سوف
معنی کلمه سوف در لغت نامه دهخدا

سوف

معنی کلمه سوف در لغت نامه دهخدا

سوف. [ س َ ف َ ] ( ع حرف ) حرف استقبال و مبنی بر فتح است و زمان آن درازتر از «س » است و بیشتر در وعید بکار رود و گاه در وعده بود. ( از اقرب الموارد ). سرانجام. زود و این حرفی است که بر فعل مستقبل آید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و در آن لغات است ، سف و سو و سی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
سوف. [ س َ ] ( ع مص ) بوی کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِمص ) صبر. شکیبایی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
سوف. [ س َ ] ( اِ ) امید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): فلان یقتات السوف ؛ فلان به امید زندگی میکند. ( منتهی الارب ). || انتظار. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سوف در فرهنگ معین

(اِ. ) نوعی ماهی است .

معنی کلمه سوف در فرهنگ عمید

نوعی ماهی که در دریای خزر صید می شود.

معنی کلمه سوف در فرهنگ فارسی

نوعی ازماهی که دربحرخزرصیدمیشود
نوعی ماهی است ماهی سوف . سپیدک . سوفار (۱ ) . ( اسم ) هر ظرفی که از گل پخته باشند مانند سبو و تغار .
حرف استقبال و مبنی بر فتح است و زمان آن درازتراز است و بیشتر در و عید بکار بورد و گاه در وعده بود امید انتظار

معنی کلمه سوف در دانشنامه عمومی

ماهی سوف بزرگ ترین عضو خانواده سوف ماهیان آب شیرین است. وزن این ماهی به ۲۵ کیلوگرم و طول آن به بیش از ۱۰۰ سانتی متر می رسد.
ماهی سوف بومی اروپای شرقی و آسیای مرکزی است. یک گونه محلی در شرق آسیا، پیش از گسترش این ماهی در غرب اروپا موجود بوده است که خویشاوندی نزدیکی با ماهی سوف داشته و نوعی از اردک ماهی با نام چشم مات بوده است که اغلب با یکدیگر اشتباه می شوند و البته افراد بسیاری نیز از این اشتباه سود اقتصادی برده اند. ماهی سوف در ایران دارای دو فرم ساکن در آب شیرین و فرم مهاجر ( ساکن در آب شور و مهاجر به آب شیرین ) می باشد. سوف ها آب شور را تحمل می کنند و در دریاچه ها و مصب های ساحلی براحتی زندگی می کنند. ماهی هایی که در زیستگاه های آب شور زندگی می کنند برای تخم ریزی بعضاً تا ۲۵۰ کیلومتری ( ۱۶۰ مایل ) به بالای رودخانه مهاجرت می کنند. فرم ساکن آب شیرین در اکثر سواحل جنوبی دریای خزر مشاهده می شود و بخصوص در جنوب غربی تراکم بیشتری دارد. پس از انتقال فرم ساکن در آب شیرین این گونه به سد ارس، رودخانه ارس تبدیل به یکی از مهم ترین زیستگاه ها و اکوسیستم های پویای ماهی سوف در کشور ایران شده است. این ماهی از طریق تکثیر مصنوعی به بیشتر سدهای استان آذربایجان شرقی و غربی معرفی شده است. این ماهی همچنین در دریاچه هفت بَرْم استان فارس و سد گلپایگان معرفی و بصورت مصنوعی تکثیر شده است.
این ماهی ها در قسمت های کم عمق مناطق بالا دست رودخانه و در نزدیکی کف در قسمت های مرکزی و پست رودخانه زندگی می کنند. فعالیت اصلی آن ها در نزدیکی غروب و صبح زود بوده و می توانند آب های شور و مخازن آب استخرها را تحمل کنند. پشت آن ها معمولاً به رنگ خاکستری یا قهوه ای و با خال های مشکی در ۸ الی ۱۲ نوار تیره می باشد. نوارها در این ماهی نسبت به سوف حاجی طرخان کوچکتر و در ماهیان جوانتر واضحتر بوده و با رسیدن به سن بلوغ کاملاً ناپدید می شوند. پهلوهای ماهیان جوانتر نقره ای رنگ است در صورتی که در ماهیان مسن تر به رنگ طلایی مایل به سبز می باشد. سطح زیرین و باله های پایینی به رنگ سفید و در بعضی اوقات به مقدار بسیار کم متمایل به آبی است . . . . پوست آن ها مثل کاغذ سنباده زبر است. دارای دو باله پشتی است که ۱۳ تا ۲۰ خار و ۱۸ تا۲۴ شعاع نرم و باله مخرجی ۲ تا ۳ خار و ۱۰ تا ۱۴ شعاع نرم دارد. ۴۵ تا ۴۷ مهره در ستون فقرات این ماهی وجود دارد.
سوف (بلده). سوف ( به عربی: سوف ) یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان جرش واقع شده است.
معنی کلمه سوف در فرهنگ معین
معنی کلمه سوف در فرهنگ عمید
معنی کلمه سوف در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سوف در دانشنامه عمومی
معنی کلمه سوف در دانشنامه اسلامی
معنی کلمه سوف در ویکی واژه

