بخشندگی. [ ب َ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) دهش. بذل. عطا. ( ناظم الاطباء ). جود. عطا. ( از آنندراج ). رادی. سخاوت. سخا. کرم. بخشش. ( یادداشت مؤلف ) : چنین داد پاسخ که این داستان شنیدم بسی از لب راستان که شاپور گرد است با زور پیل ببخشندگی همچو دریای نیل.فردوسی.به بخشندگی شه چو او خود نبود نیارست گردون سرش را بسود.فردوسی.سه دیگر که با گنج خویشی کند بدینار کوشد که بیشی کند.فردوسی.ببخشندگی یاز و دین و خرد دروغ ایچ تا بر تو برنگذرد.فردوسی.خواجه و سید سادات رئیس الرؤسا همچو خورشید ببخشندگی و رخشانی.منوچهری.بزرگی بایدت بخشندگی کن که دانه تا نیفشانی نروید.سعدی ( گلستان ).از در بخشندگی و بنده نوازی مرغ هوا را نصیب ماهی دریا.سعدی.|| عفو. ( آنندراج ). عفو و مغفرت. ( از ناظم الاطباء ).
معنی کلمه بخشندگی در فرهنگ فارسی
سخاوت بخشش .
جملاتی از کاربرد کلمه بخشندگی
به بالای سروست و هم زور پیل به بخشندگی همچو دریای نیل
با کف جود تو بخشندگی معدن چیست پیش دست کرمت ریزش ابر است کدام
ز گنج باغ گوناگون گهر پیدا شود گویی چنین بخشندگی از جود سبط مؤتمن خیزد
به جود و معنی بخشندگی و بخشایش خط نخست چه آید ز نامه مسطور
موفقیتهای بینالمللی گرانچا از سال ۲۰۰۳ با اجرای اپرای «بخشندگی تیتو»[ج] اثر ولفگانگ آمادئوس موتسارت به رهبری نیکلاوس هارننکور در جشنواره زالتسبورگ شروع شد و کارهای حرفهای وی به سرعت در جریان بود و آثار متعددی از آهنگسازانی نظیر موتسارت، روسینی، سن سانس و ژرژ بیزه در تالارهایی مانند تالار اپرای متروپولیتن نیویورک و اپرا ایالتی وین اجرا کرد. الینا در مورد خود میگوید:
قدر بخشندگی حاتم طی نام کوشندگی رستم زال
بهنوشتهٔ شیخ مفید، عالم شیعه، باقر هرگز از بخشندگی به برادران، و کسانی که به ملاقاتش آمده بودند، و به کسانی که امید و اعتمادِ خویش را بر او بسته بودند، خسته نمیشد.
به بخشندگی یاز و دین و خرد دروغ ایچ تا با تو برنگذرد
ابوالفضل یا ابالفضل یک اسم و کنیه در زبان عربی و به معنی دارا بخشندگی، صاحب فضل.
جنگجویی کوشا، مشتاق افتخار و پرتجربه در فنهای جنگی. دارای دست و دلبازی فراتر از دارایاش، که به دلیل این بخشندگی مورد علاقهٔ پیروانش بود. او کوتاهقد، نیرومند و فربه و سالمند بود. با همهٔ فروتنی و داد و دهشش دارایی او به اندازهٔ یک شاهزاده فزونی یافتهبود. یک چشم او دچار آب مروارید بود. نستوه بود و تساهلش برای زمانی که در آن میزیست شگفت مینمود.
که شاپور گردست با زور پیل به بخشندگی همچو دریای نیل
در خورشید یشت به دوستی مهر بارها مورد ستایش قرار گرفتهاست. «مهر فراخ چراگاه، آن هزارگوش، ده هزار چشم را میستایم. گرز مهر فراخ چراگاه را که به خوبی بر سر دیوان کوفته میشود میستایم. بهترین دوستی را که در میان خورشید و ماه بر پاست. آورندگی باران، روشنایی و بخشندگی نیز جلوه ای دیگر از مهرورزی و مهربانی ایزد مهر است. اما این چهره مهربان در برابر پیمانشکنان به شدت خشمگین میشود، آنچنان که در اوستا آمدهاست: سپس آنگاه مهر فراخ چراگاه آنان را به خاک افکند: پنجاهها، صدها صدها هزاراها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صد هزارها، از آن روی که مهر فراخ چراگاه خشمگین است.»
نام وی موسی گزارش شدهاست. از القابِ مشهورش میتوان به کاظِم، صابِر، صالِح، عَبدُ الصّالِح، قائِم، نَفْسِ زَکیّه، وَفی (وفادار)، امین و بابُ الْحَوائِج اشاره کرد. دربارهٔ وجهِ تسمیهٔ «عبد صالح»، از یحیَی بن حسن بن جعفر، نسبشناسِ مشهور، نقل شدهاست که بهخاطر عبادت و اجتهادش، «عبد صالح» نامیده میشد. موسی بهخاطر صبرِ زیاد و فروخوردنِ خشمش، و مهربانی و بخشندگی نسبت به بدیکنندگان بدو، کاظِم لقب گرفتهاست. بهنوشتهٔ ابن خَلِّکان، وقتی کسی از او بدگویی میکرد هدیهای برایش میفرستاد.
فخر رازی، مفسر اهل سنت، سوره کوثر را مکملی برای سورههای قبل از جمله ماعون دانستهاست. بنابر آنچه رازی معتقد است، خداوند در سوره ماعون، صفات تکذیبکنندگان دین و در سوره کوثر صفات مومنان (که پیامبر اسلام در صدر آنان است) را متذکر میشود. رازی در ادامه به شرح تفاوت صفات این دو دسته پرداخته است. وی در این تحقیق، صفتِ بخلِ مکذبین دین را در مقابل صفتِ عطاء و بخشندگیِ مؤمنان، صفتِ ترک و کوچک شمردنِ نماز را در مقابل برپاییِ نمازِ مومنان و صفتِ ریاکاریِ مکذبین را در مقابلِ اخلاصِ مومنان قرار دادهاست.
به بخشندگی کوش کآب روان به سیلش مدد میرسد ز آسمان
بودیسَتوه به کسی میگویند که در طی مراسمی که در آن جملاتی از «سوتراها» خوانده میشود عهد میبندد که بقیهٔ این زندگی و زندگیهای بعدیاش را صرف کمک به دیگران کند تا آنها به بودا تبدیل شوند. آنها در درجهٔ اول سعی میکنند حقایق را درک کنند و به یک بودا تبدیل شوند. آنها در این راه تلاش میکنند صفات نیک اخلاقی و روحی را در خودشان تقویت کنند و در شش چیز به کمال برسند: بخشندگی، ادب، صبوری، تلاشگری، مدیتیشن یا مراقبه و خردمندی. در کنار آن، سعی در خدمت کردن به دیگران دارند. همچنین همواره در حال تکریم و ستایش همهٔ بوداهای قبلی هستند. باور بر این است که خودِ بودا در زندگی قبلی و نیز در دوران جوانیاش، یک بودیستوه بوده.
دل که کارش با کریم افتاده در فرخندگی است زانکه بیشک پیشهٔ اهل کرم بخشندگی است