احراز. [ اِ ] ( ع مص ) فراهم آوردن. جمع کردن. || در حِرز کردن. ( تاج المصادر ). جائی استوار کردن. || جای دادن. ( منتهی الارب ). || بازداشتن. ( منتهی الارب ). || احراز مکان کسی را؛ پناه دادن جای او را. || پاکدامنی. || گرفتن. ( منتهی الارب ). - اِحراز اَجر ؛ گرد آوردن و گرفتن مزد را. - اِحراز مقام ؛ در تداول فارسی زبانان ، دارا شدن مقام. احراز. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ حِرز و حَرَز.
معنی کلمه احراز در فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - فراهم آوردن ، جمع کردن . ۲ - پناه دادن ، جای دادن . ۳ - به دست آوردن ، رسیدن به چیزی .
معنی کلمه احراز در فرهنگ عمید
۱. رسیدن به چیزی، به دست آوردن. ۲. فراهم آوردن. ۳. محرز شدن.
معنی کلمه احراز در فرهنگ فارسی
دریافتن، رسیدن بچیزی، بدست آوردن، نگاهداشتن، فراهم آوردن، استوارکردن، جمع حرز ( مصدر ) ۱ - فراهم آوردن جمع کردن . ۲ - در حرز کردن پناه دادن جای دادن . ۳ - دارا شدن بدست آوردن . ۴ - تصرف چیزی که متعلق به عموم باشد . یا احراز اجر . گرد آوردن و گرفتن مزد را یا احراز مقام . دارا شدن مقام .
معنی کلمه احراز در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اِحراز به معنی «در حرز قرار دادن چیزی» و نیز به معنی علم پیدا کردن می باشد. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۲۹۹. ...
معنی کلمه احراز در ویکی واژه
فراهم آوردن، جمع کردن. پناه دادن، جای دادن. به دست آوردن، رسیدن به چیزی.
جملاتی از کاربرد کلمه احراز
بندر کوچک گراولینز، بخشی از منطقهٔ فلاندر اسپانیای هلند بود، نزدیک به مرز با فرانسه و نزدیکترین خاک اسپانیا به انگلستان بود، دوک مدینا سیدونیا، سعی داشت تا ناوگان را در آنجا بازیابی کند و برای احراز از خطر تپههای زیر آبی فلاندر علاقهای به حرکت به سمت شرق نداشت، کما اینکه علائم دریایی آن توسط دشمنان هلندی از میان برده شده بود
یافتآبادی در سال ۱۳۴۲ با طی دوره معلمی کنترل شکاری به ایستگاه رادار تبریز منتقل شد و در سال ۱۳۴۵ به عنوان معاون عملیات و فرمانده ایستگاه رادار مشهد انتخاب گردید و در سال ۱۳۴۸ به عنوان معاون و رئیس عملیات بابلسر مشغول به فعالیت شد. وی همچنین در سال ۱۳۵۰ سمت فرماندهی ایستگاه رادار شهر آباد را احراز کرد و سال بعد به عنوان فرمانده ایستگاه رادار تبریز منسوب شد. یافتآبادی در سال ۱۳۵۴ به کشور سوئیس رفت و نماینده نیروی هوایی ایران در کارخانه توپ اورلیکن بود. وی ۲ سال بعد به عنوان جانشین فرمانده منطقه دوم در همدان مشغول به فعالیت شد.
لازمهٔ پیروی از نکتهآفرینیهای حافظ احراز قدرت فکری و لفظی اوست؛ ولی شاعران عهد تیموری غافل از این اصل به گونهای روزافزون به تکاپوی یافتن نکتههای باریک افتادند و در گیرودار این تکاپو گاهی از رعایت جانب الفاظ بازماندند و با این عمل مقدمات ایجاد سبکی را در ادبیات فارسی فراهم کردند که از آغاز سده دهم، قوت آشکار یافت و در دورهٔ صفویان به تدریج کار را به جایی کشانید که یکی از سرآمدان شیوهٔ خیالپردازی میرزا جلال اسیر در اسارت مطلق مضامین افتاد و در شکنجههای این اسارت مطلق، گاه زبان مادری خود را در ترکیب الفاظ از یاد برد و از بیان عبارتهای نامفهوم ابا نکرد.
