سیارات
معنی کلمه سیارات در فرهنگ عمید
معنی کلمه سیارات در فرهنگ فارسی
جمع سیاره
۱ - ( صفت ) مونث سیار . ۲ - ( اسم ) کوکبی که گرد آفتاب یا کوکب دیگر گردد و از آن کسب نور کند جمع سیارات سیارگان سیاره ها . توضیح در منظومه شمسی ما ۹ سیاره است : عطارد زهره زمین مریخ مشتری زحل اورانوس نپتون پلتون .
جمع سیاره کواکب یا سیارات سبع کواکب سبعه : زحل مشتری مریخ شمس زهره عطارد قمر
معنی کلمه سیارات در دانشنامه عمومی
قسمت اول آن سه شنبه ۲۸ مه ۲۰۱۹ از بی بی سی دو پخش شد، و هر سیاره را با جزئیات بررسی می کند و نظریه ها و فرضیه های علمی در مورد شکل گیری و تکامل منظومه شمسی را بررسی می کند.
همچنین کتابی ۲۸۸ صفحه ای نوشته برایان کاکس و اندرو کوهن در ۲۳ می ۲۰۱۹ توسط هارپر کالینز منتشر شد.
این مجموع در ۵ اپیزود به شرح ذیل پخش شد:
جملاتی از کاربرد کلمه سیارات
نشسته بودند یک شب نجوم و سیارات برای طلعت آن آفتاب در سمری
جام مالامال نوش از دست آن کو به سیارات ننماید جمال
در علوم سیارهای، از اصطلاح «زمینشناسی» به معنای وسیع آن برای مطالعهٔ بخشهای جامد سیارات و قمرها استفاده میشود. این اصطلاح شامل جنبههایی از ژئوفیزیک، زمینشیمی، کانیشناسی، زمینسنجی و نقشهنگاری میشود.
رنگ آسمان با توجه به شرایط جو سیارات تغییر میکند.
به رزمگاه تو بازی کنند سیارات به بزمگاه تو شادی کنند حورالعین
خدای عرش فرمودست سیارات گردون را که هر روزی دهند او را یکی اقبال دیگرسان
تا بود گردون گردان هفت و سیارات هفت تا بود عنصر چهار و طبع گیتی بر چهار
گر صریر سیر کلکت تیر گردون بشنود پیش سیارات دیگر بشکند بازار تیر
به رزمگاه تو یاری کنند سیارات به بزمگاه تو شادی کنند حورالعین
یکی از نظریهها در این مورد اینست که مدار سیارهٔ مشتری در این دوره کوچکتر شد و در اثر آن، میدان گرانشی این سیاره به گونهای تغییر یافت که باعث تغییر مدار شهابسنگهای پیرامونی و برخورد آنها با سیارات شد.
دگر یاران که سیارات نوراند امم را پیشوای راه دوراند
تا بود گردون گردان هفت و سیارات هفت تا بود عنصر چهار و گردش گیتی چهار
همی تا حال سیارات و ارکان هست دیگرگون همی تا طبع یکسان نیست فروردین و آبان را