بالکان
معنی کلمه بالکان در لغت نامه دهخدا

بالکان

معنی کلمه بالکان در لغت نامه دهخدا

بالکان. ( اِخ ) دهی است از دهستان شپیران بخش سلماس شهرستان خوی که در 40 هزارگزی جنوب باختری سلماس و 5 هزارگزی جنوب راه ارابه رو قلعه رش واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 124 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
بالکان. ( اِخ ) نام کوهستانی که به سلسله جبال صربستان و بلغاری می پیوندد بلندترین قله آن 1700 گز بلندی دارد. رودهایی که از این کوهستان سرچشمه میگیرد بدانوب سرازیر میشود. این سلسله کوهستان 800 هزارگز امتداد دارد. ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
بالکان. ( اِخ ) ( شبه جزیره بالکان ) یکی از سه شبه جزیره معروف جنوب اروپا و شرقی ترین آن است که به کوهستان کارپات در مرکز اروپا منتهی میشود. دریاهای آدریاتیک و یونین در غرب ، دریای مدیترانه در جنوب و دریای آرشیپل و مرمره و دریای سیاه در شرق آنرا احاطه کرده اند. ( ظاهراً این نام از کلمه بالکان [ بلخان ] ترکی به معنی کوه گرفته شده است ). این شبه جزیره سرزمینی کوهستانی است ، کشورهای سمت شمالی آن اتریش و مجارستان است و از طرف شمال شرقی به روسیه محدود میشود، این شبه جزیره بین 36/30 درجه و 47/30 درجه عرض شمالی و 15/20 درجه و 29/40 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است و در حدود پانصدهزار کیلومترمربع وسعت دارد. جلگه های معروف سالونیک و تسالی در این شبه جزیره قرار گرفته است.
بزرگترین رودی که از شبه جزیره بالکان میگذرد دانوب است. آب و هوای قسمت شمالی این شبه جزیره متغیر و در تابستان بسیار گرم و در زمستان بسیار سرد است ، اغلب کوهستانهای آن از برف پوشیده میشود،اما سواحل جنوبی و غربی دارای هوای معتدل و تا حدی مدیترانه ای است. محصول عمده دشتهای رومانی و بلغارستان و سالونیک غلات و حبوبات است ، و در سواحل جنوبی مرکبات و لیمو و زیتون و بادام و انجیر به دست می آید.جنگلها و مراتع آن برای پرورش حیوانات و گوسفند و خصوصاً اسب بسیار مساعد است. ساکنان این شبه جزیره مرکب از بلغاری و ترک و رومانی و صربی و یونانی و اسپانیولی و ارمنی و عده ای از کولی ها میباشند و از نظر مذهب بیشتر ارتودوکس و کاتولیک و پروتستان و یهودی و ارمنی و مسلمان هستند. سابقاً رومانی و صربستان و یونان معروفترین کشورهای این شبه جزیره بودند، قسمت شرقی و شمال شرقی آن متعلق به دولت ترکیه است و شهر معروف استانبول در آن قرار دارد و در حال حاضر، این شبه جزیره ، یونان و آلبانی و یوگسلاوی و بلغار و ترکیه ٔاروپا را تشکیل میدهد. ناحیه اپیر و ایلبری امروز به بسنی و قره طاغ معروف است ، میسیه نیز به یوگسلاوی و بلغارستان تبدیل شده و رومانی نیز نام قسمتی از آن است. قسمت شمال غربی آن ترانسیلوانیا و مجارستان است.تراکیه و مقدونیه و تسالی امروز جزء یونان است. گویا نخستین قومی که در این نواحی سکونت یافتند پلاسک ها بوده اند و سپس اسکیت ها در آنجا سکونت کرده اند پس از آن اقوام هلن در سرزمین یونان مستقر شدند و با ساکنان محلی درآمیختند. در قرون وسطی ، هون ها به این سرزمین روی آوردند و بر اکثر نقاط آن تسلط یافتند. مدتها قسمت عمده این سرزمین در تسلط دولت عثمانی بود، در زمان سلطان اورخان غازی ، عثمانیان ( بسال 759 هَ. ق. ) به بالکان پانهادند و در عرض 30 سال این سرزمین به تسخیر آنان درآمد و ایلدرم بایزید بر قسمت عمده آن خاک تسلط یافت. در 857 هَ. ق. سلطان محمد ثانی استانبول را فتح کرد و امپراطوری روم را در این سرزمین از میان برد. در زمان سلطان سلیمان قانونی ترانسیلوانیا و مجارستان بتصرف عثمانی درآمد و تا وینه پیشرفت کردند و قریب پانصد سال این استیلا ادامه داشت. در 1245 هَ. ق. صربستان مستقل شد و سال بعد یونان استقلال یافت و سرانجام جنگ 1294 هَ. ق. عثمانی با روسیه روی داد و به قرارداد برلین منجر شد، رومانی و صربستان و قره طاغ رسماً استقلال یافتند و بلغارستان و بسنی در اختیار اتریش قرار گرفت و تسالی را هم به یونان دادند و فقط نواحی استانبول در اختیار عثمانی باقی ماند. آنگاه پس از جنگ بین الملل اول به ممالک یوگسلاوی و آلبانی و بلغار و یونان و قسمت ترکیه اروپا تفکیک شد. نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 تحت عنوان بالقان و ایران باستان پیرنیا ص 691 و 1190 و 1192 و 1708 و 2067 و 2079 و 2478 شود.

