معنی کلمات "فرهنگ عمید" - صفحه 124
- زشت
- زعفران
- زفر
- زلال
- زلت
- زلزله
- زلفین
- زله
- زم
- زمامدار
- زمزمه
- زمین گیر
- زمرّد
- زمردی
- زنا
- زناشویی
- زنخ
- زندانبان
- زندخوان
- زینت
- زندیق
- زینک
- زین
- زیگ
- سائل
- ساخت
- سادات
- ساده رو
- ساده لوح
- سادهلوح
- ساردین
- ساره
- سازندگی
- سازگاری
- ساعات
- ساغر
- سالار
- سالانه
- سالخورد
- سالف
- ساو
- سحر
- سخاوت
- سخت پا
- سخن چین
- سخنگو
- سخی
- سد
- سدر
- سراسیمه
- سرافرازی
- سراچه
- سرایان
- سرایش
- سربار
- سربازی
- سده
- سربند
- سرخپوست
- سردبیر
- سررشته
- سرسلسله
- سرشار
- سرشت
- سرشته
- سرسبز
- سلب
- سلخ
- سلیقه
- سلوک
- سمار
- سلک
- سمان
- سماک
- سمت
- سنجق
- سنجش
- سنتور
- سنار
- سمور
- سمندر
- سمنت
- سمنبر
- سمع
- سمسار
- سنجیدن
- سنخ
- سندروم
- سنن
- سنوات
- سنسکریت
- سوط
- سوپ
- سوژه
- سَس
- سِل
- سپرز
- سپهسالار
- سپور
- سپید
- سکان
- سکس
- سکنات
- سکنج
- سیام
- سیاف
- سیارات
- سوقه
- سولفات
- سوله
- سولان
- سولفیت
- سکر
- سگ
- سوف
- شاغل
- شافع
- شافی
- شالوده
- شالیزار
- شامخ
- شاندن
- شانه
- شاه بلوط
- شاهرود
- شاهنشاه
- شایعه
- شبان
- شبر
- شبه
- شبیخون
- شتابان
- شته
- شجر
- شجری
- شجون
- شده بند
- شرابی
- شرار
- شران
- شرایط
- شرب
- شرح
- شرر
- شرط
- شرق
- شره
- شروق
- شرکا
- شریف
- شش پر
- ابیار
- اتشی
- اتقی
- اتوکش
- اثمد
- اجاره دار
- اجنبی پرست
- هم داستان
- هم دوره
- هم رس
- هم ریش
- هم زانو
- هم زلف
- هم پا
- هم سنگ
- هم شکم
- هم شیر
- هم طراز
- هم پشت
- هماتیت
- همار
- همانا
- همانند
- همت
- همدم
- همراز
- همسر
- همشکل
- همشیر
- همچشمی
- همچو
- همکار
- همکاری
- همکلاس
- همگام
- همگان
- همگانی
- همگرای
- همگون
- همگونی
- همگی
- همی
- میخواره
- میز
- میلیون
- مینا
- میهمان
- نابینا
- نادرست