دادند
معنی کلمه دادند در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دادند
در مردن آن شمع برافروخته ما را الا نفس شعلهفشان هیچ ندادند
سراسر دل به رامش برگشادند به شادی ماه را بر شاه دادند
بدادندشان کوس و پیل و درفش بیاراسته زرد و سرخ و بنفش
هر چه پایم کرده بود امروز دادندش جزا سیدا اکنون به فکر سرنوشت افتاده ام
ندادندش گروه کوفیان آبی قلیل اما به جسم اطهرش از شامیان زخم کثیر آمد
در شب هجر تو بودم چو خضر در ظلمات تا که از چشمه شوق آب حیاتم دادند
همه بوسه دادند بر دست شاه بر آمد غو کوس رزمی به ماه
خبر دادند خاصان خدمت شاه ز قتل ایلچی زان خلق گم راه
و گفتهاند یوسف روزی در آئینه نگرست، نظری بخود کرد، جمالی بر کمال دید، گفت اگر من غلامی بودمی بهای من خود چند بودی و که طاقت آن داشتی؟ ربّ العالمین آن از وی در نگذاشت تا عقوبت آن نظر که واخود کرد بچشید، او را غلامی ساختند و بیست درم بهای وی دادند.
رخ و زلف تواَش نشان دادند در چمن هر که رنگ و بویی جست