فرایند مجوز دسترسی جدا از احراز هویت است. احراز هویت فرایند مشخص کردن این است که «شما کسی هستید که باید باشید». اما مجوز دسترسی فرایندی است که تأیید میکند که «شما اجازه انجام کاری که سعی میکنید انجام دهید را دارید».
لذت زندگی از جامعه احراز شود
شناسایی و احراز هویت دو هسته اصلی در بیشتر سیستمهای کنترل دسترسی هستند. شناسایی عملی است که یک کاربر برای معرفی خود به یک سیستم اطلاعاتی استفاده میکند و که معمولاً در قالب یک نام کاربری و کلمه عبوراست.
شگال جواب داد که: «ای دوستان و برادران، از این ترهات درگذرید، و چون میدانید که دی گذشت و فردا در نمیتوان یافت؛ از امروز چیزی ذخیره کنید که توشه راه را شاید، که این دنیای فریبنده سراسر عیب است. هنر همین دارد که مزرعت آخرت است، در وی تخمی میتوان افگند که ریع آن در عقبی مهناتر میباشد. نهمت به احراز مثوبات و امضای خیرات مصروف دارید، و بر مساعدت عالم غدار تکیه مکنید، و دل در بقای ابد بندید، و از ثمره تندرستی و زندگانی و جوانی خویش بی نصیب مباشید. که لذات دنیا چون روشنایی برق و تاریکی ابر بیثبات و دوام است. در جمله، دل بر کلیه عنا وقفکردن و تن در سرای فنا سبیل داشتن از علو همت و کمال حصافت دور افتد. و عاقل از نعیم این جهانی جز نام نیکو و ذکر باقی نطلبد. زیرا که خوشی و راحت و کامرانی و نعمت آن روی به زوال و انتقال دارد.
گفت: تو ناآزموده به بودی، ای بلار! گفت: ده تن را بشاید آزموده: یکی شجاع را در جنگ، و یکی برزگر را در کشاورزی؛ و مخدوم را در ضجرت، و بازرگان را در حساب؛ و دوست را در وقت حاجت و اهل را در ایام نکبت، زاهد را در احراز ثواب؛ فاقه زده را در درویشی به صلاح عزیمت؛ و کسی را که به ترک مال و زنان گفت از سر قدرت در خویشتنداری.
سوم: در صورت لزوم، هویت سرویس گیرنده نیز برای سرویسدهنده احراز میگردد.
خلق آثار ادبی که در زمان دشوار سدههای ۱۴–۱۵ میلادی رو به خاموشی نهاده و تقریباً بهطور کامل قطع نشده بود، در قرون ۱۶–۱۷ با قدرت و نیروی تازهای جان میگیرد. فعالیت نویسندگان و شعرای بزرگ گسترش مییابد و موضوع میهنپرستی در آثار خلاقانه آنها مقام والایی احراز میکند.
خان بیگلربیگی ای قبله احراز زمین که فلک برده به خاک درت از صدق نماز
بدان امید که چون من رسم به حضرت او کنم فنون سعادت ز خدمتش احراز
ما میتوانیم قدرت احراز هویت را با ترکیب دو یا چند عامل افزایش دهیم، زیرا استفاده از ۲ عامل با هم اطمینان بسیار بالاتری در احراز هویت فراهم میآورد.
این روشها معمولاً توسط دانشگاهها و مراکز مشابه برای ارتباط درون سازمانی استفاده میشد. اما امروزه بیشتر از روش احراز هویت استفاده میشود.
کرین، شهرت خود را در ادبیات آمریکا بیشتر مدیون کتاب «نشان سرخ دلیری» است. مطالب این کتاب که بر صحنههای هیجانانگیز و تکاندهنده جنگهای داخلی آمریکا دور میزند، او را در میان داستانسرایان جوان آمریکا انگشتنما کرد. او با نگارش این کتاب و داستانهای جالب و کوتاه دیگری که در صدر فهرست آنها عنوان «زورق بی حفاظ» قرار دارد، مقام شامخی در بین نویسندگان دنیای نو احراز نمود. کرین به سال ۱۹۰۰ در سن ۲۸ سالگی چشم از جهان فروبست.
حصار عدل تو دارد اساس حرص بقا کشیده جاه ترا در احاطه احراز