معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 22
- اشک کباب
- استکمال
- اشکبوس
- امپرسیونیست
- انگیزش
- بزنگ
- ارغنده
- ببر بیان
- بازگو
- ازدحام
- ازدست
- بحال
- خبردهنده
- ایلام
- برکه
- اقدس
- بالکان
- بالک
- بسرعت
- ادخل
- ازواج
- ادهان
- بشرویه
- بستک
- افسونی
- حدسی
- اسنان
- امثل
- اندود
- اندودن
- امپرسیونیسم
- این جانب
- بسته میان
- بادآور
- باهر
- ارجمندی
- از بن دندان
- بردباری
- بخشندگی
- استدن
- بایستن
- اینان
- بریل
- اوایل
- اتفاقی
- خودخوار
- اینسو
- دهانشویه
- سینوزیت
- اسافل
- باز نمودن
- اشل
- استادانه
- امبل
- اکتسابی
- امجاد
- انزوای
- اتفاق کردن
- بازگردانیدن
- برگشتگی
- انحلال
- اختصاری
- بارکشی
- اسبک
- بالا بردن
- استثمار
- برگرفتن
- استعمال
- اسب
- آشنا کردن
- اهرم
- بازداشتگاه
- اقتصادیات
- الغرض
- بازی
- بشار
- ایماق
- اویماق
- اجفان
- برجستن
- برومندی
- باکره
- بستار
- الکترود
- خفه کردن
- استقراض
- اینطرف
- آشفته حالی
- اهتدا
- بتازگی
- باتوم
- ارتداد
- بربستن
- برگردانیدن
- باحور
- افطار
- استیل
- ارزنده
- استون
- ایرج
- برترین
- بالعکس
- بستن
- اجود
- اجتناب
- احتشام
- بالن
- امنیت
- برآمد
- ایاب
- ارشاد
- امد
- الحق
- بزغاله
- آگاممنون
- استواری
- اسقاط
- انجل
- استرلینگ
- برانگیختن
- بشت
- احمق
- بزرگ داشتن
- افتضاح
- آچار
- اسکات
- اراذل
- اعلاميه
- باطله
- اوراق کردن
- بارگاه
- امتحان
- اسماع
- امتنان
- استکشاف
- استمداد
- امارت
- باکس
- اغرب
- افغانی
- اعیانی
- اینهمه
- باستان
- بریه
- برگزیدگان
- دفزک
- بدنما
- ایان
- انگه
- خان خانی
- افشان
- احراق
- اسما
- ابریق
- الو
- آن گه
- ایلیاتی
- اسپرغم
- استاده
- اشباح
- آگین
- بخشایش
- احرار
- آزاده مرد
- اورع
- ازا
- بادکنک
- اصباح
- دارالاماره
- اکوان
- باجی
- باشتاب
- افراط
- بازیگری
- انحراف
- بدور
- آرکی
- بذال
- القاب
- انگاشته
- انتخاب کردن
- ارژنگ
- باز پس
- احری
- برهمی
- اضمار
- امهال
- احراز
- بازیافت
- باران
- اطلال
- استراق
- ایمیل
- بجول
- بادامه
- باریدن
- بالا رفتن
- انتقالی
- تحبیر
- اعتصاب غذا