معنی کلمه بالکان در فرهنگ فارسی

کوههای بالکان سلسله جبال آهکی شبه جزیره بالکان در بلغارستان از ۵٠ تا ۱٠٠ کیلو متر عرض . مرتفعترین نقطه این سلسله جومر و کچال است ( ۲۳۸۵ متر ارتفاع )
نام کوهستانی است که به سلسله جبال طبرستان می پیوندد

معنی کلمه بالکان در دانشنامه عمومی

بالکان (باشقیرستان). بالکان ( به لاتین: Balkan ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در باشقیرستان واقع شده است.

معنی کلمه بالکان در دانشنامه آزاد فارسی

بالْکان (Balkans)
(واژه ای ترکی به معنی «کوهستان») شبه جزیره ای در بخش جنوب شرقی اروپا، واقع در حد فاصل دو دریای آدریاتیک و اژه. این شبه جزیره تا اسلوونی امتداد دارد و آلبانی، کروآسی، بوسنی و هرزگووین، یوگسلاوی، یونان، بلغارستان، مجارستان، صربستان،رومانی، مقدونیه شمالی، مونته نگرو، و بخش اروپایی ترکیه را دربر می گیرد. بالکان را باریکه ای از خشکی به عرض ۱۲۰۰ کیلومتر به بقیۀ اروپا پیوند می دهد که از ریِکادر کروآسی در غرب تا دهانۀ دانوب در دریای_سیاهدر شرق امتداد یافته است. تنوّع قومی فراوان در بالکان، درنتیجۀ هجوم های پی  درپی، این منطقه را به صورت نمونۀ بارز مناقشۀ سیاسی درآورده است. در دهۀ ۱۹۹۰، جهان شاهد فروپاشی فدراسیون یوگسلاویدر راستای مرزهای قومی بود. بالکانی کردنبه معنی تقسیم کردن به دولت های کوچکی است که با هم در جنگ باشند. اقتصاد منطقۀ بالکان تا پایان جنگ جهانی دوم عمدتاً به سبب آن که، جز دشت های حوزۀ ساوـ دانوبدر شمال، منطقه ای بیشتر کوهستانی است، رشد نسبتاً کُندی داشت. اختلافات سیاسی، ازجمله درگیری یونان و ترکیه بر سر جزیرۀ قبرس و انواع گوناگون کمونیسم که تا اوایل دهۀ ۱۹۹۰ در بقیۀ کشورهای منطقه حاکم بود، همچنان پابرجاست. در دهۀ ۱۹۹۰، وقتی که نخست اسلوونی و کروآسی و سپس بوسنی و هرزگووین برای کسب استقلال از فدراسیون یوگسلاوی، که تحت استیلای صرب ها بود، درگیر جنگ شدند، جنگ میان اقوام مختلف این شبه جزیره درگرفت. در بوسنی و هرزگووین هنوز هم میان صرب ها، مسلمانان، و کروات ها تنش هایی وجود دارد. منطقۀ کوزوودر درون صربستان، که پیشتر منطقه ای خودمختار بود، در دهۀ ۱۹۹۰ بار دیگر دعوی خودمختاری کرد و از ۱۹۹۷ خشونت فزایندۀ ارتش آزادی بخش کوزوو (کلا)به تهاجم سربازان صرب به این منطقه انجامید؛ این نیروها در ژوئن ۱۹۹۹، درپی عملیات بمباران نیروهای ناتو، عقب نشستند. مونته نگرو، یگانه جمهوری باقی مانده همراه با صربستان در فدراسیون یوگسلاوی، از ۱۹۹۹ نشانه هایی از استقلال خواهی بروز داده است.
برای مطالعه بیشتر به مقاله اسلام_در_بالکان مراجعه نمایید.

