معنی کلمات حرف "س" - صفحه 5
- سربراه
- ساقی نامه
- سیچیدن
- سیناپس
- سفیدک
- سفسطه
- ساك
- سرخک
- سازدهنی
- سرجوخه
- سيم
- سحابی خرچنگ
- ستاره نوترونی
- سیاه گوش
- سرگرم کننده
- سیزده بدر
- ساتیر
- ستاره شناسی
- ساعتی
- ساعده
- ساعی
- ساغرکش
- ساغری
- سافله
- ساق
- ساقط
- سال نجومی
- سالار چین
- ساحری
- ساحلی
- ساختار دوم
- ساختار رسوبی
- ساختار
- ساختمان
- سؤال
- سائق
- سابع
- سابق
- سابقاً
- سابقه
- ساتر
- ساتراپ
- ساتور
- ساتین
- سایل
- سایم
- ساین
- سایه ۱
- سایپا
- سب
- سبا
- سبابه
- سبات
- سباح
- ساپورت
- ساکت
- ساکسون
- ساکن شدن
- سانس
- سانیده
- ساهر
- ساهی
- ساوانا
- ستایشگری
- ستاینده
- ستد
- ستدن
- ستردن
- ستره
- سترک
- ستم
- ستمکار
- ستمگر
- سبکبار
- سبکبال
- سبکدستی
- سبکدل
- سبکسر
- سبیکه
- ستا
- سبلت
- سبنج
- سبو
- سبوح
- سبوکش
- سبک خیز
- سبک دست
- سبک روح
- سبک سایه
- سبزه زار
- سبزک
- سبط
- سبطی
- سبع شداد
- سبع
- سبعون
- سبعین
- سبق
- سبل
- سداد
- سدانت
- سدت
- سدره نشین
- سدی
- سدید
- سر برداشتن
- سر بردن
- سر به
- سر حلقه
- سخن فروش
- سخنان
- سخندان
- سخنران
- سخنرانی
- سخنور
- سخنگوی
- سخون
- سد آتش
- سدا
- سخت کمان
- سخت کوش
- سخت
- سخته
- سختگیر
- سختی
- سختافزار
- سختدل
- سخط
- سخن سبز
- سرازیر شدن
- سرازیر
- سراسر
- سراسری
- سراسیمگی
- سرافکنده
- سرافکندگی
- سرام
- سرامیک
- سران
- سرتاسر
- سرتیز
- سرتیپ
- سرج
- سرجوش
- سرحان
- سرحد
- سرخ کن
- سربلندی
- سربه
- سربی
- سربینه
- ساد
- سافر
- سانحه
- سراب
- سراغ
- سرسبزی
- سرسخت
- سرسری
- سرش
- سرشاخ
- سرشب
- سرشتن
- سرشناس
- سرشک
- سرشکسته
- سردستی
- سردفتر
- سردم
- سرده
- سردکردن
- سرزده
- سرزمین
- سرزنش
- سرس
- سرک
- سرکرده
- سرکش
- سرکنسول
- سرکوبی
- سرکوفت
- سرگران
- سرّ
- سرپر
- سرپرست
- سرپرستی
- سرپل ذهاب
- سرپل
- سرپناه
- سرپنجه
- سرچشمه
- سرنوشت
- سرنگونی
- سرنی
- سره مرد
- سرهم
- سرو چمان
- سروا
- سروان
- سروبن