اینهمه. [ هََ م َ / م ِ ] ( ق مرکب ) اینقدر. ( آنندراج ). به این بسیاری و به این زیادی و همه اینها. ( ناظم الاطباء ). این اندازه. ( فرهنگ فارسی معین ) : بتو بازگردد غم عاشقی نگارا مکن اینهمه زشت یاد.رودکی.ما بر اینهمه صبر نمی کردیم. ( تاریخ بیهقی ). لازمست آنکه دارد اینهمه لطف که تحمل کنندش اینهمه ناز.سعدی.با اینهمه جور وتندخویی نازت بکشم که خوبرویی.سعدی.بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود اینهمه قول و غزل تعبیه درمنقارش.حافظ.حاصل کارگه کون و مکان اینهمه نیست باده پیش آر که اسباب جهان اینهمه نیست.حافظ.وعده وصل بفردا مفکن ای نوخط که جهان پا برکابست و زمان اینهمه نیست.صائب.|| بسیار. بسی. || این مسافت. این فاصله. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه اینهمه در فرهنگ فارسی
۱ - این قدر این اندازه . ۲- بسیار بسی. ۳ - این مسافت این فاصله.
جملاتی از کاربرد کلمه اینهمه
پژوهشگران را دربارهٔ چگونگی فراهم آمدن این کتاب گفتوگوست. احمد گلچین معانی آتشکده را با خلاصةالاشعار و زبدةالافکار، نگاشته تقیالدین کاشی سنجیده و به این نتیجه رسیده است که گرچه آذر مدعی است که شخصاً به گزینش اشعار شاعران پرداخته ولی آنچه در آتشکده در مورد شاعران پیشین تا اوایل سده یازدهم آمده خلاصه ناچیزی از آن تذکرهٔ بزرگ است. دربارهٔ معیار انتخاب اشعار هم قضاوتها متفاوت است. با اینهمه، آتشکده دارای فوائد تاریخی مهم است و از منابع تذکرهنویسان دورههای بعد به شمار میرود.
ندانم از چه خیزد اینهمه اشک که چندین آب در دریا نگنجد
از نیاز عاشقان بینیاز است اینهمه عاشقان را اینهمه عجز و نیاز از بهر چیست
ز عشقست اینهمه پیدا نموده ولیکن عشق جانان در ربوده
ایشان مانند دیگر شیعیان ایرانی، اعیاد مذهبی را جشن میگیرند و در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا به نوحه خوانی و سینه زنی میپردازند؛ در گذشته که نظام ایلی برقرار بود، سران ایل در اجرای این مراسم سهم بزرگی داشتند. نقش سادات در این میان قابل توجه است. هیچ منطقهای از ایران به اندازه کهگیلویه ـ بویراحمدی، تیرهها و طوایف سادات را در خود جای ندادهاست. مراسم خاکسپاری در میان بویراحمدیها کاملاً بر اساس موازین شرعی است. انجام عبادات اساسی چون نماز و روزه و حج، نیز جزو فعالیتهای روزمره بویراحمدیها است. با اینهمه، در میان بویراحمدیها اعتقاد به انواع موجودات ماورای طبیعی چون آل، غول، پری، جن و درختان و مکانهای مقدس نیز وجود دارد.
در همین سفر اخیر به هند بود که در پی یک حمله شدید قلبی مجبور شد کنسرتهایش را قطع کند و در یک شفاخانه شهر بمبئی بستری شود. دکتران معالج باو توصیه نموده بودند که نه تنها دیگر آواز نخواند بلکه تا صحت یابی کامل حتی لب به سخن نگشاید. استاد سرآهنگ پس از بهبودی نسبی کنسرتهایش را تمام کرد با دو مدال طلا و نقره و لقب شیر موسیقی به وطن برگشت. بدینگونه تعداد کپها و مدالهایش از بیست عدد تجاوز کرد که میتوان گفت در تاریخ موسیقی کلاسیک چه در کشور ما و چه در سر زمینهای نیم قاره هند کمتر استادی این همه مدال، اینهمه لقب و این همه جایزه هنری را صاحب شدهاست.
