سخت گیر

معنی کلمه سخت گیر در لغت نامه دهخدا

سخت گیر. [ س َ ] ( نف مرکب ) سخت گیرنده. آزمند و حریص. ( ناظم الاطباء ) :
هر که در کار سخت گیر شود
نظم کارش خلل پذیر شود.نظامی.مشو در حساب جهان سخت گیر
همه سخت گیری بود سخت میر.نظامی.نیست غم گر دیر بی او مانده ای
دیرگیر و سخت گیرش خوانده ای.مولوی.- امثال :
خدا دیرگیر است اما سخت گیر است.

معنی کلمه سخت گیر در فرهنگ معین

( ~ . ) (ص فا. ) ۱ - آن که بر دیگران سخت می گیرد.۲ - باریک بین ،دقیق . ۳ - حریص . ۴ - بهانه گیر.

معنی کلمه سخت گیر در فرهنگ عمید

۱. مقرّراتی، منضبط.
۲. آن که بر دیگری سخت بگیرد، کسی که دیگران را در فشار و زحمت قرار بدهد، سخت گیرنده.
۳. [قدیمی] آزمند، حریص.

معنی کلمه سخت گیر در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه بر دیگران سخت میگیرد ۲ - آنکه امور را سخت تحت مراقبت قرار دهد دقیق . ۳ - آزمند حریص .

جملاتی از کاربرد کلمه سخت گیر

خدا دیر گیر است وبس سخت گیر ز هر نیک وبدعالم است و خبیر
باید توجه داشت که باباشمل شدن و مطاع گشتن در نزد رؤسای یک محله، البته کار مشکلی بود و چقدر اخلاق لازم داشت تا در میان این همه مردمان ساده و متعصب و سخت گیر بتوان به مقامی رسید که هیچ‌کس برخلاف امر و ارادۀ او نتواند رفتاری را عرضه بنماید و با اینکه هیچگونه قول و قرار، یا عهد و پیمان یا انتخاب قبلی در کار نبود، همگی افراد، مطیع و منقاد باباشمل بودند.
چون به از عمر در جهان نبود عمر را سخت گیر تا نرود
آغاسی پس از انقلاب اسلامی ایران در اواخر دهه ۱۹۷۰ به ایالات متحده مهاجرت کرد. در همین حال، دولت عراق نسبت به ترانه‌های او بسیار سخت گیر و بدبین بود چرا که این آهنگ‌ها را دلیلی برای جسارت‌بخشی آشوری‌های عراق می‌دید. به همین ترتیب، چند آهنگ آغاسی در آنجا ممنوع شد و نام او توسط صدام حسین در لیست سیاه ثبت شد.
آن در اول که خوردی استخوان سخت گیر و حق گزار آن را ممان
کَذَّبُوا بِآیاتِنا کُلِّها دروغ زن گرفتند بنشانها و سخنان ما همه، فَأَخَذْناهُمْ فرا گرفتیم ایشان را، أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ (۴۲) چنانک سخت گیر فراخ توان گیرد.
این قلعه در منطقه دشتاب و مقر حکومتی زهرا خانم فرمانفرما و حاکم دشتاب بوده‌است. زهرا خانم در زمان حکمرانی فردی بسیار سخت گیر بوده و روایت می‌شود: با کسانی که از فرمان او سرپیچی می‌کردند، به شدت برخورد می‌کرده و گوش افراد متمرد را با میخ به روی تخته کوبیده و دستور شلاق زدن می‌داده‌است. این قلعه با اعتباری بالغ بر۳۰۰ میلیون ریال قرار است که مورد بازسازی و احیا قرار گیرد.
مشو در حساب جهان سخت گیر که هر سخت گیری بود سخت میر
قهر شاه آمد چو یزدان دیر گیر و سخت گیر سخت بگرفتش‌ چه‌غم گر چند روزی دیر شد
سنانکور ۱۶ نوامبر سال ۱۷۷۰ در پاریس به دنیا آمد. پدر و مادرش افرادی سالمند و سخت گیر بودند به همین دلیل سنانکور دوران کودکی غمگین و افسرده‌ای داشت و در کل فردی منزوی بود. او ساعت‌های زیادی را به خواندن کتاب‌ها و نقاشی تصاویر خیالی می‌پرداخت.
عطا گفت تفسیر آیت آنست که اگر این ظالمان بینند روز قیامت آن گه که دوزخ از پانصد ساله راه روی بایشان آرد و چنانک مرغ دانه چیند ایشان را بر چیند، آن گه بدانند که قوّت و قدرت خداوندی و بزرگواری و پادشاهی همه اللَّه راست، و سخت عذاب و سخت گیر است.
مجلس ایثار و عقل سخت گیر صرفه اندر عاشقی باشد وبا
توصیف آدام اسمیت از انباشت اولیه نشان‌دهندهٔ یک روند صلح‌آمیز است، که در آن برخی از کارگران با سرسختی بیشتری کار می‌کردند و به تدریج ثروت را به وجود آوردند، و در نهایت کارگران کمتر سخت گیر را به پذیرش دستمزدهای زندگی برای کار خود ترک کردند. کارل مارکس این توضیح را با عنوان «کودکانه» رد کرد. چنان‌که دیوید هاروی می‌گوید، انباشت اولیه «مستلزم گرفتن زمین، محصور کردن آن، اخراج جمعیت ساکن برای ایجاد یک پرولتاریای بی‌زمین و سپس آزادسازی زمین به جریان اصلی انباشت سرمایه است». این کار از طریق خشونت، جنگ، بردگی و استعمار ممکن می‌گردد.
ایام سست رای و قدر سخت گیر گشت اوهام کند پای و قدر تیز تاب شد