سد آتش

معنی کلمه سد آتش در فرهنگستان زبان و ادب

سد آتش
{barrage} [علوم نظامی] تیراندازی پیوسته برای ایجاد خط آتش و جلوگیری از پیشروی دشمن و حفاظت از نیروهای خودی

معنی کلمه سد آتش در دانشنامه آزاد فارسی

سد آتش. سدّ آتش (barrage)
تجمع خطی آتش توپخانه در جنگ. همچون پرده ای از گلوله های انفجاری بین نیروهای مهاجم و مدافع به کار می رود. سد آتش را نیروی مدافع ایجاد می کند تا از نزدیک شدن حملۀ دشمن به خطوط دفاعی اش جلوگیری کند و ممکن است به صورت خط آتشی ساده در جلوِ محل تجمع نبرد باشد و یا برای حفاظت از موفقیت محل نبرد دور تا دور آن ایجاد شود، که اصطلاحاً سد آتش جعبه اینامیده می شود. سد آتش، که برای کمک به حمله به کار می آید، ممکن است در جایی ثابت باشد تا از رسیدن نیروهای کمکی به منطقۀ تهدیدشده جلوگیری کند و یا متحرک باشد تا به منزلۀ پردۀ محافظ دنباله داری برفراز نیروهای در حال پیشروی حرکت کند. معمولاً در سدهای آتش از گلوله هایی با قدرت انفجاری بالا استفاده می شود. در جنگ جهانی اول، غالباً شامل پرتابه های گازی و گلوله های انفجاری بودند تا خطر بیشتری برای هدف ایجاد شود.

معنی کلمه سد آتش در ویکی واژه

تیراندازی پیوسته برای ایجاد خط آتش و جلوگیری از پیشروی دشمن و حفاظت از نیروهای خودی.

جملاتی از کاربرد کلمه سد آتش

آب بزن بر حسد آتشین باد در این خاک از او می‌رسد
در او می¬رسد آتش آه گرمم سر زلف از تاب آن شد شکسته
ز سوز سینه من ساربان به فریاد است ز بیم آن که رسد آتشش به بار و جمال
ز فرط حقد و حسد آتشی فروزان شد که ساخت جان بداندیش را کباب امروز
غم مخور کز حسد آتشکده ئی شد دل او که گهی برق زند صاعقه اندر گذرد
درد فراق من کشم ناله به نای چون رسد آتش عشق من برم چنگ دوتا چرا بود
از حسد آتش اندر آب افتد گر نویسی بر آب شعر مرا
از آفتاب به قوّت همی رسد آتش وگرچه گوهر آتش زآفتاب جداست
در غمت دود از آن به عرش رسد آتشی کز درون برافروزیم
هرکه ز کینه و حسد آتش خشم برفروخت او ز تنور آتشی سوی تنور می‌رود