وعده وصل به فردا مفکن ای نوخط که جهان پا به رکاب است و زمان اینهمه نیست
آل بویه همانند فاطمیان حامیان بزرگ هنرها و علوم بودند، اگرچه در ابتدای امر دیلمیانی خشن و ناهنجار بودند. این حقیقت که آنها بر بغداد حکومت میکردند… و دلبستگی کلی به عراق داشتند که در آنجا ادب عربی رایج بود و آنها را بیشتر حامی و مشوق ادب عربی ساخته بود تا ادب فارسی نوین که در آن ایام در قسمت شرقی ایران نشو و نما مییافت. با اینهمه در ایام فرمانروایی آل بویه شعرایی در مغرب ایران بودند که به زبان فارسی نو شعر میگفتند. اما در مغرب ایران ادب عربی بر ادب فارسی غالب بود.
در پی جان منی، اینهمه تعجیل چیست؟ بندهٔ بد نیستم، خواجه، امانم بده
عمری زدم لاف سگی اما چه حاصل چون مرا با اینهمه حق وفا خواری و ذلت کم نشد
□ اکنون مردم، به حکم ضرورت، بجز پیروی از مذاهب چارهای ندارند و اصولاً افراد در هر حد علم و آگاهی، توانائی آن را ندارند که از اینهمه سدها و مانعهای مذاهب بگذرند و اسلام راستین را بازیابند؛ و تکلیف مسلمانان در عین پیروی از مذاهب تحریک و وادار کردن دانشمندان به تلاش برای به وجود آوردن «شورای اسلامی»، میباشد.
برد اینهمه رنج رایگانی چون تجربه یافتی سرانجام
با اینهمه نعمت که بر این سفره مهیاست صائب لب بی شکوه به غیر از لب نان نیست
آخر چه بویرانی دل اینهمه کوشی؟! جز دل نبود خانه یی، ای خانه خرابت!
این همه خونها ریخته شد، اینهمه جنایات وقوع پیدا کرد که از ذکر آن به خود میلرزم که مبادا قطره ای از این خونها به سبب اخوت (برادری) من و شما دامن مرا بگیرد، فقط برای اینکه شما به جای گوش سپردن به آنها که هم به اسلام و هم به ایران علاقه مند بودند، گوش به شیاطین دادید.
این اثر در سال ۱۳۶۱ خورشیدی به کوشش محمدتقی دانشپژوه در تهران به چاپ رسیدهاست. این رساله شیوا دربارهٔ تأویل «بسمله» و مشتمل بر فواید فلسفی و عرفانی است. پیشینة این گونه نگارش جز در گفتار چهاردهم وجه دین ناصر خسرو قبادیانی دیده نشدهاست. جامع الحکمه شامل پارهای مباحث است، مانند علت نبودن خدا، که جز در تعالیم باطنی اسماعیلی نیامده است. با اینهمه، نمیتوان آن را حمل بر باطنیمذهب بودن نگارنده کرد، خاصه اینکه اعتقاد فلسفی او به اصالت و کفایت خرد نسبتی با تعالیم باطنی ندارد. احتمالی که دربارهٔ اسماعیلی بودن بابا افضل داده شده، ظاهراً مبتنی بر همین اشارههاست و نیز اینکه شاگرد او کمالالدین حاسب، باطنیمذهب بودهاست.
میان اینهمه محنت نگوئیم چونی کسیکه چو نتوکسی دارد او چه غم دارد
با اینهمه دانیلسون به عنوان یکی از هنرمندان اصلی عصر طلایی هنر فنلاند شناخته میشود.
«ریون با لب شکری و چهرهای ناخوشایند، هرگز روی خوشی از زندگی ندیده بود. کشتن برای او فقط نوعی اظهار بدگمانی نسبت به بشریت بود. با اینهمه روی شانههای ضعیفش