ساره

ساره

معنی کلمه ساره در لغت نامه دهخدا

ساره. [ رَ / رِ ] ( اِ ) نوعی ازفوطه و میزر ( مئزر ) باشد که از ملک هندوستان آورند،و آن را در آن ملک بیشتر زنان لباس سازند، و ساری خوانند. ( جهانگیری ). نوعی از فوطه و چادر باشد. ( برهان ). شال و فوطه ای است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). چادری است. ( رشیدی ) ( شرفنامه منیری ). یک سر آن برمیان بندند و سر دیگر بر سراندازند که به هندی ساری گویند. ( رشیدی ) ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). اینجا کنیزکان و زنان دهاقین و کفره پوشندش و آن را سار نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). بعضی گفته اند در فارسی به شین معجمه گویند نه به سین مهمله. ( رشیدی ) :
ز سر ساره هندوی برگرفت
برهنه سر و دست برسر گرفت.فردوسی ( از شرفنامه ، رشیدی ، شعوری ).فصول سال همه خادمند از آنکه بوقت
لباسی آرد هر یک ترا بدیع نگار
سپید ساره زمستان دو رنگ حله تموز
خوید زرد خزان دیده لطیف بهار.اسدی ( از جهانگیری و شعوری ).تن همان خاک گران سیه است ارچند
ساره وابفت کنی کرته و شلوارش.ناصرخسرو ( از جهانگیری ).چون سنائی شاعری برسازم از نیمور اگر
بر سر نیمور، ترساوار بندم ساره ای.سوزنی.رجوع به سار، ساری ، شار و شاره شود.
|| پرده. ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( غیاث اللغات ) ( شعوری ). || تنه درخت. ( حاشیه فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی در کلمه تنه ). در فرهنگها معنی پرده باین کلمه میدهند و این شعر مولوی را شاهدمی آورند :
ای سنگ سیه را تو، کرده مدد دیده
وی از پس نومیدی بشکفته گل از ساره.
و پرده در این شعر بی تناسب است و بی شک فرهنگ نویسی ( چنانکه حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) ساره را به نرد یا نرده که بمعنی تنه درخت است ترجمه کرده و شعر مذکور را به مثال آورده و سپس این کلمه را کاتبی ( پرد ) یا پرده نوشته و سایر فرهنگ نویسان آن غلط را پیروی کرده اند و یک بار هم نیندیشیده اند که در شعر مولوی اگر ساره پرده باشد شعر چه معنی خواهد داد. ( یادداشت بخط مؤلف ). || رشوت. پاره. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( شرفنامه منیری ) ( رشیدی ) ( آنندراج ) ( شعوری ) ( غیاث اللغات ). بلکفد. ( شرفنامه ) ( شعوری ). رشوه که قاضی را دهند. || مزید مؤخر ( پسوند ) طرف. جانب.ناحیه. سوی. در کلمات زیر: بینی ساره. رَعن ؛ بینی ساره کوه. ( منتهی الارب ). درساره. رخساره. کتف ساره :

معنی کلمه ساره در فرهنگ معین

(رَ ) (اِ. ) ۱ - پرده . ۲ - رشوه .

معنی کلمه ساره در فرهنگ عمید

= ساری۳

معنی کلمه ساره در فرهنگ فارسی

زوجه ابراهیم خلیل ۴ و مادر اسحاق . عمر او را از صد سال متجاوز نوشته اند و چون وی درگذشت در مغاره مکفلیه - ابراهیم برای مدفن خود خریده بود - مدفون گردید .
پسوندیست به معنی سار و سر : رخساره کتف ساره .
بنت قدرخان زوجه سلطان مسعود غزنوی است

معنی کلمه ساره در فرهنگ اسم ها

اسم: ساره (دختر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sāre) (فارسی: ساره) (انگلیسی: sare)
معنی: سارا، نام همسر حضرت ابراهیم ( ع ) و مادر اسحاق ( ع )، ( = سارا، سارای )، امیره ی من، ( اَعلام ) زوجه ی ابراهیم خلیل ( ع ) که به روایت تورات در سالگی اسحاق را به دنیا آورد و در سالگی درگذشت، ( در هندی ) شاره یا نوعی لباس محلیِ زنان هند و پاکستان که به صورت پارچه ای سبک و بلند است و یک سر آن را به دور کمر می پیچند و سر دیگر آن را بر روی شانه یا سر می اندازند، پرده، سارای ) به معنی امیره ی من، ( در اعلام ) زوجه ابراهیم خلیل ( ع ) و مادر اسحاق ( ع )