معنی کلمه بالکان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بالْکان ، شبه جزیره ای در جنوب اروپا می باشد.
بالْکان ، شبه جزیره ای در جنوب اروپا می باشد.نام بالکان به رشته کوه هایی اطلاق می شد که در نوشته های مؤلفان باستان و سده های میانه به صورت هایموس آمده است . استرابن از وجود کوه های هایموس در نزدیکی دریای سیاه (پونتوس ) یاد کرده است. پلینی به منطقه ای با نام هایمونیا اشاره کرده ، و آن را با سرزمین یونان یکی دانسته است . در زبان ترکی این نام به صورت بالقان و بلقان آمده که به معنای رشته کوه است . ترکان منطقه ناهموار را بالقانلیق می نامند. خلیل اینالجیک نوشته است که واژه بالک (بالق ) به مفهوم گِل و لجن نیز آمده که پسوند (ان ) بدان افزوده شده است . بالق به زبان برخی از مردم ارغو (ساکنان نواحی میان طراز و بلاساغون ) به معنای گِل بوده است . بارتولد از کوهی به نام بلخان در شرق دریای خزر یاد کرده که گویا از واژه پارسی بالاخانه پدید آمده است . بعدها ترکمانان آن را در اروپا نیز به مفهوم کوه به کار گرفتند. بدین سان ، نام بالکان برای کوه و نیز برای شبه جزیره واقع در جنوب اروپا از اینجا پدید آمده است (بارتولد، ج۳، ص۳۵۹)بلغارها و صرب ها بالکان غربی را استارا پلانینا می نامیدند که به معنای کوه قدیمی و کهن است . این نام در میان اقوام اسلاو نیز رواج داشته است . نام بالکان در اطلس بزرگی که در ۱۱۷۰ق /۱۷۵۷م از سوی روبر دو وگوندی تهیه شد، آمده است ترکان عثمانی پس از نفوذ در قاره اروپا و تصرف منطقه بالکان آن را روم ایلی نامیدند
← موقعیت جغرافیایی
پیش از تأسیس امپراتوری روم شرقی (بیزانس )، مدتی این سرزمین در تصرف رومیان بود. رود دانوب مرز شمالی متصرفات روم محسوب می شد. رومیان خط دفاعی خود را در ساحل رود دانوب به امتداد دیوارهای مشهور به دیار ترایانوس (تراژان )، میان چرناودا، کنستانزا و دوبروجا پدید آوردند.در عهد یوستی نیانوس اول (ژوستی نین ) و بازیلیوس دوم ، امپراتوران روم شرقی ، مرز امپراتوری در شمال به رودهای دانوب و دراوا رسید (بالکان در معرض هجوم و مهاجرت هون ها، گُت ها، بلغار ها، اسلاو ها، بجناک ها (پچنک ها)، کومان ها، قپچاق ها و دیگر اقوام قرار گرفت .
← سده شش میلادی
مردم بالکان را از دیدگاه دینی و مذهبی می توان به ۳ گروه بخش کرد:گروه مسیحیان ارتدکس شامل یونانی ها، صرب ها، بلغار ها، رومانیایی ها، مقدونیایی ها و اهالی قراداغ که شمار آنان را حدود ۵۵ میلیون نفر تخمین زده اند.گروه دوم مسلمانان که حدود ۱۵% جمعیت شبه جزیره بالکان را تشکیل می دهند و شمار آنان حدود ۹ میلیون نفر است ؛ با این تفاوت که شمار مسلمانان منطقه تراکیه بالکان که اکنون بخشی از کشور ترکیه است ، به تنهایی متجاوز از ۱۵ میلیون نفر است . بجز این عده ، حدود ۷۰% از مردم آلبانی ، ۱۷% از اهالی یوگسلاوی سابق و ۲۶% از مردم بلغارستان مسلمانند. شمار مسلمانان در یونان ۲۵۰ هزار، و در رومانی ۷۰ هزار نفر است که جملگی آنان سنی مذهبند. از اهالی کوسوو ۸۰%، و بوسنی ۴۲% مسلمانند.عثمانی ها حدود چهار سده در بالکان حضور داشتند که پیامد آن، گسترش دین اسلام در این سرزمین بود. چنین برمی آید که ورود اسلام به این سرزمین از راه های گوناگون صورت گرفته است. گفته اند بازرگانان ایرانی اسلام را به بالکان راه دادند. گروه سوم مسیحیان کاتولیک که شمار آنان را میان ۴ تا ۵ میلیون نفر تخمین زده اند.زبان های اسلاوی ، مقدونیایی ، یونانی ، بلغاری ، رومانیایی ، ایتالیایی و ترکی را می توان از جمله زبان های رایج در شبه جزیره بالکان به شمار آورد (دائره المعارف، ج۵، ص۲۷)
