همکار. [ هََ ] ( ص مرکب ) شریک و هم پیشه. ( آنندراج ) : نه ز همدستان ماننده به هم دستی نه ز همکاران ماننده بدو یک تن.فرخی.مشو یار بدخواه و همکار بد که تنها بسی به که با یار بد.اسدی.هرکه را اختیار کند همکاران او رامطیع باشند. ( تاریخ بیهقی ). حدیث مدعیان و خیال همکاران همان حکایت زردوز و بوریاباف است.حافظ.کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است کارفرمایی به من از غیرت همکار ده.صائب.بیستون سینه را ناخن کند روی مسیح پر به چشم کم مبین ، همکار فرهاد است این.مسیح کاشی.
معنی کلمه همکار در فرهنگ معین
(هَ ) (ص مر. ) ۱ - هم شغل . ۲ - حریف ، رقیب .
معنی کلمه همکار در فرهنگ عمید
دو تن که یک پیشه و یک حرفه داشته باشند، هم پیشه، هم شغل.
معنی کلمه همکار در ویکی واژه
collaboratore collega
جملاتی از کاربرد کلمه همکار
خونچکان شد ناله مرغ چمن از ناله ام ذوق کار از غیرت همکار پیدا می شود
«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ» ضایع کنندگان مال بیهوده، «کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ» برادران و همکاران دیواند، «وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً (۲۷)» و دیو خداوند خویش را ناسپاس است.
ز درد رشک همکاران کبابیم بمجلس اشک شمع آتش بما زد
• همکاری با استانداری استانهای سیستان و بلوچستان، اردبیل، آذربایجان غربی و شرقی.
ز یک سو شاه موبد بود سالار ز گردان بر گزیده بیست همکار
کسی که همسر و همکار او نباشد نیست! کسی که بیشرف و آبرو نباشد نیست!
کنی موسی عمرانی به لشکرگاه ایمان در ولی همراه موسی نیستی همکار ثعبانی
کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است کارفرمایی به من از غیرت همکار ده
خاکمال خجلت همکار خوردن مشکل است از غبار خط او یارب چه بر ریحان گذشت
در سالهای آغازین پایهگذاری، این ارکستر سموفونیک با آهنگسازانی چون ریشارد اشتراوس و ادوارد مکداول همکاری داشت و همچنین، نخستین اجرای «سمفونی شماره ۵» گوستاو مالر در ایالات متحده آمریکا، توسط این ارکستر انجام شد.
مشو یار بدخواه و همکار بد که تنها بسی به که با یار بد
شکر خدا که کار جگر خوار عشق را جایی رسانده ام که زهمکار فارغم