همدم

معنی کلمه همدم در لغت نامه دهخدا

همدم. [ هََ دَ ] ( ص مرکب ) هم دم. هم نفس. ندیم. قرین. دوست. ( یادداشت مؤلف ) :
از دو همدم که در جهان یابم
ناگزیر است و از جهان گذر است.خاقانی.جز ناله کسی همدم من نیست ز مردم
جز سایه کسی همره من نیست ز اصحاب.خاقانی.در این دامگه ارچه همدم ندارم
بحمداللَّه از هیچ غم ، غم ندارم.خاقانی.بسا هم صحبت و همدم که گفتم
که کار من از او همچون نگار است.مجیر بیلقانی.مباش همدم کس چون دل تو یافت صفا
که آینه سیه از هم نفس شود ناچار.مجیر بیلقانی.ز یاران هیچ کس محرم ندارد
در این محنت کسی همدم ندارد.نظامی.شهنشاه برخاست هم درزمان
عنان تاب گشت از بر همدمان.نظامی.فروبسته کاری پیاپی غمی
نه کس غمگساری ، نه کس همدمی.نظامی.با طایفه جوانان صاحبدل همدم و همقدم بودم. ( گلستان ).
رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست میدارند و من هم.سعدی.چنین گفتش از کاروان همدمی :
مگر تنگ ترکان ندانی همی ؟سعدی.ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی.حافظ.سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمدخدا را همدمی.حافظ.گر کسی همدم ددان باشد
به که هم صحبت بدان باشد.مکتبی.- همدم شدن ؛ همنشین شدن. دوستی کردن :
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند؟حافظ.دل به امید روی او همدم جان نمیشود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند.حافظ.- همدم گشتن ؛ همدم شدن. همنشین شدن :
هر آن کاو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد.حافظ. || همکار. دو نفر که با هم کاری را انجام دهند :
همدم هاروت و هم طبع زن بربطزنم
افعی ضحاکم و ریم آهن آهنگرم.خاقانی.آن صنم رفت با هزار هراس
پیش آن همدمان پرده شناس.نظامی. || رازدار. همراز :
ای دریغا مرغ خوش آواز من
ای دریغا همدم و همراز من.مولوی.

معنی کلمه همدم در فرهنگ معین

( ~. دَ ) (ص مر. ) ۱ - رفیق ، هم نفس . ۲ - هم زبان ، هم سخن . ۳ - هم پیاله . ۴ - پیاله شراب .

معنی کلمه همدم در فرهنگ عمید

هم نفس، هم صحبت، مونس، همنشین.

معنی کلمه همدم در فرهنگ فارسی

همنفس، هم صحبت، مونس، همنشین

معنی کلمه همدم در فرهنگ اسم ها

اسم: همدم (دختر) (فارسی) (تلفظ: hamdam) (فارسی: همدم) (انگلیسی: hamdam)
معنی: مونس، هم صحبت، یار، ( به مجاز ) همنشین

معنی کلمه همدم در دانشنامه عمومی

همدم (فیلم). «همدم» ( انگلیسی: Saathiya ) فیلمی هندی در سبک موزیکال و رمانتیک است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به رانی موکرجی، شاهرخ خان، تابو و ساتیش شاه اشاره کرد.

معنی کلمه همدم در ویکی واژه

رفیق، هم نفس.
هم زبان، هم سخن.
هم پیاله.
پیاله شراب.

جملاتی از کاربرد کلمه همدم

وداعی کرد با یاران همدم بگفتا خود مرا بودید محرم
محرمی نیست به جز چاه ذقن راز مرا همدمی غیر لب یار نمی دانم چیست
گفت از این سلسله زینب چه غم همدم خود در ره شام خراب
اسدالله همدم سیاست‌مدار اهل افغانستان است. وی توسط حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در سپتامبر ۲۰۰۷ به عنوان والی اروزگان منظور شد تا جای مولوی عبدالحکیم منیب را در این منصب بگیرد.
همدمی مرده دهد مردگی صحبت افسرده دل افسردگی
با جام می دمی چو بر آریم خوش بود خاصه دمی که سید سرمست همدمست
عمر چون همدم مرگ است چه هشتاد چه بیست
همدمان را بهمه چیز نیاز است بسی از همه چیز جهانی بتوام هست نیاز
کنجی و ساقیی و شرابی و همدمی از نسخه زمانه همین انتخاب بس
جسم خاکش همنشین خاکیان جان پاکش همدم افلاکیان
مونس کجا شویم به زهاد چونکه ما در میکده بشاهد و می یار و همدمیم
همدمی کز وی برآساید دلی گوئیا نامد بهستی از عدم