زندخوان. [ زَ خوا / خا ]( نف مرکب ، اِ مرکب ) خواننده زند. زردشتی. ( از فرهنگ فارسی معین ). بمعنی زندباف است که تابعان زردشت باشد. ( برهان ). زندباف. زندلاف. زنددان. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). تابعان زردشت را گویند و این جماعت را مجوس نیز خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). قاری و خواننده کتاب زند و پیشوای زردشتیان. ( ناظم الاطباء ) : چو آتشخانه گر پر نور شد باز کجا شد زندت و آن زندخوانت.ناصرخسرو.در تو شاها محراب مدح خوان تو گشت چنانکه باشد محراب زندخوان آتش.رشید وطواط ( از فرهنگ جهانگیری ).آتش زمن بنهفت دم ، کز زندخوانم دید کم مصحف ز من بگریخت هم کز اهل ایمان نیستم.خاقانی.سخندانان دلت را مرده دانند اگرچه زندخوانان زنده خوانند.خاقانی.رجوع به زند و دیگر ترکیبهای آن و مزدیسنا ص 141 و 183 شود. || بلبل. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ): زندباف و زنددان و زندواف ؛ یعنی بلبل به جهت مناسبت خوشخوانی اهل زند. ( فرهنگ رشیدی ). کنایه از بلبل. ( غیاث ) ( فرهنگ فارسی معین ). جانوری معروف که آنرا زندباف ، زندلاف ، زندواف ، مرغ چمن ، مرغ سحر، مرغ شبخوان ، هزارآواز و هزاردستان نیز گویند. به تازیش بلبل و عندلیب و هزار خوانند. ( شرفنامه منیری ) : زندواف زندخوان چون عاشق هجرآزمای دوش بر گلبن همی تا روز، ناله ٔزار کرد.فرخی.گر مغان را راز مرغان دیدمی دل به مرغ زندخوان در بستمی.خاقانی.پند آن پیر مغان یاد آورید بانگ مرغ زندخوان یاد آورید.خاقانی.من به بانگ مؤذنان کز میکده بانگ مرغ زندخوان آمد برون.خاقانی.در آن میان که وداع گل بنفشه کنی خبر ز ناله زارم به زندخوان برسان.کمال اسماعیل ( از فرهنگ جهانگیری ). || فاخته. ( برهان ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : بلبل شیرین زبان بر جوزبن راوی شود زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود.منوچهری.|| هر جانور خوش آواز را هم گفته اند. ( برهان ). هر نوع خوش آواز. ( ناظم الاطباء ).
در طول دوره فعالیت خود، اردوگاه جاکوو حدود ۳۸۰۰ غیرنظامی را در خود جای داده بود. در اوت ۱۹۴۲، حدود ۱۲۰۰ یهودی از اوسییک تبعید شدند، و تنها ۴۰ تا ۵۰ کودک یهودی که از اردوگاه جاکوو برای فرزندخواندگی آورده شدنه بودند، باقی ماندند. بسیاری از این کودکان بعدها به اسپلیت، در منطقه اشغالی ایتالیا، فرار کردند. به گفته ید وشم، حدود ۲۵٬۰۰۰ یهودی در طی هولوکاست در دولت مستقل کرواسی کشته شدند. در سال ۱۹۴۵، مقامات یوگسلاوی اقدام به نبش قبر در محوطه پیشین اردوگاه کردند. یک سال بعد، مدیر پیشین اردوگاه کار اجباری یاسنواتس، میروسلاو فیلیپوویچ، در مورد کشته شدن بازداشتشدگان جاکوو در یاسنواتس در ژوئیه ۱۹۴۲ شهادت داد.
بلبل شیرین زبان بر جوزبن راوی شود زندباف زندخوان بر بیدبن شاعر شود
بعداً مقامات ایالتی تأیید کردند که زوجهای همجنس مجاز به فرزندخواندگی هستند.
آنتونینوس پیوس در ۷ مارس ۱۶۱ در سن ۷۴ سالگی درگذشت و فرزندخواندهاش مارکوس اورلیوس جانشین او شد.
در سومنات دهلی، مدح تو می سرایم زان پیشتر که آید، بلبل به زندخوانی
همچنین طبق گفته کتاب مقدس، یعقوب دو فرزند یوسف را نیز به فرزندخواندگی گرفت.
