سافله
معنی کلمه سافله در فرهنگ معین
معنی کلمه سافله در فرهنگ عمید
۲. دبر، مقعد.
۳. قسمت پایین چیزی.
۴. قسمت پایین نهر.
۵. قسمت پایین نیزه.
معنی کلمه سافله در فرهنگ فارسی
۱ - مونث سافل . ۲ - دبر مردم بن مردم مقعد .
معنی کلمه سافله در ویکی واژه
مق
جملاتی از کاربرد کلمه سافله
جمله قوا عالیه و سافله در ره اخلاص تو همقافله
وقال النّبیّ (ص): «رایت لیلة اسری بی قوما لهم مشافر کمشافر الإبل، قد وکّل بهم من یأخذ بمشافرهم، ثمّ یجعل فی افواههم صخرا من نار یخرج من اسافلهم. قلت یا جبرئیل: من هؤلاء؟ قال: هؤلاء الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً.
حصنی که به صد تیغ کش آن را نگشاد کلک تو کند عالیهها سافلهها
همچو مهندسان ز حل مشکل چرخ کرده حل پایه برترین محل از درجات سافله
دیدم بیکی چشم زدن کاشان را از زلزله شد عالیه ها، سافله ها
نامزد کن به زمین زلزلهها ساز ازان «عالیها سافلها»
راند چو بر تختهٔ هستی قلم عالیها سافلها زد رقم