تاریخ اسلامی بالکان
...
[ویکی حج] بالکان شبه جزیره ای در جنوب شرقی اروپا می باشد. مذهب اول بالکانی ها مذهب ارتدوکس است و اسلام دین دوم این منطقه است و یازده تا پانزده درصد کل جمعیت بالکان مسلمان هستند. گسترش اسلام در بالکان در دوران عثمانی بوده که چهار سده در آنجا حضور داشته اند و بنابر نقلی ورود اسلام به بالکان توسط بازرگانان ایرانی صورت گرفته است. سازمان رسمی مسلمانان بالکان، جمعیت اسلامی است که در راس آن رئیس العلما یا مفتی اعظم قرار دارد و بزرگ‏ ترین این سازمان ‏ها، جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین است. مسلمانان بالکان در دوره حکومت عثمانی به سفرهای معنوی و مکان های مقدس مثل سرزمین وحی برای کسب معلومات دینی و فراگیری معارف اسلامی از علمای برجسته اسلامی علاقه و اشتیاق داشتند و بیشتر این مسافران جوانان بودند. با عقب نشینی عثمانی ها و تحولات دهه پایانی سده نوزدهم م. تا پایان جنگ‏ های بالکان و جنگ جهانی اول در اوایل سده بیستم م. و تسلط دولت غیردینی در بالکان دوره ای بسیار تاریک در تاریخ دین‏ مداری مسلمانان را رقم زد، متدینین و دانشوران نتوانستند در مقابل هجمه ها ایستادگی کنند، مدارس علم تجربی مدرن که برپایه ایدئولوژی های غیرتوحیدی ادراره می شدند جای تعالیم اسلام را گرفتند در نتیجه سنت توحیدی اسلام کم کم رو به افول رفت، پایبندی به دستورات شرعی به تدریج در کشورهای گوناگون منطقه ممنوع شد و آرام آرام تفکرات سکولار و لیبرال و کمونیست و ... جای تعالیم اسلام را گرفتند و تا چند سال سفر حج از رونق خود کاسته شد و زائران بسیار کمی و در بعضی مواقع هیچ زائری به سوی سرزمین وحی سفر نکرد. با پایان جنگ جهانی دوم در منطقه بالکان غربی در نخستین سفر رسمی حج در دوره جدید، رئیس العلماء جمعیت اسلامی یوگسلاوی، ابراهیم افندی فیضی، به همراه چهار تن به حج رفتند این سفر رسمی به افزایش شمار حاجیان کمک کرد و در سال های بعد شمار حاجیان افزایش پیدا کرد و دوباره سفر حج رونق پیدا کرد.
بالکان شبه جزیره ای است در جنوب شرقی اروپا که از شرق به دریای سیاه، از غرب به دریای ادریاتیک، از جنوب به دریای مدیترانه، و از شمال به رودخانه های دانوب و ساوا و کوپا محصور شده است. نام بالکان که در زبان ترکی به صورت بالقان یا بلقان آمده، به رشته کوه هایی که به نام هایموس در سرزمین یونان قرار داشته، اطلاق می شود. ترکان عثمانی در پی نفوذ در قاره اروپا و تصرف منطقه بالکان، آن را روم ایلی نامیدند. دریای مرمره و تنگه بسفر و داردانل، این شبه جزیره را از آسیای صغیر جدا می کند. بدین سان، اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، مولداوی، صربستان، مونته نگرو، مقدونیه، آلبانی، بلغارستان، و رومانی از کشورهای شبه جزیره بالکان هستند.
مسلمانان ساکن در اروپای جنوب ‏شرقی دارای مشترکات دینی، تاریخی، و فرهنگی فراوان هستند. مردم این جوامع، به دو قوم ایلیر یا آلبانیایی، و اسلاو جنوبی، همراه اقلیت کم ‏شمار مهاجران ترک‏ تبار تعلق دارند. اسلاوهای جنوبی به چهار دسته بوشنیاق‏ ها، توربِش ‏ها، گوراناتس ‏ها و پوماک‏ ها یا مسلمانان بلغاری تقسیم می شوند. آنان، جز بکتاشیان (حدود 20% مسلمان آلبانی ساکن مقدونیه) و علویان بلغارستان که در اقلیت هستند، به لحاظ تمدنی و فرهنگی، دلبستگی های فراوان به نمادهای اسلامی مورد حمایت ترکان عثمانی دارند و بیشترشان به لحاظ فقهی، حنفی مذهب و از نظر کلامی، ماتریدی مذهب به شمار می آیند.

