هم زلف

معنی کلمه هم زلف در لغت نامه دهخدا

هم زلف. [ هََ زُ ] ( ص مرکب ) شوهر خواهرزن. هم داماد. ( آنندراج ). همریش. هم دامان. باجناغ.

معنی کلمه هم زلف در فرهنگ معین

( ~. زُ ) (ص . ) باجناغ ، دو مرد که دو خواهر را به زنی گرفته باشند.

معنی کلمه هم زلف در فرهنگ عمید

= باجناغ

معنی کلمه هم زلف در فرهنگ فارسی

شوهر خواهر زن هم داماد

معنی کلمه هم زلف در ویکی واژه

باجناغ، دو مرد که دو خواهر را به زنی گرفته باشند.

جملاتی از کاربرد کلمه هم زلف

بنفشه از رساییها بدان حد که هم زلف است و هم خال و هم قد
هم بخت نامساعد هم زلف یار باعث این تیره‌روزی ما دارد هزار باعث
گرفت خواهم زلفین عنبرینت را ز مشک نقش کنم برک یا سمینت را
گرفت خواهم زلفین عنبرین ترا به بوسه نقش کنم برگ یاسمین ترا
دل صد چاکم آراید حواس آشفتگیها را که هم زلف پریشان خود و هم شانه خویشم
مزن ای شانه به هم زلف دلاویزش را که درین سلسله بسیار عزیزان هستند
بایسته آفرید و بدیع آفریدگار هم زلف و عارض تو به ‌هم ابر و آفتاب
هم لعل تو جامی است، لبالب همه گوهر هم زلف تو دامی است، سراسر همه سودا
هم خاک در پیر مغان سرمهٔ چشمم هم زلف کج مغبچگان حلقهٔ گوشم
هم زلف تو از برونِ دل در تاب است هم خطِّ تو از چشمهٔ دل سیراب است