سربینه
معنی کلمه سربینه در فرهنگ معین
معنی کلمه سربینه در فرهنگ عمید
معنی کلمه سربینه در فرهنگ فارسی
جایی در حمام که در آن جامه کنند و به داخل حمام روند رختکن گرمابه : [[ امیر ارسلان برخاست باتفاق قمر وزیر به حمام رفت و در سربینه لباس از تن بیرون کرد ... ]] . ( امیر ارسلان محجوب جیبی ۲۱٠ )
معنی کلمه سربینه در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:پمبروک شر
معنی کلمه سربینه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سربینه
سربینه توسط راهرویی به گرمخانه متصل میشود.
قسمت اول ورود به حمام سربینهٔ آن میباشد. در این مکان چهار سکو جهت نشستن و لباس کندن دارد.