معنی کلمه ساره در فرهنگستان زبان و ادب

{CBS} [مدیریت-مدیریت پروژه] ← ساختار ریزِ هزینه

معنی کلمه ساره در دانشنامه عمومی

ساره (چاد). ساره ( به عربی: سارة ) یک منطقهٔ مسکونی در چاد است که در Barh Köh واقع شده است. ساره ۱۰۳٬۲۶۹ نفر جمعیت دارد و ۳۴۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه ساره در دانشنامه آزاد فارسی

(یا: سارا؛ در عبری، به معنای شاهزاده خانم) همسر ابراهیم و مادر اسحاق. خداشناس و از اولین گروندگان به ابراهیم بود. در ۲۷سالگی با او ازدواج کرد و نازا بود تا این که به خواست و امر الهی در کهنسالی، اسحاق را به دنیا آورد. سارا کنیز خود هاجر را به شوهرش هبه کرد و او اسماعیل را به دنیا آورد. عمر او را ۱۲۲ یا ۱۲۷ سال شمرده اند. در فلسطین یا شام در شهر حبرون درگذشت و در غار مکفیله مدفون شد.

معنی کلمه ساره در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حضرت ساره علیهاالسلام همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و دختر هادان بن باخور است.
حضرت ساره علیهاالسلام همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و دختر هادان بن باخور استو به نقلی دختر «احج» از پیامبران غیرمرسل و مادر حضرت اسحاق علیه السلام و طبق روایتی به واسطه یابی واسطه عموزاده یا دخترخاله حضرت ابراهیم علیه السلام بود. در تورات از او با عنوان «مادر ملت ها» یاد شده است. هنگامی که نمرود در دیانت حضرت ابراهیم علیه السلام عاجز ماند، از او خواست که خاک بابل را ترک کند. حضرت ابراهیم، ساره را هم از آنجا بیرون برد و ابتدا به حران شام رفت و در آن سرزمین ساره را به عقد خویش درآورد و از آنجا به مؤتفکات فلسطین و بعد به مصر رفت. ملک مصر، سنان بن علوان بن عبید بن عولح، وقتی چشمش به ساره افتاد فریفته جمالش شد و دست به سوی او دراز کرد، اما دستش خشک شد و فهمید که به دعای حضرت ابراهیم علیه السلام چنین اتفاقی افتاد، به همین دلیل توبه کرد و گفت که اجازه دارند که آزادانه و با کمال آسایش و آرامش در کشور او زندگی کنند. حضرت ابراهیم علیه السلام که به واسطه قحطسالی از فلسطین به مصر آمده بود، سالها در مصر ماند. بعد از آن حضرت ابراهیم علیه السلام به فلسطین بازگشت و در محلی به نام «قط» ساکن شد و چون ساره عقیم بود، هاجر را به ابراهیم بخشید و اسماعیل علیه السلام از هاجر متولد شد. در این ماجرا ساره بر هاجر رشک برد و به حضرت ابراهیم خواست که هاجر را از آنجا ببرد. بنابراین حضرت ابراهیم، هاجر و اسماعیل را به مکه برد.
تولد اسحاق علیه السلام
زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام ۱۲۰ سال داشت و ساره ۹۰ ساله بود، فرشتگانی که مأمور تنبیه قوم لوط علیه السلام بودند و به شهرهای سدوم می رفتند، شب هنگام به خانه حضرت ابراهیم علیه السلام آمدند تا به او مژده بدهند که برخلاف موازین طبیعی، ساره در همان سن و سال مادر خواهد شد.خداوند ماجرا را در سوره هود، آیات ۶۹ تا ۷۳ شرح می دهد: «فرستادگان آمدند و مژده داده و سلام گفتند، گفت: سلام بر شما! پس گوساله ای بریان برای آنان مهیا کرد. و چون حضرت ابراهیم علیه السلام دید دست آنان به طرف غذا دراز نمی شود، از آنان در دلش بیمناک شد.آنان گفتند: مترس که ما فرستادگان خدا به سوی قوم لوط هستیم. همسرش ایستاده بود که متبسم گردید، ما به او مژده دادیم اسحاق و پس از اسحاق هم یعقوب است. گفت: وای بر من! من باردار می شوم در حالی که پیری سالخورده هستم و شوهرم نیز کهنسال است، این چیز شگفت انگیزی است. گفتند: آیا از امر خدا تعجب می کنی؟ رحمت و برکات خداوند بر شما خاندان نبوت است، بدرستی که او ستوده و دارای مجد و عظمت است».
پایان عمر
ساره علیهاالسلام در سن ۱۲۷ سالگی در حبرون (خلیل) از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.
منابع
...