معنی کلمه سوف در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَوْفَ أُخْرَجُ: بیرون آورده خواهم شد
معنی سَوْف أََسْتَغْفِرُ: طلب آمرزش خواهم کرد
معنی سَوْفَ تَرَانِی: مرا خواهی دید
معنی سَوْفَ تُسْأَلُونَ: باز خواست خواهید شد
معنی سَوْفَ تَعْلَمُونَ: به زودی خواهید دانست (البته زمانش طولانی تر از" سَتَعْلَمُونَ " است)
معنی سَوْفَ نُؤْتِیهِ: به زودی به او خواهیم داد(البته زمانش طولانی تر از" سَنُؤْتِیهِ " است)
معنی سَوْفَ نُعَذِّبُهُ: به زودی او را عذاب خواهیم کرد
معنی سَوْفَ یُؤْتِ: به زودی خواهد داد
معنی سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ: به زودی به آنها خواهد داد
معنی سَوْفَ یَأْتِیهِمْ: به زودی نزدشان خواهد آمد
معنی سَوْفَ یُبْصِرُونَ: به زودی خواهند دید
معنی سَوْفَ یُحَاسَبُ: به زودی به حسابش رسیدگی خواهد شد
معنی سَوْفَ یَدْعُواْ: به زودی خواهد خواست
معنی سَوْفَ یَرْضَیٰ: به زودی خشنود خواهد شد
معنی سَوْفَ یُرَیٰ: به زودی دیده خواهد شد
ریشه کلمه:
سوف (۴۲ بار)

معنی کلمه سوف در ویکی واژه

نوعی ماهی

جملاتی از کاربرد کلمه سوف

حوزه علمیه تهران نیز به عنوان یک مرکز آموزش اسلامی در تهران، در مقاطعی دارای نقش فرهنگی و سیاسی در ایران بوده‌است. فیلسوف‌الدوله و مروی از مدرسه‌های علمیه تهران هستند.
گمان نیک مردان شد یقینش یقین فیلسوفان شد گمانش
خورشید کسوف فنا نبیند تا قصر ترا پرده‌دار باشد
دانشمندان علوم اعصاب مانند جرالد ادلمن، آنتونیو داماسیو، ویلایانور راماچاندران، جولیو تونونی، کریستف کخ و رودولفو لیناس استدلال می‌کنند که کیفیات وجود دارند و تمایل به حذف آن‌ها بر اساس تفسیر اشتباه برخی از فیلسوفان در مورد آنچه علم را تشکیل می‌دهد، است.
پزشکان بماندند حیران در این مگر فیلسوفی ز یونان زمین
عجایب است همه کار تو خداوندا درین چه طعنه زند فیلسوف بی فرهنگ
به ایران برادر بدی کدخدای به هستی ز بیدادگر سوفزای
چه آفتابی؟رخشنده رای و بخشنده نبرده ننگ کسوف و ندیده نقض زوال
هر که چون گل نشکفد در نوبهار عدل تو گریه اش لاینقطع چون خنده سوفار باد
بناگه فیلسوفی نامه در دست ز طراران شاه از در درون جست
تا به سوفار در دلم بنشست در جگر ماند نوک پیکانش
نیش پیکان در جگر دارم ز شست روزگار چون دم سوفار خونین بین لب خندان من