بذال

معنی کلمه بذال در لغت نامه دهخدا

بذال. [ ب َذْ ذا ] ( ع ص ) بخشنده. ( مهذب الاسماء ). سخت بخشنده. مرد کثیرالجود. بزرگ عطا. بسیارعطا. بسیاربذل. بذول. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه بذال در فرهنگ معین

(بَ ذّ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار بخشنده .

معنی کلمه بذال در فرهنگ عمید

سخی، بسیاربذل کننده.

معنی کلمه بذال در فرهنگ فارسی

بسیار بذل کننده، سخی
( صفت ) بسیار بذل کننده بخشنده سخی.

معنی کلمه بذال در ویکی واژه

بسیار بخشنده.

جملاتی از کاربرد کلمه بذال

ابذال یمیمن تو بحدیست که عدش مخصوص یساراست گه عقد اصابع
یا عاذلی فی هواها ما بذالک قل فالصب یزداد حبا و هو معذول
نقود ابذال تو وقف رشید و رضیع لوای اجلال او عون شریف و وضیع
مالک الاملاک یبذال یری فی دینه بذل ما فی راحتیه و اجبا مثل الزکات
موسم جشن خدایگان جهانست نوبت بخشیدنست و موسم ابذال
قس علی هذا علی بذالقیاس دایره بر دایره بین بی قیاس
چون یک الف بضرب فزائی بذال گوی مفتوح میم میخوان، مضموم دال گوی
بذالک سر طال عنک اکتتامه ولاح صباح کنت انت ظلامه
فارزق اله العالمین بحقه ادبا یلیق بذالجناب العالی
از غایت ابذال نعم سایل نعمت الا نعم از لفظ تو نشنیده جوابی