ارژنگ. [ اَ ژَ ] ( اِ ) جادوئی. طلسم : ترا دشمن آمد بگاهت نشست یکی گرزه گاوپیکر بدست همه بند و نیرنگ و ارژنگ برد دلارام بگرفت و گاهت سپرد.فردوسی.|| هر کتابی که صور و اشکال داشته باشد. ( رشیدی ) ( غیاث اللغات ). رجوع به ارتنگ و ارثنگ شود. ارژنگ. [ اَ ژَ ] ( اِخ ) ارتنگ. ارثنگ. کتاب مانی که بتصاویر دلکش منقش بود : بخاقان یکی نامه ارژنگ وار نوشتند پر بوی و رنگ و نگار.فردوسی.هزار یک که نهان در سرشت او هنر است نگار و نقش همانا که نیست در ارژنگ.فرخی.و کتابی کرد [ مانی ] به انواع تصاویر که آنرا ارژنگ مانی خوانند و در خزائن غزنین هست. ( بیان الادیان ). به تیشه صورت شیرین بر آن سنگ چنان برزد که مانی نقش ارژنگ.نظامی.ز بس جادوئیها و فرهنگ او [ مانی ] بدو بگرویدند و ارژنگ او عجب ماند از آن کار نظارگی بعبرت فروماند یکبارگی که چون کرده اند این دو صورت بکار دو ارژنگ را بر یکی سان نگار.نظامی.صحیفه های چمن چون دماغ مانی شد که می بزاید از او نقشهای چون ارژنگ.نجیب الدین جرفادقانی. || نگارخانه مانی نقاش باشد. گویند اصل این لغت به این معنی ارثنگ با ثای مثلثه بوده ، ثاء را با زای فارسی بدل کرده اند ارژنگ شده. ( برهان ). کارخانه مانی. ( اوبهی ). بعضی گفته اند بتکده ای که در چین بوده : یکی نامه مانند ارژنگ چین نبشتند و کردند چند آفرین.فردوسی.نبشتند برسان ارژنگ چین سوی شاه با صد هزار آفرین.فردوسی.گر التفات خداوندیش بیاراید نگارخانه چینی و نقش ارژنگی است.سعدی. || بعضی گویند نام مانی ارژنگ بوده و مانی دعائی است که او را کرده اند و لقب او شده است ( ! ). ( برهان ) ( غیاث ) : که در چین دیدم از ارژنگ پرکار که کردی دائره بی دور پرگار.امیرخسرو. || جمعی گویند نام نقاشی است غیر مانی و او نیز در هنروری مانند مانی بوده است. ( برهان ). نام مصوری بوده مانند مانی. ( جهانگیری ). نقاشی از چین که نظیر مانی بود. ( غیاث ) : روان کرد کلک شبه رنگ را ببرد آب مانی و ارژنگ را.نظامی.بقصر دولتم مانی و ارژنگ
معنی کلمه ارژنگ در فرهنگ معین
(اَ ژَ ) (اِ. ) نام کتاب مانی که دارای انواع نقش و نگار بوده و به موجب آن مانی ادعای پیغمبری داشت . ( ~. ) (اِ. ) نام چاهی که افراسیاب ، بیژن را در آن زندانی کرد.
معنی کلمه ارژنگ در فرهنگ عمید
۱. نام کتاب مانی که دارای انواع نقش ونگار بوده: در جنب جمال تو بُوَد صورت دیدار / هر نقش که صورتگر ارژنگ نگارد (خواجو: ۴۱۷ )، به تیشه صورت شیرین بر آن سنگ / چنان برزد که مانی نقش ارژنگ (نظامی۲: ۲۲۳ ). ۲. [قدیمی، مجاز] جایی یا چیزی که دارای نقش و نگار زیبا باشد. ۳. [قدیمی، مجاز] نقش ونگار.
معنی کلمه ارژنگ در فرهنگ فارسی
نام کتاب مصور تالیف [ مانی ] ( ه . م . ) دانسته اند . آلفاریک حدس زده که [ اردنگ ] معروف مانی نسخه ای از انجیل ( انگیلون ) اوست که مصور بتصاویر بوده است . ارتنگ ارثنگ . نام پهلوانی تورانی پسر زره و او بدست طوس کشته شد
معنی کلمه ارژنگ در فرهنگ اسم ها
اسم: ارژنگ (پسر) (فارسی) (تلفظ: aržang) (فارسی: ارژنگ) (انگلیسی: arzhang) معنی: نام کتاب مانی که دارای نفش و نگار بود، ( به مجاز ) نقش و نگار، ( اَعلام ) ) ( = ارتنگ ) نام کتاب مصور تألیف «مانی» پیامبر ایرانی که تا قرن هجری باقی بوده است، ) نام پهلوانی تورانی پسر زره، ) نام چاهی در توران
معنی کلمه ارژنگ در دانشنامه آزاد فارسی
اَرْژَنْگ (Aržang؛ یا: ارتنگ؛ ارثنگ) کتابی مشتمل بر مجموعۀ نقاشی های مانی برای نشان دادن چگونگی جهان های «روشنی» و «تاریکی» و جهان کنونی. در ادبیات فارسی تصاویر آن را بهترین نمونۀ نگارگری دانسته اند. نام آن در زبان پارتی Ârdahang و معمولاً در شمار هفت کتاب مقدس مانی از آن یاد می شود. کتاب ارژنگ به ما نرسیده، اما در قرن ۵ق نسخه ای از آن در غزنه وجود داشته است.