جملاتی از کاربرد کلمه بالکان

از در بالکان وز مرز لهستان و پروس تا در برلین لشکر نگسست از لشکر
راند از اسپانی و ایتالی و بالکان و فرنگ لشکری بی‌حد و افروخت به روسیه شرر
پس از آشنایی اروپای غربی با اسلام، در سده ۱۹ آلمان یکی از مهم‌ترین مراکز اسلام‌شناسی شد. در واقع تا جنگ جهانی دوم حضور مسلمانان در آلمان بسیار ناچیز بود، زیرا آلمان در جهان اسلامی مستعمره نداشت تا راه برای مهاجرت مسلمانان به آلمان باز باشد. پس از جنگ جهانی دوم مهاجران مسلمان ترک به آلمان و تا حدی از نواحی مسلمان‌نشین بالکان به آلمان رفتند.
آلبانی بزرگ یک الحاق‌گرایی برای مردمان آلبانیایی‌تباری است که در مناطق مختلفی از بالکان هستند. این الحاق‌گرایی می‌تواند بر پایه نواحی آلبانیایی‌نشین امروزی یا نواحی تاریخی آنان باشد. علاوه بر آلبانی، طرفداران این ایده خواهان مناطقی چون کوزوو و دره پرشوسکا در صربستان، نواحی جنوبی مونته‌نگرو، شمال‌غرب یونان و بخش‌هایی از غرب جمهوری مقدونیه هستند.
ترسم زبالکانۀ دیده برون جهد این چند قطره خون که محلّ وفای تست
عربستان همچنین روابط خود با دولت آلبانی را که پیش از این کم‌ اهمیت و ناچیز بوده و به فعالیت‌های مبلغان تکفیری و وهابی در بالکان محدود می‌شد، توسعه داد. به عقیده یکی از اعضای سابق سازمان، کمک مالی ۱ میلیون یورویی یکی از زیر شاخه‌ های سازمان مجاهدین به حزب دست راستی بکس در اسپانیا، در واقع متعلق به عربستان بوده‌ است. هرچند این حزب دارای دیدگاه‌ های اسلام هراسانه است؛ اما گفته می‌شود که بدون کمک مالی سازمان مجاهدین پیروزی‌اش در انتخابات اسپانیا بعید بود.
یکی از این دیدگاهها ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی را به ۶٬۰۰۰ سال پیش و استپ‌های کاسپی پونتی را فرض می‌کند. دیدگاه دیگر ادعا می‌کند ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی به ۸٬۰۰۰ تا ۹٬۵۰۰ سال پیش و به منطقهٔ آناتولی تعلق دارد که با گسترش کشاورزی از هلال حاصلخیز این زبان نیز در گسترش یافت. دیگر دیدگاهها این خاستگاه را ایران، ارمنستان و قفقاز جنوبی، شمال غربی هند و پاکستان و بالکان می دانند.
بوسنی، به همراه آلبانی و کوزوو تنها مناطقی از امپراتوری عثمانی در بالکان بودند که تعداد زیادی از مردم به اسلام گرویدند و پس از استقلال در آنجا باقی ماندند. در مناطق دیگر امپراتوری عثمانی سابق که مسلمانان اکثریت را تشکیل می‌دادند یا درحال گسترش بودند، این مسلمانان یا اخراج شدند، یا همسان شدند (مسیحی شدند)، یا مورد قتل‌عام قرار گرفتند، یا به جای دیگری فرار و مهاجرت کردند.
