ساین

معنی کلمه ساین در لغت نامه دهخدا

ساین. [ ی ِ ] ( اِ ) مصحف شاهین ، چون : شاهین دژ، شاهین قلعه.

معنی کلمه ساین در فرهنگ فارسی

مصحف شاهین

معنی کلمه ساین در ویکی واژه

ساین (جمع ساین‌ها)

جملاتی از کاربرد کلمه ساین

غلامان را بگو تا مشک سایند کنیزان را بگو تا عود سوزند
نمک را در طعام آن کس شناسد در گه خوردن که تنها خورده‌ست آن را و یا بوده‌ست ساینده
جزئیات این موفقیت علمی در مجلهٔ ساینس منتشر شد.
الیس-ساینت-رین ۳٫۸۳ کیلومترمربع مساحت و ۶۲۴ نفر جمعیت دارد و ۳۴۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
سهم گسترده‌ای از بازار صنعت را به خود اختصاص داده‌است. به عنوان ساینده و ابزار برشی و ماشین‌کاری به کار می‌رود.
در چشم عزیز من نمک سایندی وز دوست جدا شدن نفرمایندی
نهالان بیارند پیشش نماز گلان سر به پایش بسایند باز
استان ساینیابولی ۱۶٬۳۸۹ کیلومترمربع مساحت و ۳۸۲٬۲۰۰ نفر جمعیت دارد.
دو ویژگی مهم مواد ساینده سختی و چقرمگی است. ترکیب این دو ویژگی مناسب بودن ساینده برای کاربرد خاص را تعیین می‌کند.
سلطان حسین خسرو غازی که بندگانش سایند از علو مکان سر بر آفتاب
کنون آمدند اهل هر کشور ی که سایند بر آستانت سری
سایه وش باید که آسایند از او افتادگان هر که دم از سربلندی میزند دیوار وار
آیین بابالون مجموعه‌ای از مراسم‌ها و آیین‌های جادویی بودند که از ژانویه تا مارس ۱۹۴۶ میلادی توسط جک پارسونز، نویسنده و دانشمند پیشگام سوخت موشک و ال ران هابارد، مؤسس ساینتولوژی اجرا شدند. این مراسم برای آشکارسازی تجسمی از ایزدبانوی نخستین به نام بابالون طراحی شده بود.
آن کو پی کسب شرف، آیند هر دم جان بکف سایند رخ از هر طرف بر در گه او قدسیان
مردوک بابل را همچون همتای خاکی اِشارا (جایگاه خدایان در آسمان) ایجاد می‌کند. خدایان در اقامت موقتی خود می‌توانند در آن بیاسایند.
ارواح به خاکم همه سایند جبین را از کوی تو گر بعد هلاکم گذرانند
ترانه گروهی: عزیز جون (امل ساین) - تنظیم: رضا روحانی
تا به آنها چو گوش بگشایند از غم و رنج دی بیاسایند