سرشناس

معنی کلمه سرشناس در لغت نامه دهخدا

سرشناس. [ س َ ش ِ ] ( ن مف مرکب ) معروف. مشهور :
ای ز آسمان بصد درجه سرشناس تر
سِرّ دقایق ازلت از برآمده.خاقانی.

معنی کلمه سرشناس در فرهنگ معین

( ~. ش ) (ص مر. ) معروف .

معنی کلمه سرشناس در فرهنگ عمید

معروف، مشهور، کسی که بیشتر مردم او را بشناسند.

معنی کلمه سرشناس در فرهنگ فارسی

معروف، مشهور، کسی که بیشترمردم اورابشناسند
( صفت ) آنکه غالب مردم او را می شناسند معروف نامی .

معنی کلمه سرشناس در ویکی واژه

معروف.

جملاتی از کاربرد کلمه سرشناس

آندره سرگئی هُونانیان (ارمنی: Անդրեյ Սերգեյի Հովնանյան؛ با نام هنری آندره (Անդրե؛ زادهٔ ۸ ژوئیهٔ ۱۹۷۹ در استپاناکرت))، یک خوانندهٔ سرشناس ارمنی است. آندره، نمایندهٔ کشور ارمنستان در مسابقهٔ آواز یوروویژن در سال ۲۰۰۶ بود. در سال‌های ۲۰۰۴، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، وی برندهٔ جایزهٔ موسیقی ارمنستان شده است. وی همچنین، در سال ۲۰۱۴، هنرمند افتخاری جمهوری ارمنستان شد.
برادران وی انوشیروان روحانی، شهرداد روحانی و شهریار روحانی نیز از موسیقی‌دانان سرشناس ایرانی هستند.
بیابانگرد در وزن ۶۶ کیلوگرم در دور نخست استراحت داشت و درسپس مقابل جانگ کیو یان از کره جنوبی در دو وقت و با نتایج ۱ بر صفر و ۲ بر صفر به پیروزی رسید و در نیمه‌نهایی توانست پوگودین کشتی‌گیر سرشناس ازبکستانی را مغلوب کند. بیابانگرد در دیدار پایانی مقابل پان ژنگ از چین مغلوب شد و مدال نقرهٔ قهرمانی آسیا را بر گردن آویخت.
ارکستر سمفونیک تهران تاکنون توسط رهبرهای سرشناس ایرانی و غیر ایرانی رهبری شده‌است. پس از انقلاب اسلامی ایران، تا سال ۱۳۸۹ این ارکستر هرگز رهبر اروپایی نداشت. در سال ۱۳۸۹ ماتیاس سباستین کروگر آلمانی، اولین رهبر غیر ایرانی این ارکستر پس از انقلاب شد
گر این نیستی‌، باش گوهرشناس به نزدیک کان گهر سرشناس
اردشیر فرح آهنگساز و گیتاریست سرشناس ایرانی است.
انتخاب نسخه عالم تویی سرشناس علم الآدم تویی
از آن زمان که شدم سرشناس پیش سران سری که گفته شود بار دوش نبود
تو اندر خاکی و خاک ازتو بینا حقیقت سرشناس ای پیر دانا
عمده سرشناسی وی جدای از مهارت ویژه در پرواز، حضور فعال ۷۰ روزه در جنگ ایران و عراق و نحوه درگذشت اوست.
انبیا در وصف تو حیران شده سرشناسان نیز سرگردان شده
اگر خواهی که گردد برتو روشن بدست آور دلی کو سرشناساست