اجود. [ اَ وَ ] ( ع ن تف ) بهتر. نیکوتر. بهترین. نیکوترین : سال امسال تو ز پار اجود روز امروز تو ز دی اطیب.فرخی.و تلک الألحان الطیب لأن تلک الأجسام احسن ترکیباً و اجود هنداما. ( رسائل اخوان الصفاء ). || جوادتر. بخشنده تر. جوانمردتر. - اجودالعرب ؛ لقب طلحةبن عبیداﷲبن خلف بن أسعد الخزاعی است. - امثال : اجود من حاتم ؛ جوانمردتر از حاتم. اجود من کعب بن مامة الایادی . اجود من لافظة؛ بخشنده تر از دریا. اجود من هرم ؛ بخشنده تر از هرم بن سنان . ( مجمع الأمثال میدانی ).
و جائز ان یقال ان المشدّد لکثرة الفعل فیکون المراد منه ملاء بعد ملء و علی هذا یحمل ما فی البیت لانّ السلاسل جمع، و قرأ الباقون: «وَ لَمُلِئْتَ» مخفّفة و الوجه انّه اللّغة الجیّدة و هی المشهورة عندهم. قال الحسن الخفیفة اجود فی الکلام العرب یقول ملأنی رعبا و لا یکادون یعرفون ملأنی، قال الشّاعر:
بیشتر فقها گفتهاند اعلم کسی است که در استنباط مسائل فقهی، به قواعد و مدارک فقهی اکثر اطلاعاً، اجود فهما و در نتیجه اجود استنباطا باشد.. اما بعضی فقها تعریفهای دیگری ارائه کردهاند.
قوله: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ یعنی من جاء بالتوحید یوم القیامة و هو شهادة ان لا اله الّا اللَّه، فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها ای ثواب اجود منها. ان قیل فاذا کانت الحسنة: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ و هی التوحید فما معنی: فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها و هل شیء خیر من لا اله الّا اللَّه فالجواب عنه من وجهین: احدهما انّه علی التقدیم و التأخیر، و المعنی فله منها و من اجلها خیر، و الجواب الثانی انّ قوله: خَیْرٌ مِنْها یعنی به الثواب لانّ الطاعة فعل العبد و الثواب فعل اللَّه و فعل اللَّه اشرف من فعل العبد و خیر منه، و قیل مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ یعنی با الاخلاص فی التوحید فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها ای خیر له منها الجنة.
اجودی جود منتهی سفن النهی لها لطور ظل بل لها النیل مصنع
فتناول المسکین منه خاتما هبط الکریم الاجودی الاجود
روی أنّ اللَّه تعالی «أوحی الی موسی (ع): یا موسی! ما اقلّ حیاة من یطمع فی جنّتی بغیر عمل! یا موسی کیف اجود برحمتی علی من یبخل بطاعتی»؟
رب العالمین او را بدان بستود و در شأن وی آیت فرستاد، این آن صدقه است که در خبر میآید که یک درم بیشی دارد بر صد هزار درم سبق درهم مائة الف درهم گفتند یا رسول اللَّه این چگونه باشد؟ گفت رجل له درهمان فاخذ اجودهما و تصدق به، و رجل له مال کثیر فاخرج من عرضها مائة الف فتصدق بها»
اجودی آبل در حال بحث درباره پیشرفت اجتماعی در انجمن جهانی اسکال
«یوم یأتی» اثبت الیاء مکی و یعقوب وصلا و وقفا، مدنی و ابو عمرو و الکسائی، وصلا و حذفها الباقون فی الحالین، و اثباتها و حذفها لغتان، تقول العرب: لا ادر، فتحذف الیاء و تجتزی بالکسرة و ذلک لکثرة الاستعمال، و الاجود فی النحو اثبات الیاء. گفتهاند یَوْمَ یَأْتِ این یَوْمَ بمعنی حین است، ای حین یاتی ذلک الیوم الذی یجمع فیه الخلائق لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ ای لا تتکلم نفس فیه و لا تنفع من شفاعة او وسیلة إِلَّا بِإِذْنِهِ تبارک و تعالی. میگوید: روز رستاخیز روزی صعب است، و هول آن عظیم، هیچ کس زهره ندارد که سخن گوید در آن روز، و نه هیچ کس شفاعت کند، یا و سیلتی بر سازد مگر بدستوری اللَّه. همانست که جایی دیگر گفت: لا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ و روا باشد که از درازی روز قیامت در آن مواطن و مواقف بود در بعضی مواقف سخن گویند چنان که گفت: وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ یَتَساءَلُونَ و در بعضی نگویند چنان که گفت لا یَنْطِقُونَ وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ.
سال امسال تو ز پار اجود روز امروز تو ز دی اطیب
وصفه النبیّ صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فقال «الصراط کحدّ السیف مزلّة مدحضة ذات حد و کلالیب فالنّاس علیه کالبرق و کالطّیر و کاجود الخیل فناج مسلم و ناج مخدوش و مکدوش فی النّار.»
و روی انّ ابا الیسر عمرو بن غزیة الانصاری کان یبیع التمر، فاتته امراة تبتاع تمرا، فقال: انّ فی البیت تمرا اجود منه فهل لک فیه؟ قالت: نعم. فذهب بها الی بیته، فضمها الی نفسه و قبّلها. فقالت: اتّق اللَّه. فترکها و ندم علی هذا فاتی النبی (ص) و قال: یا رسول اللَّه ما تقول فی رجل راود امرأة عن نفسها. و لم یبق شیئا مما یفعل الرّجال بالنّساء الّا رکبه غیر انه لم یجامعها. فقال: عمر لقد سترک اللَّه لو سترت علی نفسک، و لم یرد علیه رسول اللَّه (ص) و قال: انتظر فیه امر ربی، و حضرت صلاة العصر فصلی النبی ص العصر فلمّا فرغ اتاه جبرئیل ع بهذه الآیة فقال النبی (ص) این ابو الیسر؟ فقال: ها انا ذا یا رسول اللَّه، قال: أ شهدت معنا هذه الصلاة؟ قال: نعم. قال: اذهب فانّها کفّارة لما عملت. فقال عمر: یا رسول اللَّه أ هذا له خاصة ام لنا عامّة؟ فقال: بل للنّاس عامة.