ازواج

معنی کلمه ازواج در لغت نامه دهخدا

ازواج. [ اَزْ ] ( ع اِ ) ج ِ زَوج. جفتها. زنان. شوهران.

معنی کلمه ازواج در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ زوج ، زوج ها، جفت ها.

معنی کلمه ازواج در فرهنگ عمید

= زوج

معنی کلمه ازواج در فرهنگ فارسی

جفت ها، جمع زوج
( اسم ) جمع : زوج زوجها جفتها زنان شوهران .

معنی کلمه ازواج در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَزْوَاج: زوجها
ریشه کلمه:
زوج (۸۱ بار)
«أَزْواج» جمع «زوج» در لغت به معنای جفت است، ولی باید توجّه داشت که گاهی به مجموع دو حیوان نر و ماده گفته می شود; و گاهی به هر یک از دو زوج. لذا به مجموع آنها زوجین می گویند. و این که در آیه فوق اشاره به هشت زوج شده منظور از آن چهار نوع حیوان نر و چهار نوع حیوان ماده است. این احتمال نیز در آیه داده شده است که منظور از آن جفت های حیوانات اهلی و وحشی بوده باشد; یعنی نر و مادّه گوسفند اهلی و وحشی. به تعبیر دیگر، «أَزْواج» جمع «زوج» معمولاً به دو جنس مذکر و مؤنث گفته می شود، خواه در عالم حیوانات باشد، یا غیر آنها، سپس توسعه داده شده و به هر دو موجودی که قرین یکدیگر و یا حتی ضد یکدیگرند «زوج» اطلاق می شود. حتی به دو اطاق مشابه در یک خانه، یا دو لنگه در، و یا دو همکار و قرین، این کلمه گفته می شود. و به این ترتیب، برای هر موجودی در جهان زوجی متصور است. و بعید نیست که زوجیت در اینجا به همان معنای خاص یعنی جنس «مذکر» و «مؤنث» باشد و قرآن مجید در این آیه، خبر از وجود زوجیت در تمام جهان گیاهان و انسان ها، و موجودات دیگری که مردم از آن اطلاعی ندارند، می دهد. «أَزْواج» به معنای همسران بهشتی، و یا همسران با ایمانی است که در این دنیا داشتند و این که بعضی احتمال داده اند، به معنای هم طرازان بوده باشد (مانند آیه 22 سوره «صافات»:أُحْشُرُوا الَّذِینَ ظلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ: «ظالمان و هم طرازانشان را محشور کنید»); در اینجا بسیار بعید به نظر می رسد. «اَزْواج» در سوره «صافات» اشاره به همسران مجرم و بت پرست آنها، و یا همفکران و همکاران و همشکلان آنها می باشد; زیرا این کلمه به هر دو معنا آمده است. «أَزْواج» جمع «زوج»، به معنای جفت و جنس «مذکر و مؤنث» است; و آفرینش انسان از این دو جنس. علاوه بر این که ضامن بقای نسل او است، سبب آرامش جسم و جان او محسوب می شود. چنان که در آیه 21 سوره «روم» می خوانیم:وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً: «از نشانه های (عظمت) خداوند این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید; و در میان شما محبت و رحمت قرار داد». و به تعبیر دیگر، جنس مذکر و مؤنث هر کدام مکمل وجود دیگری و برطرف کننده کمبودهای طرف مقابل می باشد. و از آنجا که «أَزْواج» در لغت به معنای «اصناف و انواع» نیز آمده، بعضی این آیه را اشاره به اصناف مختلف انسان ها می دانند; و تفاوت هایی که از نظر رنگ، نژاد، روحیات و استعدادهای مختلف در میان انسان ها می باشد را آن نیز از نشانه های عظمت حق و مایه تکامل جامعه انسانی می دانند.

