سرکنسول

معنی کلمه سرکنسول در لغت نامه دهخدا

سرکنسول. [ س َ ک ُ ] ( اِ مرکب ) ژنرال قنسول. ( فرهنگستان ). مقامی است که از طرف وزارت خارجه به شخصی داده میشود که کارهای سیاسی و اقتصادی مربوط به کشور خود را در شهرهای مربوط انجام دهد.

معنی کلمه سرکنسول در فرهنگ فارسی

( اسم ) ژنرال قنسول

معنی کلمه سرکنسول در فرهنگستان زبان و ادب

{consul-general} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] کنسولی که بر کار دیگر کنسولگری های کشور متبوع خود در حوزه ای تعیین شده نظارت دارد

معنی کلمه سرکنسول در ویکی واژه

کنسولی که بر کار دیگر کنسولگری‌های کشور متبوع خود در حوزه‏ای تعیین‏شده نظارت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه سرکنسول

معاون سیاسی و امنیتی استانداری فارس، مشاور امور بین‌الملل وزیر کشور و فرمانداری شهرستان‌های شیراز، مرودشت، لارستان و آباده؛ کارداری و سرپرستی سفارت ایران در بحرین و سرکنسول ایران در دبی، مشاور کنسولی و امور مجلس وزارت امور خارجه، معاون اداره خلیج فارس وزارت امور خارجه، کارشناس ارشد سیاسی خلیج فارس و خاورمیانه در دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه، عضویت هیئت علمی دانشگاه آزاد کرج و تألیف دو کتاب در زمینه جامعه‌شناسی و حقوق بین‌الملل، همچنین مدیر کلی واحدهای بین‌المللی و برون‌مرزی دانشگاه آزاد اسلامی، از سوابق اجرایی وی بود.
کنسولگری ترکیه در ارومیه یک مکان دیپلماتیک و سیاسی در شهر ارومیه که زیر نظر سفارت ترکیه در تهران به فعالیت می‌پردازد. مهمت بولوت سرکنسول کنونی این کنسولگری در ارومیه است.
اولین مأموریت احمد معصومی‌فر خارج از ایران دو سال بعد از شروع به کار در وزارت امور خارجه و به عنوان دبیر دوم سفارت ایران در پکن بود. او پس از پایان مأموریت و بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۳ به عنوان معاون ادارهٔ جنوب شرق آسیا به فعالیت خود ادامه داد و در سال ۱۳۷۶ به عنوان سرکنسول ایران به شانگهای مأمور گردید. وی بین سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۵ کاردار و سرپرست سفارت ایران در کوالالامپور بود و سپس در تهران به ترتیب بعنوان رئیس اداره سرمایه‌گذاری و طرح‌های اقتصادی ویژه(۱۳۸۵–۱۳۸۶ ،(رئیس اداره همکاریهای اقتصادی با حوزه آمریکا(۱۳۸۷–۱۳۸۶) و معاون مدیر کل اقتصادی (۱۳۸۷–۱۳۸۹) در وزارت امور خارجه به فعالیت حرفه ای خود ادامه داد.