معنی کلمه ارژنگ در ویکی واژه
[اَ/ژَ] ~ نام کتاب مانی که دارای انواع نقش و نگار بوده و به موجب آن مانی ادعای پیغمبری داشت. ~ نام چاهی که افراسیاب، بیژن را در آن زندانی کرد. ~ نام یکی از مرزبانان ترکان در شاهنامه که در ساحل رودشهد با توس گلاویز و کشته شد. بدو گفت ارژنگ جنگی منم ..... سرافراز و شیر درنگی منم ارزشمند، مهم ارژ-اَنگ اشاره به کسی که سخنان بیهوده بر زبان نمیراند و خود و گفتار او ارزشمند است.
جملاتی از کاربرد کلمه ارژنگ
ارژنگی در سال ۱۳۹۱ همزمان با بازی به عنوان بازیکن تیم فوتبال زنان شهرداری بم کرمان، سرمربی تیم فوتسال آرمان رضای خراسان نیز بود. او دلیل فعالیت همزمانش در فوتبال و فوتسال را این اعلام کرد که ساکن مشهد است و چون مشهد تیم فوتبال ندارد، در تیم فوتسال این شهر مربیگری میکند و همزمان چون انتخاب اولش فوتبال است در تیم فوتبال شهرداری بم کرمان بازی میکند. او فقط برای بازی در روز مسابقه به بم میرفت و حتی در تمرینهای تیم نیز شرکت نمیکرد، هرچند خود معتقد بود این امر تأثیری بر آمادگی او نمیگذارد.
در جنب جمال تو بود صورت دیوار هر نقش که صورتگر ارژنگ نگارد
ارژنگ داوودی در ۱۸ مهر ۱۳۳۲ در آبادان به دنیا آمد. خانه پدری و جد داوودی در شهرستان ایذه در استان خوزستان میباشد و بختیاری تبار هستند؛ وی تحصیلاتش را در آبادان گذراند و مدرک دیپلم دبیرستان را در این شهر گرفت. بعد از اخذ مدرک دیپلم به ایالات متحده آمریکا برای ادامه تحصیلات مهاجرت کرد و موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته «مهندسی مکانیک» از دانشگاه تگزاس شد، سپس مدرک فوق لیسانس مدیریت صنعتی را نیز از همین دانشگاه کسب کرد.
برآورد دم ناله کوه نای فرو رفت ارژنگ از باد پای
بدان جایگه باشد ارژنگ دیو که هزمان برآید خروش و غریو
قلعه ارژنگ مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان طالقان، روستای میناوند واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۰۸۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
آثار وی در نمایشگاههای متعددی عرضه شده که از جمله آخرینِ آنها میتوان به نمایشگاه هنرمندان نامدار پیشکسوت اشاره کرد. طی این نمایشگاه که در آبان ۱۳۹۸ در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد آثار ارژنگنژاد در کنار آثار چهرههای شاخصی نظیر حسین محجوبی، ایران درودی، حسین نوری، طاها بهبهانی، علی فرامرزی و ناصر هوشمند وزیری به نمایش درآمد.
ارژنگ رودبار، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جهانجوی ارژنگ از افراز کوه همی دید یل را میان گروه
میرحسن ارژنگنژاد (۴ دی ۱۳۰۰ – ۲۵ مرداد ۱۴۰۱) نقاش، طراح و مجسمهساز ایرانی بود.
بزد نعره آن سرخ پوش دلیر که ای شاه ارژنگ و هیتال شیر
بشد پیش ارژنگ و بهزاد گفت چو بشنید ارژنگ زو برشکفت
چه ارژنگ بشنید دلتنگ شد دلش سست و از روی اورنگ شد
ارژنگ داوودی آبانماه ۱۳۸۲ در اطراف دانشگاه تهران دستگیر شد. اتهامات اصلی وی، راهاندازی و تأسیس «جنبش آزادی ایرانیان» و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» است، هرچند اتهامات دیگری همچون نوشتن «مانیفست ضد نظام جمهوری اسلامی»، توهین به رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسئولان نظام و روحانیون، توهین به مقدسات و همکاری با خبرنگار کانادایی «جین کوکان» برای ساخت فیلم مستند «ایران ممنوع» نیز در پرونده ارژنگ داودی وجود داشت.
کنون گشته داماد ارژنگشاه وزین برده ارژنگ بر مه کلاه
ارزنگ قلعه از قلاع باستانی شهرستان ساوجبلاغ است که در موقعیت کوهستانهای شمالی روستای فشند واقع گردیدهاست.ظاهرا در دوران سلجوقیان از قلاع در دست تصرف اسماعیلیان منسوب به حسن صباح بودهاست که احتمالا با قلعه گبران روستای هیو ارتباط تنگاتنگی داشته و از سوی دیگر با ارژنگ قلعه طالقان و از طرف مشرق با قلایع منطقه دره کرج تا به شمیران تهران ارتباط داشتهاست.
درآمد به ارژنگ هیتال شاه خروشان به کردار شیر سیاه
در روز چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۱، ارژنگ داوودی که برای اعتراض به منطقه پاستور تهران رفته بود، توسط پلیس امنیت دستگیر شد.
ابا شاه هیتال ارژنگ شاه بدارمش بر دار و سازم تباه
«نشانیاش را پیدا کردم رفتم درِ خانهاش را زدم. دیدم مردی با همان قیافه که رسام ارژنگی کشیده بود آمد دمِ در. به او گفتم استاد، اسم من فلان است، شما را دوست دارم و آمدهام به شاگردیتان. فهمید کلک نمیزنم. در من صمیمیتی یافته بود که آن را کاملاً درک میکرد. دیگر غالباً من مزاحم این مرد بودم و بدون اینکه فکر کنم دارم وقتش را تلف میکنم، تقریباً هر روز پیش نیما بودم.»