معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 72
- بهاربند
- تعارفات
- تفتان
- داربر
- دستگیره
- اخکوک
- زمَستان
- آرامش جان
- الکترودینامیک
- انبیق
- افشره
- ازگیل
- اعتبار کردن
- اشهی
- تعادی
- آدور
- انفت
- استوه
- تراخم
- آب آهک
- اساریر
- اتحاف
- اتفاقیه
- اختداع
- آفت
- آب مقطر
- آموزنده
- امام محمد تقی
- آدرنالین
- آرن
- آده
- آنیدرید
- افروشه
- آزار کردن
- آدیش
- آبدستان
- دوطبقه
- بارهنگ
- آشکارسازی
- احتراز
- آنشان
- آشفته روزگار
- اشتالنگ
- شتالنگ
- آشفته روز
- آتشخانه
- آفروشه
- امید داشتن
- آب زندگانی
- اندرگاه
- آزمایش
- اسپیره
- آوشن
- بریشم زن
- ثخین
- آزار دادن
- ثخن
- اسفرزه
- آماجگاه
- اردوکشی
- بادزن
- جدع
- جلویز
- جلیز
- خمیازه کشیدن
- درنوشتن
- روروک
- روز بخیر
- آفتاب گاه
- تثریب
- باور کردن
- ارجوزه
- اجدع
- آکندهگوش
- آکنده گوش
- آفرینگان
- آشفتهبخت
- آفتابپرستی
- تثاوب
- آبزن
- اندرونه
- آسپیره
- آمیلوز
- انغماس
- ارجوزه خواندن
- آغاز نهادن
- احالت
- آشکار ساختن
- اویشن
- آرام جای
- آغازیدن
- داختن
- داخل
- داداش
- دادرس
- دادند
- دادگستر
- دادگستری
- خیالبافی
- خیرالانام
- خیراندیش
- خیلی
- خیول
- دا
- خورند
- خوش خواب
- خوش نمک
- خوش گوار
- خوشتر
- خوشخو
- خویشان
- خي
- خُم
- خیابان بندی
- ددمنشانه
- در آخر
- درا
- درازا
- درازگوش
- دراکم
- درباب
- درباره
- دایگی
- دبار
- دبز
- دخنه
- دخو
- دامگاه
- دانست
- دانشجوی
- دانشگاهی
- دانمارکی
- دانی
- دانیا
- دای
- دریاب
- دریادار
- دریاسالاری
- دریافت کردن
- دریای خزر
- دریای مازندران
- دریای نیل
- درواقع
- درودگری
- دروغی
- دروگر
- درگذشت
- درگل
- درشکن
- درشگفت
- درطلب
- درع
- درغم
- درن
- درهمه
- درو نه
- دلریش
- دلسرد
- دلسوزی
- دلشکسته
- دلفریبی
- ده دلی
- دهاقین
- دغلی
- دفاع کردن
- دفاعی
- دفترداری
- دفین
- دقایق
- دل تنگ
- دل خراش
- دل مرده
- دستگیر
- دستیابی
- دستینه
- دسه
- دسی متر
- دعا کردن
- دعای
- دعی
- ذروه
- ذریعه
- ذریه
- ذقن
- ذل
- ذلت
- ذمی
- دیپلم
- ذراری
- ذراع
- ذرخش
- ذرب
- رائي
- رابع
- راتب
- راجح
- راجعه
- راجه
- راحت باش
- راحله