ادخل
معنی کلمه ادخل در فرهنگ معین
معنی کلمه ادخل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ادخل در دانشنامه اسلامی
معنی أُدْخِلَ: داخل شود
ریشه کلمه:
دخل (۱۲۶ بار)
معنی کلمه ادخل در ویکی واژه
تخمین زدن.
جملاتی از کاربرد کلمه ادخل
، و قال بعضهم خلفاء اللَّه عز و جل فی الارض ثلاثة: آدم فی قوله: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً». و داود فی قوله: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ»، و ابو بکر فی قوله: «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ». قوله: «وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ» اراد به کفران النعمة و لم یزد الکفر باللّه عز و جل، «فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» العاصون للَّه، قال اهل التفسیر اول من کفر بهذه النعمة و جحد حقّها، الّذین قتلوا عثمان فلما قتلوه غیّر اللَّه ما بهم و ادخل علیهم الخوف حتی صاروا یقتتلون بعد ان کانوا اخوانا. روی حمید بن هلال قال قال عبد اللَّه بن سلام فی عثمان: انّ الملائکة لم تزل محیطة بمدینتکم هذه منذ قدمها رسول اللَّه (ص) حتی الیوم فو اللَّه لئن قتلتموه لیذهبن ثم لا یعودون ابدا، فو اللَّه لا یقتله رجل منهم الّا لقی اللَّه أجذم لا ید له ران سیفه لم یزل مغمودا عنکم، و اللَّه لئن قتلتموه لیسلنّه اللَّه عز و جل علیکم ثم لا یغمده عنکم، امّا قال ابدا و امّا قال الی یوم القیامة فما قتل نبی قطّ الا قتل به سبعون الفا، و لا خلیفة الا قتل به خمسة و ثلاثون الفا، و قیل «مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ» یرید به مسیلمة بن حبیب و اهل الیمامة و المرتدین من هذه الامّة، و عن ابیّ بن کعب عن رسول اللَّه قال: «بشرت هذه الامة بالسناء و الرفعة و التمکین فی الدّین، فمن طلب منهم الدّنیا بعمل الآخرة لم یکن له فی الآخرة نصیب».
ان اللَّه عز و جل یقول کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ فاما الیاقوت فانه حجر لو ادخلت فیه سلکا ثم استصفیته لرأیته من ورائه.
قال علیه الصّلاة و السّلام «من مات بمکّة فکأنّما مات فی السّماء الدّنیا، و من مات فی حجّ او عمرة لم یحاسب. و قیل ادخل الجنّة».
خلق آدم را منزلت خلق همگان داد، و مضاف الیه بجای مضاف نهاد. و قول جمهور مفسران در خلق و تصویر آدم (ع) آنست که: رب العزة چون خواست که آدم را بیافریند، بزمین وحی آمد که: انی خالق منک خلقا، منهم من یطیعنی، و منهم من یعصینی، فمن اطاعنی ادخلته الجنة، و من عصانی ادخلته النار.
قوله تعالی: «وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا» معنی آنست که مؤمنان و دوستان را فردا به بهشت فرود آرند در آن سرای پیروزی و نعیم باقی و ملک جاودانی، امّا ظاهر لفظ ادخل آنست که این حکم راندند روز اوّل در عهد ازل و مؤمنان را آن روز ببهشت فرو آوردند که این حکم راندند، نه خواستی تو است که میدروا کند، کرده ازلیست که می آشکار کند، نه امروزشان مینوازد که در ازلشان نواخته است و این کار پرداخته، عابد همه نظاره ابد کند، بیم وی از آن بود که تا فردا با من چه کنند، عارف همه نظاره ازل کند، سوزش همه آن بود که در ازل با من چه کردهاند، او که در ابد نگرد همه رکوع و سجود بیند، او که در ازل نگرد همه وجد و وجود بیند، از دیدار خود غایب بود، نه خود را بیند نه از خود، بلکه همه حق را بیند و حق را داند، او که به ابد نگرد هر چه بدو دهند قبول کند و بآن قانع شود، و او که بازل نگرد نه هیچیز قبول کند نه بهیچ خلعت قانع شود، اگر هر چه در کونین خلعتست او را بآن بیارایند هر لحظتی که بر آید برهنهتر بود، و اگر کلّ کون مائدهای سازند و پیش دل وی نهند وی را از آن نزل چاشنی نیاید. هر دو کون لقمهای ساختند و در حوصله پر درد بو یزید نهادند هنوز روی سیری نمیدید، فریاد همیداشت که من گرفتار عیانم بخبر قناعت چون کنم من که نقد را جویانم بامید کفایت چون کنم!!
از دهان لقمه نشد سوی گلو تا نگفت آن لقمه را حق ادخلوا
از دهان لقمه نشد سوی گلو تا نگوید لقمه را حق که ادخلوا
روی ابو هریرة انّ النّبی (ص) قال: «انّ سورة من کتاب اللَّه ما هی الّا ثلاثون آیة شفعت لرجل فاخرجته یوم القیامة من النّار و ادخلته الجنّة و هی سورة تبارک».
قال النّبی (ص): یقول الهالک فی الفترة ربّ لم یأتنی کتاب و لا رسول و یقول المعتوه لم تجعل لی عقلا اعقل به خیرا و لا شرّا و یقول المولود ربّ لم ادرک العمل فتوضع لهم نار فیقال ردّوها او ادخلوها فیردّها او یدخلها من کان فی علم اللَّه سعیدا لو ادرک العمل و یمسک عنها من کان فی علم اللَّه شقیّا لو ادرکه العمل فیقول ایّای عصیتم فکیف لو رسلی بالغیب اتتکم، و فی روایة اخری یقول الاصمّ ربّ جاء الاسلام و ما اسمع شیئا، و یقول الاحمق ربّ جاء الاسلام و الصّبیان یحذفوننی بالبعر، و یقول الهرم ربّ جاء الاسلام و ما اعقل شیئا، و یقول الّذی مات فی الفترة ربّ ما اتانی لک رسول فیأخذ مواثیقهم لیطیعنّه فیرسل الیهم ان ادخلوا النّار فو الّذی نفس محمّد بیده لو دخلوها کانت علیهم بردا و سلاما.
ناداه ملک عن یمین العرش هذه ملائکة شداد هل لک من مفرّ قیل الّا جهنّم الّتی منها یغلی الفؤاد و استقبل روحه ملائکة العذاب قیل ادخل هذه هاویة الّتی وعدت بها فی الکتاب و کنت تنکرها فی اللّیالی و الأیّام. سوف نعزّل الّذی کان مثله و نأخذ امیرهم الّذی یحکم علی البلاد و انا العزیز الجبّار.
و قال جعفر بن محمّد (ع): ادخلنی القبر و انت عنّی راض و اخرجنی من القبر الی الوقوف بین یدیک علی طریق الصدق مع الصّادقین، «وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً» زیّنی بزینة جبروتک لیکون الغالب علیّ سلطان الحق لا سلطان الهوی.