تحبیر

معنی کلمه تحبیر در لغت نامه دهخدا

تحبیر. [ ت َ ] ( ع مص ) نیکو کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). نیکو کردن و آراستن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و منه حدیث ابی موسی : لو علمت انک تسمع لقرأتی لحبرتها لک تحبیراً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نیکو نوشتن خط و آراستن سخن و شعر و غیر آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). نیکو و مزین کردن کلام و خط و شعر. ( فرهنگ نظام ). || قرار دادن حِبْر در دوات. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ).

معنی کلمه تحبیر در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - نیکو کردن ، بیاراستن . ۲ - نیکو نوشتن .

معنی کلمه تحبیر در فرهنگ عمید

۱. نیکو کردن و آراستن چیزی.
۲. خط زیبا نوشتن.
۳. سخن نیکو گفتن، آراستن سخن.

معنی کلمه تحبیر در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- نیکو کردن بیاراستن . ۲- نیکو نوشتن نیکو نگاشتن . جمع : تحبیرات .

معنی کلمه تحبیر در ویکی واژه

نیکو کردن، بیاراستن.
نیکو نوشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه تحبیر

شبی بو موسی قرآن میخواند، و رسول خدا سماع میکرد. دیگر روز وی را گفت: «لو رأیتنی البارحة و أنا اسمع لقراءتک»! فقال: اما و اللَّه یا رسول اللَّه! لو علمت انّک تسمع لحبّرته تحبیرا.
فقال تعالی: فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ و هی البستان الذی فی غایة النضارة، و الخضرة. یُحْبَرُونَ یسرّون، و الحبرة السرور و قال ابن عباس: یکرمون، تقول حبره ای اکرمه. و قیل ینعمون. و الحبرة فی اللغة کل نعمة حسنة و التحبیر التحسین الذی یسّر به، و منه قیل للمداد حبر لانّه یحسن به الاوراق، و للعالم حبر لانّه یتخلّق بالاخلاق الحسنة. و قیل هو السماع فی الجنّة یعنی یتنعّمون و یتلذّذون بسماع الغناء. قال الاوزاعیّ: اذا اخذ فی السّماع لم تبق فی الجنّة شجرة الّا وردت. و قال لیس احد من خلق اللَّه احسن صوتا من اسرافیل فاذا اخذ فی السّماع قطع علی اهل سبع سماوات صلوتهم و تسبیحهم. و انّما قال فِی رَوْضَةٍ بالتنکیر لانّ المراد کل واحد منهم بمنزلة رجل فی روضة مونقة لطیب ما فیه، و حسنه و خصّ الرّوضة بالذکر لانّه لیس عند العرب شی‌ء احسن منظرا و لا اطیب نشرا من الرّیاض.