[ویکی شیعه] ساره نخستین همسر ابراهیم(ع) و مادر اسحاق(ع) است. در دو سوره قرآن از وی یاد شده است. ساره یکی از زنان مُحَدَّثِه است. او پس از ازدواج با ابراهیم تا دوره کهنسالی به سبب نازا بودن صاحب فرزندی نشد؛ اما پس از آنکه فرشتگان بشارت فرزند به او دادند، صاحب فرزند شد.
در منابع تاریخی ساره زنی زیبا توصیف شده است. در جریان مهاجرت ابراهیم و ساره به مصر، پادشاه مصر برای جبران بدی خود به ابراهیم و ساره، یکی از کنیزان زیبای خود به نام هاجر را به ساره هدیه داد. ساره به همراه ابراهیم پس از هجرت های متعددی که به شام (سوریه کنونی) و مصر داشت در نهایت در فلسطین اقامت کرد و پس از مدتی طولانی در ۱۲۷ سالگی در حبرون (الخلیل کنونی) درگذشت.
بنابر برخی منابع، تربیت فرزندان شیعیان در عالم برزخ بر عهده ابراهیم و ساره است. در تورات نیز به شخصیت و وقایع مرتبط با زندگی ساره پرداخته شده است.
[ویکی اهل البیت] حضرت ساره علیهاالسلام همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و دختر هادان بن باخور و به نقلی دختر «احج» از پیامبران غیرمرسل و مادر حضرت اسحاق علیه السلام و طبق روایتی به واسطه یابی واسطه عموزاده یا دخترخاله حضرت ابراهیم علیه السلام بود. در تورات از او با عنوان «مادر ملت ها» یاد شده است.
هنگامی که نمرود در دیانت حضرت ابراهیم علیه السلام عاجز ماند، از او خواست که خاک بابل را ترک کند. حضرت ابراهیم، ساره را هم از آنجا بیرون برد و ابتدا به حران شام رفت و در آن سرزمین ساره را به عقد خویش درآورد و از آنجا به مؤتفکات فلسطین و بعد به مصر رفت. ملک مصر، سنان بن علوان بن عبید بن عولح، وقتی چشمش به ساره افتاد فریفته جمالش شد و دست به سوی او دراز کرد، اما دستش خشک شد و فهمید که به دعای حضرت ابراهیم علیه السلام چنین اتفاقی افتاد، به همین دلیل توبه کرد و گفت که اجازه دارند که آزادانه و با کمال آسایش و آرامش در کشور او زندگی کنند. حضرت ابراهیم علیه السلام که به واسطه قحطسالی از فلسطین به مصر آمده بود، سالها در مصر ماند.
بعد از آن حضرت ابراهیم علیه السلام به فلسطین بازگشت و در محلی به نام «قط» ساکن شد و چون ساره عقیم بود، هاجر را به ابراهیم بخشید و اسماعیل علیه السلام از هاجر متولد شد. در این ماجرا ساره بر هاجر رشک برد و به حضرت ابراهیم خواست که هاجر را از آنجا ببرد. بنابراین حضرت ابراهیم، هاجر و اسماعیل را به مکه برد.
زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام 120 سال داشت و ساره 90 ساله بود، فرشتگانی که مأمور تنبیه قوم لوط علیه السلام بودند و به شهرهای سدوم می رفتند، شب هنگام به خانه حضرت ابراهیم علیه السلام آمدند تا به او مژده بدهند که برخلاف موازین طبیعی، ساره در همان سن و سال مادر خواهد شد.
خداوند ماجرا را در سوره هود، آیات 69 تا 73 شرح می دهد: «فرستادگان آمدند و مژده داده و سلام گفتند، گفت: سلام بر شما! پس گوساله ای بریان برای آنان مهیا کرد. و چون دید دست آنان به طرف غذا دراز نمی شود، از آنان در دلش بیمناک شد.
آنان گفتند: مترس که ما فرستادگان خدا به سوی قوم لوط هستیم. همسرش ایستاده بود که متبسم گردید، ما به او مژده دادیم اسحاق و پس از اسحاق هم یعقوب است.
گفت: وای بر من! من باردار می شوم در حالی که پیری سالخورده هستم و شوهرم نیز کهنسال است، این چیز شگفت انگیزی است. گفتند: آیا از امر خدا تعجب می کنی؟ رحمت و برکات خداوند بر شما خاندان نبوت است، بدرستی که او ستوده و دارای مجد و عظمت است».
ساره علیهاالسلام در سن 127 سالگی در حبرون (خلیل) از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد.
[ویکی فقه] ساره (ابهام زدایی). ساره ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ساره همسر حضرت ابراهیم، حضرت ساره علیهاالسلام همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و دختر هادان بن باخور• ساره بنت عبدالله آل قدامه، ساره دختر عبدالله بن احمد بن محمد بن قدامه، از شخصیت های آلِ قُدامه• ساره بنت عمر بن احمد آل قدامه، ساره دختر عمر بن احمد بن عمر، از شخصیت های آلِ قُدامه
...

