معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 25
- بخصوص
- بازدید کردن
- الکتریکی
- استاندارد
- استاندار
- ایضاح
- ارمل
- بتون
- الرد
- ایهام
- بطرز
- بدایع
- ادرکنی
- بامه
- اغانی
- استحلال
- اغتراب
- این
- اندر
- اهن
- باریم
- استحکام
- آیین دادرسی
- آنکی
- آن دیگر
- اطیب
- اطهر
- ابنه
- اليم
- بشدت
- ادراری
- ادرار کردن
- اشفاق
- احتباس
- امامزاده
- امپراطور
- بصورت
- املت
- بخشنده
- انضمام
- اصطرلاب
- استرلاب
- درقی
- آنتراکت
- اساطین
- برگک
- بلبرینگ
- دندان درد
- زنجه
- ارومه
- سیم کشی
- احوط
- آیینه
- بیت الغزل
- اغاره
- تیمز
- آکوردئون
- آموده
- آموزش
- آمپول
- آن سری
- آن کو
- اسفل السافلین
- اسف
- اسرای
- اسرافیل
- اسراع
- اسرار
- اسرائیلی
- اسدی
- اسدال
- اسحاق
- اسحار
- استیک
- استیناس
- استیم
- استیلا
- استیضاح
- استیزه
- استکثار
- استپ
- استودیو
- اسید
- اسکنه
- اسکناس
- اسکن
- اسکله
- اسکلت
- اسکان
- اسکار
- اسکادران
- اسپهبد
- اسپندان
- اسپندارمذ
- اسپند
- اسپری
- اسپرس
- اسپاه
- اسپانیایی
- اسپان
- اسپاس
- امجد
- امتیازنامه
- امتیازات
- امتیاز
- امتناع
- امتعه
- امتزاج
- امتحان کردن
- امتثال
- امت
- اماکن
- امانتی
- امان
- امانات
- امامت
- امام زاده
- اموال
- امواج
- اموات
- امه
- امنی
- امنا
- امم
- املاک
- املاق
- امل
- امعان
- امطار
- امضا
- امصار
- امشاسپندان
- امشب
- امساک
- امسال
- امریکا
- امری
- امروزی
- امروزه
- امروز
- امرود
- امرد
- امراض
- امر
- امحال
- آلگ
- آمارد
- آمارشناس
- آشتیپذیر
- آشوبطلب
- آفتاب زده
- آرزم
- آزار گر
- آزارش
- باران آمدن
- اسم عام
- آنچش
- آنکارا
- آنکس
- آنکو
- آنگلوساکسون
- آنی
- آنجهانی
- آنتیوخوس
- آنجا
- آنروز
- آنفلوانزا
- آنمی
- آنه
- آمال
- آن کی
- آناتومی
- آنام
- ابتسام
- ابحر
- ابخر
- ابدا
- ابدان
- ابدي
- ابدی
- ابراز
- ابراهیم
- آی
- آیندگان
- آیینه دار
- آیینه سکندر
- ائتلاف
- ابانت
- آکس
- آکو
- آگاه کردن
- آگنده
- آگوش
- ابراج
- ابرص
- ابرقو
- ابروئی
- ابري
- آوران
- آورتا