معنی کلمه ازواج در ویکی واژه

جِ زوج ؛ زوج‌ها، جفت‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه ازواج

ابورافع می گوید که رسول (ص) را مهمانی برسید و هیچ نداشت. گفت نزدیک فلان جهود رو و بگوی تا ما را پاره ای آرد وام دهد تا به اول رجب. برفتم و بگفمت. جهود گفت، «لا والله! جز به گرو ندهم». با رسول (ص) بگفتم. گفت، به خدای که امینم در آسمان و در زمین. اگر بدادی بازدادمی. اکنون برو و این زره من گرو کن». برفتم و گرو کردم. برای دلخوشی وی این آیت فرود آمد، «و لا تمدن عینک الی ما متعنا به ازواجهم زهره الحیوه الدنیا ... الآیه»، گفت، «به گوشه چشم نباید که به دنیا و اهل دنیا نگری که آن همه فتنه ایشان است و آنچه تو را نهاده است، نزد خدای تعالی بهتر و باقی تر است».
وجه سوم ازواجست بمعنی قرناء چنانک در سوره الصّافات گفت: «احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ» یعنی قرناءهم من الشّیاطین، و قال تعالی: «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» ای قرنت نفوس الکفّار بالشیاطین.
روایت کنند از ابن عباس که گفت: «خلق اللَّه الجنان یوم خلقها فضلی بعضها علی بعض، و هی سبع جنان: دار الجلال و دار السّلام و جنّة عدن، و هی قصبة الجنّة و هی مشرفة علی الجنان کلها، و جنة المأوی و جنة الخلد و جنة الفردوس و جنّات النعیم. امّا دار الجلال خلقها اللَّه من النور کلها مدائنها و قصورها و بیوتها و ابوابها و جمیع اصناف ما فیها من الثّمار المتدلّیة و الانهار المطردة و الاشجار النّاضرة و الرّیاحین العبقة و الانوار الزّاهرة و الازواج المطهّرة. و خلق دار السلام من الیاقوت الاحمر کلها ازواجها و خدمها و آنیتها و اشربتها و قصورها و خیامها و جمیع ما فیها. و خلق جنة عدن من زبرجد کلها علی هذه الصفة. و خلق جنة المأوی من الذهب الاحمر بجمیع ما فیها علی هذه الصفة. و خلق جنة الخلد من الفضة البیضاء بجمیع ما فیها. و خلق جنّة الفردوس من اللؤلؤ بجمیع ما فیها. و خلق جنات النعیم من الزمرّد بجمیع ما فیها. و الجنان کلّها مائة درجة، ما بین الدرجتین مسیرة خمس مائة عام».
النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم - پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش مادران ایشانند.
وَ إِنْ فاتَکُمْ شَیْ‌ءٌ مِنْ أَزْواجِکُمْ إِلَی الْکُفَّارِ فاتکم ای ذهب عنکم شی‌ء، ای احد و کذلک قرأ ابن مسعود: فَعاقَبْتُمْ و قرئ فعقبتم أی غزوتم بعقب ذلک فغنمتم فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ الی الکفار منکم مِثْلَ ما أَنْفَقُوا علیهنّ من الغنائم الّتی صارت فی ایدیکم من اموال الکفّار، و قیل: معناه فعاقبتم المرتدّة بالقتل. قال ابن عباس و کان جمیع من لحق بالمشرکین من نساء المؤمنین المهاجرین راجعة عن الاسلام ستّ نسوة فاعطی رسول اللَّه (ص) ازواجهنّ مهور نسائهم من الغنیمة.
ای ز ادراک و جوانبخت‌ی و دانائی تو گشته پیدا همه ابکار سخن را ازواج
«وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ» ای لا تقولوا لوصف السنتکم الکذب و المعنی لا تقولوا لاجل الکذب و بسببه لا لغیره، «هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ» ای یحلّون من غیر امر اللَّه و یحرّمون یعنی البحیرة و السّائبة و ما فی بطون هذه الانعام خالصة لذکورنا و محرّم علی ازواجنا، «لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ» فتقولوا انّ اللَّه حرّم هذا و اللَّه امرنا بها، ثمّ اوعد المفترین فقال: «إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ» لا ینجون من عذاب اللَّه. و قیل: «لا یُفْلِحُونَ» ای لا یخلدون فی الدّنیا.
با گذشت زمان و در امپراتوری آغازین روم کلیشهٔ «عاشق» و «معشوق» جای خود را به روابط پایدارتر و بر پایه قانون‌تری داد. این هنگامی بود که ازدواج مردان با مردان و زنان با زنان قانونی بود و در میان لایه‌های بالای جامعه صورت می‌گرفت. قوانین مربوط به این ازدواج‌ها نیز همان قوانین ازدواج میان زنان و مردان بودند. امپراتور نامدار نرون در مراسمی همگانی و آشکار با تشریفات کامل با مردی به نام اسپروس ازدواج کرد و «با وی همچون همسرش زندگی کرد.» نرون دو بار با مردان ازواج کرد و اسپروس کسی بود که نه تنها همه جا به همراه امپراتور می‌رفت و یکدیگر را در آغوش می‌کشیدند، که تا لحظه مرگ نرون بر بالای بسترش حاضر بود.
وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا له معنیان، ای و کان شأن اللَّه و مراده فی قصة رسول اللَّه (ص) و زید و زینب مقضیّا کان اللَّه قضاها ففعلها، و المعنی الثّانی انّ امر اللَّه عز و جل باستحلال التزوّج بازواج الادعیآء ممّا وثق به و یفعل.
و هی الزیادة الّتی قال اللَّه عزّ و جلّ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنی‌ وَ زِیادَةٌ قال. یزید بن هارون فی اثر هذا الحدیث: من کذّب بهذا فقد برئ من اللَّه و برء اللَّه منه. و عن ابن عمر قال قال: رسول اللَّه ص «انّ ادنی اهل الجنّة منزلة لرجل ینظر فی ملکه الفی سنة یری اقصاه کما یری ادناه، ینظر فی ازواجه و سرره و خدمه و انّ افضلهم منزلة لمن ینظر فی وجه اللَّه عزّ و جلّ کلّ یوم مرتین»
فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ الغیب هاهنا الفرج، و قیل یحفظن فروجهن اذا غاب ازواجهنّ. میگوید: نیک زنان ایشانند که خدای را فرمان بردارند، و آن گه در غیبت شوی خویشتن، خویش و سرّ خویش نگه دارند. بِما حَفِظَ اللَّهُ بآنچه اللَّه نگه داشت، یعنی نکاح حلال، ایشان تن خویش بآن نگه دارند. ابو جعفر در شواذّ خوانده: «بما حفظ اللَّه» بنصب ها، یعنی ایشان خود را نگه میدارند بآنچه اللَّه را نگاه میدارد، یعنی حدود و فرمان وی را، و آن تقوی است. و این هم چنان است که مصطفی (ص) گفت فرا ابن عباس: «احفظ اللَّه یحفظک»، خدای را نگه‌دار تا خدا ترا نگه دارد.
زن نمی‌تواند با غیر مسلمان و بنا به قولی غیر شیعیان دوازده امامی ازدواج (چه دائم و چه موقت) کند و مرد هم با زن ناصبی و مشرک نمی‌تواند ازواج دائم کند اما با اهل کتاب از جمله زرتشتیان می‌تواند ازدواج موقت کند.
۱۸-ربناهب لنامن ازواجناوذریتناقره اعین ..۷۴فرقان
وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی‌ ای «یُعْطِیکَ» من النّصر و الفتح و التّمکین و کثرة المؤمنین فی الدّنیا و من الثّواب و الکرامة فی العقبی ما یرضیک، و قیل: «یعطیک» الف قصر من لؤلؤ ترابها المسک و فیها ما یلیق بها من الازواج و غیرها.