شالوده

معنی کلمه شالوده در لغت نامه دهخدا

شالوده. [ دَ / دِ ] ( اِ ) بنیاد عمارت. شاید این لفظ ترکی باشد. ( فرهنگ نظام ). شالُده. بنیاد. بنیاد نخست دیوار. أس و اساس. پایه. پی. بنلاد. بنوری. بنبری. بنبره. بنوره.

معنی کلمه شالوده در فرهنگ معین

(دَ یا دِ ) (اِ. ) = شالده : بنیاد، اساس .

معنی کلمه شالوده در فرهنگ عمید

۱. بنیاد، پی دیوار.
۲. طرح و نقشه.

معنی کلمه شالوده در فرهنگ فارسی

شالده، بنیاد، پی دیوار، طرح ونقشه
( اسم ) شالده . توضیح بعضی این کلمه را غیر فصیح و شالده را فصیح دانند .

معنی کلمه شالوده در فرهنگستان زبان و ادب

{foundation} [مهندسی عمران] پِی بزرگی که مجموعۀ بارهای ساختمان را به زمین منتقل کند

معنی کلمه شالوده در ویکی واژه

شالوده (جمع شالوده‌ها)
شالده: بنیاد، اساس.
پایه
بنیاد

جملاتی از کاربرد کلمه شالوده

امروز روزی است که بر وداد و اتحاد ما بین دولت و ملت افزوده می‌شود و اساس دولت و ملت بر شالوده محکم گذارده می‌شود.
بنای این سازه را می‌توان به سه بخش شالوده یا پی آجری، ساقه یا بدنه و پوشش مخروطی گنبدی تقسیم نمود.
دیوار روی شالوده‌ای سنگی ساخته شده بود و احتمالاً به موازات آن در داخل دیوارهای کوچکتری نیز برپا شده بودند.
این مقبره بنایی است که به‌طور نامساوی از دو قسمت تشکیل یافته، یک عمارت چهارگوش مرکزی و یک مقصوره مانند پنج ضلعی در جلو. اضلاع این بنا که بر روی شالودهٔ سنگی قرار گرفته دارای تاق‌نماهای نوک تیزی است.
در ۱۲۵۸میلادی (۶۵۷ق) با حمله مغولان به بغداد، سلسله عباسی فروپاشید. تحت حکومت مغولان، شیعیان آزادتر بودند و حله مرکز آموزش جدید شیعیان شد. مکتب حله با تداوم سنت عقل گرایانه مکتب بغداد و تعریف عقل به عنوان یک اصل مهم فقهی، شالوده نظری را که امروزه فقه شیعی بر آن استوار است، بنا نهاد.
شالودهٔ کاخ جهان بر آبست تا چشم بهم بر زنی خرابست
آناکسیماندروس راه استادش (یا به گفته تئوفراستوس دستیار) تالس را در مکتب ملطی ادامه داد. او این اندیشهٔ تالس را پذیرفته بود که یگانگی باید شالودهٔ چندگانگی طبیعت باشد؛ امّا در این فرض تالس که آب، عنصر نخستین (آرخه) و ریشه و بن طبیعت است، ایراداتی می‌دید.
می‌گفت صفی بر در میخانه که از عشق معمار ازل ریخته شالوده ما را
بااین‌حال بیشتر بازسازی‌ها در استون‌هنج را بیست سال بعد سرهنگ هاولی همزمان با کاوش‌هایش انجام داد. گستردگی این بازسازی‌ها به گونه‌ای بود که کریستوفر چیپیندیل آن را «نابودی نصف استون‌هنج» می‌خواند. در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ نیز سه سنگ از سنگ‌های افتاده برپا شدند و با شالودهٔ بتنی استحکام یافتند. آخرین بازسازی‌ها در استون‌هنج سال ۱۹۶۴ میلادی انجام شد و از آن زمان سنگ‌های آن دیگر جابه‌جا نشده‌اند.
نیچه، مؤلفه‌های اساسیِ اخلاق کانتی خصوصاً این استدلال او را که اخلاق، خدا و بی‌اخلاقی را می‌توان از طریق عقل تحلیل کرد، رد می‌کند. نیچه در استفاده از شهود اخلاقی که کانت آن را شالودهٔ اخلاقِ خود قرار می‌دهد، تردید می‌کند و معتقد است که شهود هیچ نیروی هنجاری‌ای در اخلاق ندارد. او همچنین تلاش می‌کند بی‌مبناییِ مفاهیمِ کلیدیِ روانشناسیِ اخلاقِ کانت را مثل اراده و عقلِ محض نشان دهد. نیچه مثل کانت، برداشتی از خودمختاری دارد، اما این ایدهٔ کانت را رد می‌کند که ارزش قائل شدن برای خودمختاری ما مستلزم احترام به خودمختاری دیگران است.
گذشته از رهبری سیاسی و جایگاه فقهی، سید روح‌الله خمینی همچنین از جوانی در عرفان نیز دارای تبحر بود. خمینی از شاگردان عرفانی نظری محمدعلی شاه‌آبادی بود و به‌شدت متأثر از وی بود، به طوری که او را «شیخ عارف کامل ما، شاه آبادی» می‌خواند. از وی اشعار و آثار متعدد عرفانی باقی مانده‌است. بعضی صاحبنظران معتقدند اندیشه نظام سیاسی اسلامی توسط وی علاوه بر شالوده فقهی - فلسفی اندیشه‌های وی با باورهای عرفان اجتماعی وی نیز پیوند دارد.[نیازمند منبع]