سرایش. [ س َ ی ِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از سراییدن.( حاشیه برهان قاطع چ معین ). زبان قال که سخن گفتن و نغمه پردازی آدمیان و سرود مرغان باشد. ( برهان ). نغمه پردازی و گویندگی. ( رشیدی ) ( آنندراج ) : سراینده مرغی از این بوستان سرایش چنین کرد با دوستان.امیرخسرو ( از جهانگیری ).- ناسرایش ؛ لال. || ( اِ ) نام آهنگی است. رجوع به آهنگ شود.
معنی کلمه سرایش در فرهنگ معین
(سَ یا سُ یِ ) ۱ - (اِمص . ) سرودن . ۲ - (اِ. ) نغمه ، سرود.
سراییدن ۱ - ( اسم ) عمل سرودن . ۲ - ( اسم ) نغمه سرود ( انسان و پرندگان ) .
معنی کلمه سرایش در فرهنگ اسم ها
اسم: سرایش (پسر) (فارسی) (تلفظ: so(a)rāyeš) (فارسی: سرايش) (انگلیسی: sorayesh) معنی: عمل سرودن، ( اسم مصدر از سرودن و سراییدن )، سرایندگی
معنی کلمه سرایش در فرهنگستان زبان و ادب
{sight-singing} [موسیقی] اجرای آوازی تمرین های موسیقی با تلفظ نام نُت ها یا با تکرار هجاهایی مانند آ، ای، ها
معنی کلمه سرایش در ویکی واژه
سرودن. نغمه، سرود.
جملاتی از کاربرد کلمه سرایش
مهدی اخوان لنگرودی سال ۱۳۲۴ در شهر لنگرود به دنیا آمد. پدرش صاحب کارخانه چای بود. وی دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در لنگرود گذرانید. او پس از پایان دوره دبیرستان در لنگرود، برای ادامه تحصیل در رشته جامعهشناسی به دانشگاه ملی ایران تهران رفت. زندگی در تهران موجب شد تا دیدگاه اخوان لنگرودی دگرگون شود و با تلاش بیشتر کارهای ادبیاش را به صورت حرفهای دنبال کند. ورود به رشته جامعهشناسی دانشگاه ملی ایران، توانایی وی در سرایش ترانه و آشنایی وی با کورش یغمایی، شکلگیری یکی از ماندگارترین ترانههای آلترناتیو راک ایران، گل یخ در مقام ترانهسرا رقم خورد. در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه ملی ایران فارغالتحصیل و برای گرفتن مدرک دکترا راهی وین شد.
مصافش بروز رزم، سپاهش بروز عرض بساطش بروز بزم، سرایش بروز بار
بهپیشنهاد بنیاد شاهنامهٔ فردوسی بنا بود در سال ۱۳۵۹ آیینهای جهانی هزارهٔ شاهنامه بهمناسبت هزارمین سال آغاز سرایش آن برگزار شود که با چند سال تأخیر برگزار شد. در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شدهاست. هر سال در این روز و در هفتهٔ پایانی اردیبهشت ماه، آیینهای بزرگداشت فردوسی و شاهنامه و سخنرانی پیرامون آنها در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی در تهران، مشهد و برخی دیگر از شهرهای ایران و جهان برگزار میشود. از دیگر کارها، ضرب مدالِ فردوسی بهمناسبت هزارهٔ فردوسی در سال ۱۳۱۳، چاپ تمبر در نخستین جشن توس در سال ۱۳۵۴ و طراحی قلمِ فردوسی همزمان با هزارهٔ پایان سرایش شاهنامه در سال ۱۳۸۹ است.
فرود آمده در سرایش به زور به همسرش بردوخته چشم شور
شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی به ترتیب تحفةالعراقین و مخزنالاسرار را تحت تأثیر مستقیم این منظومه سرودند و سالها بعد، عطار و مولوی سرایش مثنویهای عرفانی را به اوج تکامل رساندند.
درختی بود در صحن سرایش به سبزی و خوشی بهجت فزایش
زمینههای فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب اصفهانی مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمرهاند.
دیگر نهادی که در این زمینه مشغول به کار است، بنیاد فردوسی است. این بنیاد، یک سازمان مردمنهاد است که در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۴ با مجوز رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در ایران بنیانگذاری شدهاست. این بنیاد دارای دو دفتر در شهرهای تهران و مشهد است. از دستاوردهای این بنیاد، ثبت هزارهٔ پایان سرایش شاهنامه در فهرست مفاخر و رویدادهای علمی، فرهنگی و هنری سال ۲۰۱۱ – ۲۰۱۰ م سازمان یونسکو است. این رویداد نخستین ثبت برپایهٔ سال خورشیدی در سازمان یونسکو است. پیشنهاد بنیاد فردوسی برای ثبت رویداد هزارهٔ سرایش شاهنامه در سی و پنجمین کنفرانس عمومی یونسکو با اقبال ۱۹۲ کشور عضو این سازمان مواجه شد.
به درگاهش سپهبد بود ویرو چو سرهنگ سرایش بود شیرو
در سرایش هرکه دربانی کند موسی عمرانش چوپانی کند
بر آستان او طبقات زمین غبار یک پرده یی ز پرده سرایش نه آسمان
تمنایش چو گردد گرد خاطر مضطرب گردم چو محتاجی که گردد در سرایش میهمان پیدا
بود میهمان جاودان در سرایش بود بر کفش خواسته یک زمانی
رخ بدیعش در دهر قبله طاعت در سرایش بر خلق کعبه مقصود
قدیمیترین متنی که تاکنون به گویش کردی جنوبی به دست آمده، نثری کوتاه در رابطه با موسیقی دینی یارسان است که به نام نویسندهاش نسخۀ شیخ حاتم نامگذاری شده و در سال ۱۸۱۲ نوشته شدهاست. در زمینۀ نظم نیز از ابتدای قرن هجدهم با ظهور خان منصور و شاکه سرایش شعر به کردی جنوبی نیز به صورت آمیخته با کردی گورانی آغاز شدهاست، هرچند در آن زمان هنوز تا تبدیل آن به یک سنت ادبی راه زیادی باقی ماندهبود.
معشوق من چو هست سرایش چو بتکده من سال و ماه بتکده را در همی زنم
غزلیات سعدی مجموعهٔ شعرهاییست که سعدی در قالب غزل سروده و تاکنون چندین تصحیح از آنها بهوسیلهٔ استادان زبان و ادب فارسی منتشر شدهاست. سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد. سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشتهاست. بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که غزل در اشعار سعدی و حافظ به اوج رسیدهاست.
بیگمان هدف فردوسی از یادکرد سرودهٔ دقیقی در شاهنامه، کاستن از رنج سرایش نبوده، او برای نگاهداری کار دقیقی دست به این کار زد. فردوسی در ماجرای خوابدیدن دقیقی میگوید که او از فردوسی خواسته تا بَخیلی نکند و سرودهاش را در شاهنامه بیاورد.[یادداشت ۱۶] فردوسی چنین میکند و در پایان سخن هم، سرودهٔ دقیقی را در بوتهٔ سنجش میگذارد. او دقیقی را شاعری بزرگ در مدح میداند که در داستانسرایی استاد نیست. درحالیکه برای نامهٔ خُسرُوان باید دارای طبعی چون آب روان بود؛ و میگوید چون دقیقی نخست به این کار دست زد، راهبر او در این کار بوده و ازهمینرو بر او آفرین میگوید.[یادداشت ۱۷]
سایه هم در آغاز همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود اما نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزلسرا بود، همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود، دنبال کرد.