امبل
معنی کلمه امبل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه امبل در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه امبل
در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۹ در رویال رامبل، الایس بهعنوان نفر اول وارد شد و سعی کرد یک کنسرت در رینگ اجرا کند که نفر دوم یعنی جف جرت وارد شد و خواست با الایس دونفرهخوانی کند. الایس که بنظر میآمد پیشنهاد او را پذیرفته، ناگهان به او با گیتار ضربه زد تا دوباره چهره منفی(هیل) شود. الایس پانزده دقیقه دوام آورد تا اینکه برنده نهایی این دوره یعنی سث رالینز، او را بیرون انداخت. شب بعد در راو، الایس هیل شدن خود را با توهین به تماشاگران مبنی براینکه آنها به اندازه کافی او را تشویق نکردند، تکمیل کرد. سپس رُد داگ و جف جرت وارد شدند و با او شعر "امشب با عشقم" را خواندند تا اینکه الایس به هردو حمله کرد؛ او گیتارش را روی هردو آنها خُرد کرد.
اولین بار در هری پاتر و جام آتش با آن روبرو میشویم. قدمت این مدرسه به حداقل هفتصد سال قبل بر میگردد و آنها از آن زمان در مسابقات جام سه جادوگر شرکت کردهاند. دامبلدور دانشآموزان دورمسترانگ را با عبارت «دوستان شمالی» ما خوشامد میگوید. دانشآموزان دورمسترانگ رداهای خز کلفت به رنگ سرخ میپوشند. اسامی تمامی دانشآموزان دورمسترانگ روسی یا بلغاری است. دورمسترانگ به علت آموزشهای بسیار در زمینهٔ جادوی سیاه شهرت دارد. درحالیکه باقی مدرسهها آموزشهای خود را به دفاع در برابر جادوی سیاه محدود میکنند، دانشآموزان دورمسترانگ خود جادوهای سیاه را فرا میگیرند.
هری پاتر - رون ویزلی - هرماینی گرنجر - جینی ویزلی - جرج ویزلی و فرد ویزلی - پرسی ویزلی - نویل لانگ باتم - سیموس فینیگان - دین توماس - پروتی پتیل- - آلبوس پرسیوال وولفریک برایان دامبلدور - ریموس لوپین - سیریوس بلک - جیمز پاتر - لاوندر براون-پیتر پتی گرو- خانواده ویزلی - لی لی اونز- الیوور وود- کتی بل-الیشا اسپینت- مینروا مک گونگال- آلیس لانگ باتم- لی لی لونا پاتر- جیمز سیریوس پاتر- رز گرنجر ویزلی- ابرفورت پرسیوال وولفریک برایان دامبلدور- پرسیوال دامبلدور - کالین کریوی
فرهنگستان توسط پنج تن از نامدارترین انسانگرایان فرانسوی بنا نهاده شد. ژان شاپلن، فرانسوا شارپنتیه، ژاک کازانی، امبل دو بورزی، ام. دووریه بنیانگذاران این نهاد بودند. مسوول برقراری نشستهای آغازین این فرهنگستان ژان بتیست کلبر، وزیر اقتصاد لوئی چهاردهم، بود. او از دانشمندان زبانشناس دعوت کرد تا توصیههای آنان دربارهٔ متنهای نوشته شده به زبان لاتین بر سکهها و شعارهای روی تندیسهای همگانی و مدالهای تقسیم شده به افتخار لوئی را بشنود.
وی در حالت چندنفرهٔ بازیهای سونیک ادونچر ۲: بتل و نیز سونیک و سگا آلاستارز ریسینگ، سونیک اند آلاستارز ریسینگ ترنسفورمد و همهٔ بازیهای تحت عنوان ماریو و سونیک که بعد از ماریو و سونیک در بازیهای المپیک زمستانی شروع شده اند، بهعنوان شخصیتی قابلبازی ظاهر شده است. متال سونیک بهعنوان یک جایزه با باز کردن تمامی امبلمها در سونیک ادونچر دیاکس: برش کارگردان بهعنوان شخصیتی قابلبازی در مراحل سونیک باز میشود؛ همچنین خرید هردو قسمت سونیک خارپشت ۴ منجر به باز شدن مراحل انعامی میشود که در آنها متال سونیک قابلبازی است.
اریک امبلر، از جمله نویسندگان و داستاننویسان سرشناس انگلیسی است و در سال ۱۹۰۹ در یکی از شهرهای وطن خود، متولد گردید.
این سازمان که برای نخستبین بار در کتاب هری پاتر و محفل ققنوس و به دست گروهی از دانش آموزان و در راس آنها هری پاتر تأسیس شد سازمانی برای آموزش دفاع شخصی به اعضای آن است. علت اصلی ایجاد آن روی کار آمدن معلمی نالایق به نام دلورس آمبریج برای درس دفاع در برابر جادوی سیاه بود که درس را به حد تئوری خلاصه کرده بود و اجازه ی تمرین عملی نمی داد. در حقیقت وزارت سحر و جادو از وحشت اینکه دامبلدور قصد آشوب دارد با فرستادن این معلم قصد داشت دانش آموزان را از لحاظ مبارزه ای و دفاعی ضعیف نگه دارد.
خانوادهٔ امبلر هشت فرزند داشتند. فقط چهار دختر به نامهای الیزابت، مری، آن (نانسی) و لوسی در کودکی نجات یافتند. الیزابت و خواهرانش در خانه به کمک پدرشان به کسب دانش پرداختند. کارینگتون به اهمیت تحصیل برای بانوان معتقد بود و کتابهایی در زمینههای مختلف مطالعه میکرد.
ادوارد با الیزابت جاکولین امبلر برنت کارینگتون (۱۷۶۵ – ۱۸۴۲ میلادی) ازدواج نموده و این زوج هیچ فرزندی نداشتند. ادوارد دومین همسر الیزابت بود؛ همسر اولی وی ویلیام برنت درگذشت. او بهطور مشترک انجمن بشردوستانه زنان را در حدود ۱۸۰۵ میلادی جهت کمک به دختران و زنان جوان بیخانمان تأسیس نمود، این انجمن امروزه بنیاد یادبود برای کودکان یاد میشود.
پس از آن اسنیپ و مرگخواران فرار کردند. چند روز بعد دامبلدور را طی مراسم با شکوهی به خاک سپردند نام فصل آخر کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه، مقبره سفید است.که در اخر این فیلم هم مقبره سفید آلبوس دامبلدور توسط ولدمورت شکافته و چوبدستی کهن وی (جادوگران پس از مرگ با چوبدستیشان به خاک سپرده میشوند)را میدزدد.