دریای مازندران
معنی کلمه دریای مازندران در فرهنگ فارسی
دریای خزر . بحر خزر
جملاتی از کاربرد کلمه دریای مازندران
بهنمیر با مساحت ۳ کیلومتر مربع بر کرانه جنوبی دریای مازندران (خزر) که در مختصات جغرافیایی ۵۲ درجه و ۴۹ دقیقه و ۵۴ ثانیه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۳۹ دقیقه و ۵۹ ثانیه عرض شمالی قرار دارد. بهنمیر یکی از شهر های مازندران است
وجود دریای مازندران و رشته کوههای البرز و نزدیکی این دو مظهر طبیعت به یکدیگر در نواحی جلگهای تا کوهپایههای شمالی البرز، آب و هوای معتدل و مرطوب را به وجود آورده است، تابستانهای آن به ویژه در سواحل دریا گرم و مرطوب است. زمستانهای این نواحی معتدل و مرطوب و به ندرت یخبندان میشود.
بنادر بزرگ دریای مازندران (چه در گذشته و چه در امروز) همگی با اتکا به این راه ترانزیت بینالمللی رشد و ترقی داشتهاند، اگرچه زمانی بندر ترکمن و بندر گز خدمات بزرگی را کردند، ولی امروزه بندر امیرآباد توسط راهآهن مازندران ارتباط روسیه و اروپا با خلیج عمان و اقیانوس هند را برقرار ساختهاست.
شهرستان آمل در جلگه مازندران و با بلندای ۷۶ متر از گستره دریا، در ۱۸ کیلومتری جنوب دریای مازندران واقع شده است. آب و هوای این شهرستان تابستانها گرم و مرطوب و زمستانها ملایم است. البته با توجه به تأثیرات آب و هوایی در ارتفاعات جنوبی این شهرستان، تفاوت دما و رطوبت در فاصلههای کوتاه به شدت زیاد است و باعث به وجود آمدن طبیعتی متنوع در این شهرستان شده است.
شهر آمل با ۲۷۱٫۰۰۰ نفر جمعیت در جلگه مازندران و در دو سوی رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری مرکز استان، ۱۸ کیلومتری جنوب دریای مازندران و ۶ کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد. رشد جمعیت شهر آمل قابل توجه است، زیرا تعداد آن که در ۱۳۳۵ حدود ۲۷۱۲۲ نفر بوده در ۱۳۶۵ حدود پنج برابر شدهاست. میانگین رشد جمعیت این شهر را سالانه حدود ۸/۴٪ نوشتهاند.
نام یکی از اقوام ساکن کرانه جنوبی دریای مازندران آمارد بودهاست. ریچارد فرای ریشه نام آمل مازندران را در پیوند با طایفه آمارد دانسته و این موضوع که دو آمل، یکی در آمودریا و دیگری در مازندران وجود داشته را به کوچ شاخه ای از این طایفه ایرانی مرتبط دانستهاست.
لاتیشف به نقل از دیونیس اسکندرانی مورخ قرن دوم میلادی اقوام اطراف دریای مازندران را بدین ترتیب نام میبرد: سکاها، اونها، کاسپها، کادوسها، آلبانها، ماردها، تپورها و هیرکانی.
نام «کاسپی» یا دیگر نامهای قدیمی دریای شمال ایران گاهی به دریای خزر یا دریای مازندران توسط برخی مترجمان ایرانی در دو قرن اخیر ترجمه شدهاست.
به اعتقاد مورخان آماردها و تپور نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و آماردها از آمل تا تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند. در عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد، آناریاکه و کادوسی سکونت داشتند. مورخان آماردها را به مردمان داهه و سکایی و پارسی پیوند دادهاند.
از راه روسیه و دریای مازندران به سوی ایران رهسپار شد. در ۱۴ نوامبر ۱۶۳۶ به دربند رسید. سپس به شماخی رفت و سه ماه در آنجا ماندگار شد. سپس به اردبیل، سلطانیه، قزوین رفت تا سرانجام در ۳ اوت ۱۶۳۷ به اصفهان، پایتخت آن زمان ایران رسید. در ایران او به دربار راه یافت، ولی چون میان او و سفیر ستیزهای پدید آمده بود از گروه هولشتاین جدا شده و به خدمت روسها درآمد؛ ولی چون در آینده آن سفیر را دوک هولشتاین پادافره نمود و اولئاریوس به میهن بازگشت و شرح سفرش را به لاتین نگاشت. کتاب او اطلاعات ارزشمندی از روزگار ایران پس از پادشاهی شاه عباس بزرگ برجای گذاشته و به دلیل اهمیتی آن، به زودی به فرانسوی و انگلیسی هم ترجمهشد.