ژوئن سال ۱۹۴۴، جرج اورول و همسرش آیلین، پسری سهساله را به فرزندی پذیرفتند که نامش ریچارد هوراشیو بلر بود. او که اکنون مهندس بازنشسته است، هرگز فاش نساخت که فرزندخوانده اورول است. او برای نخستین بار تصمیم گرفت در حاشیه جشنواره ادبی آکسفورد دربارهٔ پدرش سخن بگوید و از خاطرات کودکیاش حرف بزند.
سال بعد که اسکندر مقدونی به کاریا حمله کرد، آدا که در آن زمان دژ آلیندا را در مالکیت داشت، بدون هیچگونه مقاومتی دژ را تسلیم اسکندر کرد. به پاس این خوشخدمتی، اسکندر او را فرمانده محاصرهی هالیکارناس کرد و پس از تسخیر هالیکارناس، فرمانروایی بر کاریا را به آدا سپرد. آدا نیز رسماً اسکندر را به فرزندخواندگی پذیرفت تا بدین ترتیب حکومت کاریا پس از مرگش بدون هیچگونه قید و شرطی به خود اسکندر برسد.
بسیاری از دلایل موافقت و مخالفت با ازدواج همجنسگرایان پایههای مذهبی دارند. یکی از مسائلی که مطرح است این است که آیا قانونیسازی ازدواج همجنسگرایان بر آزادی ادیان تأثیر میگذارد؟ گروههای مذهبی ممکن است از اعطای مزایای استخدام، حق مسکن، حق فرزندخواندگی و دیگر حقوق به زوجهای همجنسگرا سرباز زنند. به همین دلیل بعضی از حکومتها مواردی در قوانین برابری ازدواج گنجاندهاند که آزادی ادیان را تضمین کند.
لایحه قانونی پذیرش فرزندخوانده برای شرکای ثبت شده در بهار ۲۰۱۶ توسط پارلمان تصویب شد. مخالفان تلاش ناموفق برای رفراندوم اجباری در مورد این لایحه کردند اما این قانون در ۱ ژانویه ۲۰۱۸ اجرایی شد.
گر مغان را راز مرغان دیدمی دل به مرغ زندخوان دربستمی
مغان زنده دلرا خوان که در دیر مراد از زندخوانی زنده خوانیست
رفتن به گاه پویه، جهد جهود در تیه گفتن به وقت پوزش هذیان زندخوانی
از آنجایی که شورای ملی در ابتدا در سپتامبر ۲۰۱۱ به آن رای منفی داده بود، این لایحه باید مجدداً توسط مجلس شورای ملی رایگیری میشد، که در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۲ این کار را انجام داد و با ۱۱۳ رای موافق در برابر ۶۴ رای مخالف به اعطای حق مشارکت در پرورش فرزندان بیولوژیکی یا فرزندخواندهای را که شریک زندگی آنها قبل از شروع شراکت داشته رای داد. با این حال، پیشنهاد حقوق کامل فرزندخواندگی تصویب شده توسط شورای ایالات توسط شورای ملی رد شد. در ۴ مارس ۲۰۱۳، نسخه جدید تصویب شده توسط شورای ملی در ۱۳ دسامبر، توسط شورای ایالات با اکثریت ۲۶ به ۱۶ پذیرفته شد.
امیه بن عبدشمس یکی از چند پسر عبدشمس بن عبدمناف و در برخی منابع پسر خوانده او بود؛ در روایتی امیه یک بردهٔ رومی بود که توسط عبد شمس خریداری شد. در گذشته رسم میان عرب این بود که فرزندخوانده از ناپدری ارث هم میبرد. مادر وی یهودی بود. کم کم وارد قبیله شد و امور را به دست گرفت. همسر وی نیر از یهودیان بود. در یهود نسب از مادر انتقال میابد. ابوسفیان، معاویه و یزید همگی مادران یهودی داشتند. بنابراین، نسب بنی امیه و بنی هاشم در امیه از هم جدا می شوند. به نیای امویان، امیه اکبر گفته میشد؛ زیرا برادر خُردتری به نام امیه اصغر داشت.
سخندانان دلت را مرده دانند اگر چه زندخوانان زنده خوانند»