ساتراپ
معنی کلمه ساتراپ در فرهنگ عمید
معنی کلمه ساتراپ در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ساتراپ در فرهنگ اسم ها
معنی: حاکم ایالت های ایران باستان، استاندار، داریوش هخامنشی سرزمین ایران را به ناحیه تقسیم کرده و اداره هر ناحیه را به یک ساتراپ داده بود
معنی کلمه ساتراپ در دانشنامه آزاد فارسی
ساتْراپ
اصطلاحی یونانی در تقسیمات کشوری شاهنشاهی هخامنشی که به هریک از مجموعه سرزمین های زیر سیطرۀ امپراتوری هخامنشیان اطلاق می شد. این سرزمین ها یا ولایات را فرمانداران یا والیانی اداره می کردند که شاهنشاه آنان را به کار می گماشت. نام این فرماندار یا والی در زبان پارسی باستان خِشَثْرَه پاوَن و در یونانی ساتراپ تلفظ می شد که امروزه آن را «شهربان» می توان گفت. به خود سرزمین یا ولایت هم «ساتراپی» می گفتند. نظام اداری ساتراپی را داریوش اول بنیاد نهاد. داریوش اول در کتیبۀ نقش رستم از ۳۰ ساتراپ نام می برد اما منابع یونانی فقط ۲۶ ساتراپ را می شناسند. در نقوش برجستۀ پلکان شرقی آپادانا در تخت جمشید، نمایندگان ۲۳ ساتراپ را مشاهده می کنیم. فهرست ساتراپ های هخامنشی به شرح زیر است: ماد، خووَج/خوزستان، پارت، هَرایَوَه/هرات، باختریش/باختر و بلخ، سوغودا/سغد و ماوراءالنهر، خوارزمیش/خوارزمی، زرنگه/سیستان، رُخَج/آراخوزی، ثَته گوش/پنجاب، گُندار/کابل، هیندوس، سکا هوم وَرکا/سکاهای آن سوی سیحون، سکا تیگره خوذَ/سکاهای تیز خود، بابیروس/بابل، آسورا/آشور، اربایه/عربستان، مودرایه/مصر، اورارتو، کَته په توکه/کاپادوکیه در آناتولی شرقی، سِپَردَه/سارد، ایونیه یا یَئونَه/یونانیان آناتولی غربی، سکا تیه تردریا/سکاهای آن سوی دریا، سکودرا/مقدونیه، ایونه تکه برا/یونانیان تراکیه یا تراس، پوتیا/شاخ افریقا، کوشیا/نوبی یا حبشه، مکیا، پارس، داسکیلیون.
معنی کلمه ساتراپ در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ساتراپ
در سالهای ۵۴۶ و ۵۲۰ پ.م. دو ساتراپی ماد و آشورا علیه شاهنشاهی هخامنشی شورش کردند. هرچند که شورشها سرکوب شدند، اما این شورشها نشان دهندهٔ اتحاد عمل این دو منطقه و شاید پیوند فرهنگی میان این دو باشد. با این حال این شورشها میتوانستند در جاهای مختلفی رخ دهند و حتی در سراسر میانرودان رخ دهند.
با مطالعه باستان شناسان در استان قدمت استان به دوران پارینه سنگی میرسد. استان کهگیلویه و بویراحمد در دوران ایلامیان جز از انزان شرقی بودهاست و آثار فراوانی از دوره ایلامیان در استان وجود دارد. با آمدن آریاییها به این ناحیه و قدرت گرفتن شاهان هخامنشی، استان جزو خاستگاه تمدن هخامنشیان محسوب میشود. امپراتوری هخامنشیان دارای ۲۳ ساتراپ بود.
تا قبل از سده ۴ پیش از میلاد این منطقه تحت تسلط پادشاهان ارمنی دودمان اروندی بود تا اینکه در سده ۶ پیش از میلاد این منطقه یکی از ساتراپ نشینان هخامنشیان شد. در دهه ۳۳۰ پیش از میلاد توسط اسکندر تصرف شد و مهرداد ششم پادشاه پنتوس که اصل و نسب ایرانی-یونانی داشت آن منطقه جزئی از پنتوس نمود. قلمرو ارمنستان از سال ۶۶ پیش از میلاد تا سده ۲ میلادی شاهد جنگهای متعدد بین (جنگهای ایران و روم و جنگ ایران و روم) بود تا اینکه پسر بلاش یکم شاه اشکانی با عنوان تیرداد یکم پادشاه ارمنستان گردید و پادشاه سلسله اشکانی ارمنستان را بنیان نهاد.
امپراتوری آشوری نو پس از یک دوره جنگهای داخلی سهمگین و پس از اتحاد و یورش مردمان ایرانی (مادها و پارسها)، بابلیها و کیمریها در اواخر قرن هفتم پیش از میلاد بسیار ضعیف گشت و پس از نبرد نینوا ۶۱۲ و تا سال ۶۰۵ پیش از میلاد بهطور کامل سقوط کرد. بین سالهای ۶۰۵ تا ۵۵۹ پیش از میلاد منطقهٔ آشوریه بین امپراتوری ماد در شرق و امپراتوری بابلی نو در غرب تقسیم شده بود. هر دو بخش در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به تصرف هخامنشیان درآمدند و هخامنشیان در مناطق ساتراپیهای ماد و آثورا را ایجاد کردند. طبق گفتهٔ هرودوت قسمت اصلی منطقه به دو بخش بابل و بقیهٔ آشوریه تقسیم گشته بود.