معنی کلمه زیگ در لغت نامه دهخدا
برفتند با زیگها بر کنار
بپرسید شاه از گو اسفندیار.فردوسی ( از جهانگیری ).|| نام جانوری هم هست حقیرجثه و خاکستری رنگ کوچکتر از گنجشک و زیر هر دو بال او سرخ است و آواز او به غایت خوش و حزین می باشد. ( برهان ) ( از جهانگیری ). نام مرغی است کوچکتر از گنجشک و زیر بالهای آن سرخ و دارای آوازی خوش و حزین. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). طبری «زیک » ( صلصل ). ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به زیک شود.
زیگ. ( اِخ ) نام طایفه ای است از کردان که در کوه کیلویه توطن دارند. ( برهان ) ( از جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).