زمامدار

معنی کلمه زمامدار در لغت نامه دهخدا

زمامدار. [ زِ ] ( نف مرکب ) زمام دارنده. پیشوای قوم. || سیاستمدار. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه زمامدار در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) سیاستمدار، پیشوا.

معنی کلمه زمامدار در فرهنگ عمید

کسی که زمام امور کشور را در دست دارد.

معنی کلمه زمامدار در فرهنگ فارسی

پیشوای قوم، کسی که زمام امورکشوررادردست دارد
۱ - پیشوای قوم . ۲ - سیاستمدار .

معنی کلمه زمامدار در ویکی واژه

سیاستمدار، پیشوا.

جملاتی از کاربرد کلمه زمامدار

عارف قزوینی گریه را به مستی را در شکایت از زمامداری ناصرالملک که در آن زمان نایب‌السلطنه احمدشاه بود (سال ۱۳۲۸ ه.ق)، تصنیف کرده است.
به فلک نوح‌، تو بودی زمامدار نجات برود نیل‌، تو بودی طلایه‌دار کلیم
زمام مملکت آن سان به دست غیر افتاد که بی‌لجام کس از وی زمامدار نشد
زمامداران تا گاه شب به تنهائی فتاده بود در ایشان چو گرگ در رمه گاه
بر ما شدست این پز مضحک زمامدار این قائد عبا به سر خاله چادری
الکساندر یکم تزار روسیه بود که از سال ۱۸۰۱ تا ۱۸۲۵ میلادی به قدرت رسید و یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ روسیه به شمار می‌رود. او پس از ترور پدرش، پاول یکم، به قدرت رسید و در دوره زمامداری خود با چالش‌های متعددی مواجه شد. الکساندر یکم به عنوان فردی با دیدگاه‌های متضاد شناخته می‌شد؛ از یک سو، او به اصلاحات لیبرالی علاقه‌مند بود و از سوی دیگر، به سیاست‌های محافظه‌کارانه و ارتجاعی تمایل داشت.
حکومتِ طولانی‌مدتِ سرهنگ قذافی از کودتای ۱۹۶۹ میلادی تا سرنگونی در نتیجهٔ انقلاب لیبی در سال ۲۰۱۱، یکی از طولانی‌ترین دوره‌های زمامداری در طولِ تاریخ بود.
سرانجام نادر برای مقابله با عثمانی‌ها از خراسان حرکت کرد و در قم توقف نمود. شاه از ترس خود در اصفهان ماند و نادر را همراهی نکرد. نادر با شکایت اطرافیان شاه راه خود را به سوی اصفهان کج کرد. او در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۱۴۵ ه‍.ق تهماسب را از سلطنت عزل و کودک شیرخواره او را، با عنوان عباس سوم جانشین او کرد و خود نادر به عنوان نایب‌السلطنه، زمامدار واقعی ایران شد.
الیوت آبرامز نومحافظه‌کار است. از وی به عنوان یکی از معماران و طرفداران جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ در دوره زمامداری جرج بوش یاد می‌شود. ایبرامز هم‌چنین یهودی و طرفدار اسرائیل است.
همان روزی که هنری هشتم در گذشت، بزرگان انگلستان تاج پادشاهی این کشور را بر سر پسر ۱۰ساله‌اش، ادوارد ششم، گذاشتند. در طول دوران زمامداری پادشاه نوجوان، ادارهٔ امور کشور در دست پارلمان انگلستان بود.
در دودمان چینگ نیز هر چند اسلام شاهد پیشرفت‌هایی به نواحی درونی و شمال شرقی چین بود، اما این دوره به خاطر ظلم و ستم و نیز تبعیض زمامداران چینگ، روزگار خیزش و شورش‌های مسلمانان چین برای خروج از زیر سلطه دودمان چینگ، احقاق حقوق دینی و ملی و نیز ایجاد یک دولت مستقل اسلامی بود. سرکوب حرکت‌های مسلمانان توسط درمان دودمان چینگ یکی از عوامل رکود پیشرفت اسلام و فعالیت مسلمانان در سرزمین چین در این دوره بود.
به سر چه خاک به جز خاک تعزیت ریزم به کشوری که مصیبت زمامدار من است
در ۱۳۱۴ میلادی، اسماعیل یکم به امیری غرناطه رسید و تا ۱۳۲۵ حکومت کرد. او در طول دوران زمامداری‌اش توانست در برابر جاه‌طلبی‌های آلفونسوی یازدهم در بازپس‌گیری سرزمین‌های مسیحی از مسلمانان ایستادگی کند. در ۱۳۴۰ آلفونسو موفق شد تا با کمک پرتغالی‌ها در نبرد سالادو به پیروزی قاطعانه‌ای علیه سپاهیان مغربی دست بابد. پس از شکست مغرب و عدم تمایل جانشنیان آلفونسوی یازدهم برای ادامهٔ فتوحات او، فرصتی برای غرناطه پیش‌آمد تا از فشارهای سیاسی مغربیان و کاستیایی‌ها رهایی یابد.
هنگام زمامداری او باید از داخله و خارجه مرعوب نبود
از میان رفته اسعد و تیمور شده «‌آیرم‌» زمامدار امور
بیخردانی زمامدار مهامند کایچ نکردند فرق دوغ و زدوشاب
زمامداری اعضای تست در خور عشق خوش آن کسی که شدش عشق رهنمای قدم