معنی کلمه ساره در ویکی واژه

[هندی] ساری، سار، چادر، فوطه، شال، میزر، مئزر.
پرده.
تنه ٔ درخت.
رشوه. رشوت. پاره. بلکفد. رشوه که قاضی را دهند.
مزید مؤخر (پسوند) طرف. جانب. ناحیه. سوی. در کلمات زیر: بینی ساره. رَعن؛ بینی ساره ٔ کوه. درساره. رخساره. کتف ساره.
نام زن ابراهیم پیغمبر و مادر اسحاق است. سارا.

جملاتی از کاربرد کلمه ساره

کی بود ز آب چشم و خون جگر شسته رخساره ها ز گرد سفر
زندگی بافت از لب تو کمال که ز رخسارها چکاند خوی
کفرم بود آرایش رخسارهٔ ایمان بستهست دل از زلف تو، زنار محبت
ای که بر چرخ کنی گر نظر از روی عتاب افتد از تاب به رخسارهٔ خورشید کلف
«اتاق تاریک» پنجمین ساخته حجازی پس از فیلم‌های «در میان ابرها»، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «مرگ ماهی» است. ساعد سهیلی و ساره بیات بازیگران اصلی فیلم هستند.
چرخ‌بیل یکی از بزرگ‌ترین ماشین‌های حفاری و استخراج در جهان است. این ماشین غول پیکر، با کمک بیل‌های (جام‌ها) خود قادر است به‌طور پیوسته در زمین‌های نرم و نیمه سخت به کندن زمین و استخراج کانسارها بپردازد.
شهر چنارانشهر شهری گردشگر پسند و سرسبز دارای منابع بکر طبیعی و چشمه سارهای پرآب و همچنین درختان گردو درختان میوه هلو و… است. وجود درخت چنار در بالای چشمه سار این شهر که به عهد قاچاریه می‌رسد به مراجعه کنند گان این شهر افزوده‌است.
خوار و بیمار و زار و فرسوده خون برخساره از جگر سوده
غلطانده به خون داغ دل سوخته ام را خالی که برخسارهٔ آن لاله عذار است
در جستجوی تو سرود چشمه‌سارها و نواهای بی‌محرم را فراگرفت...
زآه من ای آینه بیا و بپرهیز تا که برخساره ات غبار نماند
فرو می‌ریخت خون دیده بر رخسار من وقتی که در خاطر خیال آن پری رخساره می‌کردم
و این زنجیره مکرراً تکرار می‌گردد، با نادانی آغاز شده و با رنج همراه می‌گردد و دوباره کرمه ای جدید و تولدی دوباره می‌سازد. مجموع این فرایند و تکرار سمساره خوانده می‌شود.
بخش دوم حاوی داستان ابراهیم و ساره، داستان یعقوب و عیسو و داستان یوسف و برادرانش است (اسحاق پیوند دهندهٔ ابراهیم و یعقوب است و موضوع داستان مستقلی نیست). علی‌رغم مرد‌محوری داستان‌ها، مادران اسرائیل—ساره، ربه‌کا، راحیل و لیه—نقشی تعیین‌کننده در زمینهٔ تحقق وعدهٔ خدا به قوم دارند. این قصه‌ها بیش از هر چیز به نظر می‌رسد داستان‌های عامیانه و شفاهی باشند؛ بنابراین غالباً دشوار است که در منابع مکتوب فرهنگ‌های دیگر قصه‌های موازی آن‌ها را یافت. ولی مثلاً یعقوب—که نیرنگ‌باز و فریب‌کار است—شاید شباهت‌هایی با «شعبده‌بازان مکار» در سنت‌های سرخپوستان آمریکا داشته باشد.
فتح و ظفر را از اوست رخسارها
آبروی مریم از خاک درت ساره چون هاجر به خدمت در برت