در سال ۲۰۱۰, وبسایت لایف میلوشویچ را در فهرست "بدترین دیکتاتورهای جهان" خود قرار داد. او به خاطر جنگ‌های یوگسلاو و سوءاستفاده از قدرت، مخصوصاً در انتخابات‌های ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰، همچنان چهره مجادله برانگیزی در صربستان و بالکان است. چهره عمومی اسلوبودان میلوشویچ در صربستان از یک بوروکرات بی‌روح تا مدافع صرب‌ها، در نوسان بوده در حالی که رویکرد منابع غربی از او از اهریمن سازی او به عنوان «قصاب بالکان» تا میلوشویچ به عنوان «ضامن صلح در بالکان» در نوسان بوده‌است.
پس از جنگ کریمه، در سال ۱۸۵۵، بسیاری از جوامع دیگر از جمله بوسنیایی‌ها، یونانی‌ها، فرانسوی ها و ایتالیایی‌ها اقامت در منطقه را آغاز کردند، به ویژه در مراکز شهری مانند اورشلیم، یافا و بیت لحم. غذاهای این جوامع به ویژگی آشپزی فلسطین، به ویژه جوامع بالکان کمک می‌کند. تا حدود دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ میلادی، مواد اصلی غذاهای روستایی فلسطین، روغن زیتون، پونه کوهی و نان پخته شده در یک اجاق ساده بود که به آن تنور طابون می‌گفتند. رابینسون لیس نویسنده، در سال ۱۹۰۵ براساس مشاهداتش نوشته‌است که «اجاق گاز در خانه نیست و ساختاری مختص خود دارد و به صورت مشترک بین چندین خانواده است که وظیفه آنها همیشه گرم نگه داشتن آن است.»
جنبش ملی ارمنی در اوایل ۱۸۶۰ میلادی تحت تأثیر عصر روشنگری و در زمان ظهور ناسیونالیسم امپراتوری عثمانی، به وجود آمد. عوامل مختلف و مؤثری در ظهور جنبش ملی ارمنی شبیه جنبش کشورهای بالکان و به ویژه بین یونانیان ایجاد شد نقش داشته‌است.
آلکسیوس در آوریل ۱۱۹۵ با عنوان آلکسیوس سوم تاجگذاری کرد. اما او فرمانروایی ضعیف و درعین حال حریص بود که کودتایش نتایجی فاجعه‌بار برای امپراتوری بیزانس داشت. ناتوانی آلکسیوس در کمک به دامادش استفان پروونچانی، پادشاه صربستان در مقابله با برادرش ووکان سبب شد تا او در عوض از بلغارها یاری بخواهد که این موضوع لطمه‌ای شدید به اعتبار بیزانس در بالکان وارد ساخت.
زبان بومی آنها، آرومانیایی، یک زبان رومی شرقی است که بسیار شبیه به رومانیایی است، که دارای گویش‌های کمی متفاوت برای خود است. این زبان از زبان لاتین عامیانه است که توسط مردم پالئوبالکان (به عنوان مثال، تراکیان رومی شده و داسیان مرتبط) پس از رومی شدن آنها صحبت می‌شود. زبان آرومانیایی دارای بسیاری از ویژگی‌های مشترک با آلبانیایی، بلغاری و یونانی است. با این حال، اگرچه وام‌های بسیاری از یونانی، اسلاوی و ترکی دارد، واژگان آن در اصل بیشتر رومی است.