ایلیاتی

معنی کلمه ایلیاتی در لغت نامه دهخدا

ایلیاتی. ( ص نسبی ) منسوب به ایلیات ( در تداول عوام ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلاتی شود.

معنی کلمه ایلیاتی در فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به ایلیات

جملاتی از کاربرد کلمه ایلیاتی

آثار جلیل ضیاءپور به دلیل دارا بودن مضامین اصیل ایرانی، ساده‌سازی در فیگورها، پایبندی به سطوح سنتی به همراه خطوط هندسی کوبیسم، آگاهی بر ترکیب بندی و به‌طور کلی شیوه خاص نقاشی معروف است. سفر تحقیقی وی به کویر و نواحی مختلف ایران برای کاوشهای مردم شناختی، توجه او را به زندگی ایلیاتی جلب کرد. او نوع رفتار، آداب و رسوم، پوشاک و زیورآلات آنان را درخور توجه دید و در آثار خود از این منابع سود جست و به سبب گرایش تحقیقی اش در زندگی روستاییان، مضامین ایلیاتی به گونه‌ای تمثیلی در آثار او ظاهر شد.
اولین استفاده کتبی از نام "اسلاوها" به قرن ششم برمی گردد، زمانی که قبایل اسلاو در بخش بزرگی از اروپای مرکزی و شرقی ساکن بودند. تا آن زمان، مردم کوچ‌نشین ایرانی‌زبان ساکن در استپ اوراسیا (سکاها ، سرمتی‌ها ، آلان‌ها و غیره) جذب جمعیت اسلاو زبان منطقه شده بودند. طی دو قرن بعدی، اسلاوها به سمت غرب به سمت رودخانه البه و جنوب به سمت آلپ و بالکان گسترش یافتند و مردم ایلیاتی و تراکیا را در این فرآیند جذب کردند، و همچنین به سمت شرق در جهت رودخانه ولگا حرکت کردند. بین قرن‌های ششم و هفتم، بخش‌های وسیعی از اروپا تحت کنترل اسلاوها قرار گرفت، فرآیندی که کمتر از قومیت‌زایی ژرمنی در غرب قابل درک و مستند بود. با این حال، اثرات اسلاوی شدن بسیار عمیق‌تر بود.
افسانه، همسرم ایلیاتی است. زنِ رشیدِ ایل قشقاییم که مادری می‌کند برای دِنا و صبا و کاوه. افسانه صدایش، مخملِ تازه رُستة سبزِ بهار است. افسانه صدایش رنج دارد. به زبان ایلیاتیها می‌خواند و تمام خانه تصویر ایل می‌شود؛ رفته‌های دور، کوه‌های بلندِ پُربرف و تابستانهای داغ که تمام خانه پُر می‌شود از آوازِ لای لایِ مَشک.
اسپنتمان، که سمتی نامعلوم در ساتراپی سغد داشت، در سال ۳۲۹ ق م به بسوس خیانت کرد و او را به بطلمیوس، از ملازمان معتمد اسکندر، لو داد و بسوس اعدام شد. با وجود این، بعدها وقتی اسکندر در سیردریا مشغول رسیدگی به تاخت و تاز یک ارتش ایلیاتی سواره بود، اسپنتمان اهالی سغد را به شورش برانگیخت. اسکندر شخصاً سغدیان را در نبرد سیردریا مقهور ساخت و بلافاصله به عملیاتی علیه اسپنتمان دست زد و در نبردی موسوم به گابای او را شکست داد. پس از این شکست، اسپنتمان را افراد خودش به قتل رساندند و سپس درخواست صلح کردند.