ارجوزه

معنی کلمه ارجوزه در لغت نامه دهخدا

ارجوزه. [ اُ زَ ] ( ع اِ ) قصیده گونه ای از بحر رَجز. قصیده ای بوزن رَجز. || بیت کوتاه. ( ربنجنی ) ( مهذب الاسماء ). شعر کوتاه. ج ، اَراجیز. ( مهذب الاسماء ).
- ارجوزه خواندن ؛ شعر خواندن در معرکه و جنگ. خودستائی کردن.

معنی کلمه ارجوزه در فرهنگ معین

(اُ زَ ) [ ع . ارجوزة ] (اِ. ) قصیده در بحر رجز، شعر کوتاه . ج . اراجیز.

معنی کلمه ارجوزه در فرهنگ عمید

۱. کتاب منظومی که بیشتر در قالب مثنوی سروده می شد و اغلب شامل موضوعاتی خاص، مانند پزشکی و منطق بوده است.
۲. سخنان مفاخره آمیز که معمولاً در میدان جنگ ادا می شود، رجز.
۳. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه چهارگاه، رجز.

معنی کلمه ارجوزه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - قصیده گونه ای بوزن رجز قصیده به وزن رجز بیت کوتاه شعر کوتاه . جمع : اراجیز . ۲ - گوشه ایست در چهارگاه ۳ - رجز

معنی کلمه ارجوزه در دانشنامه آزاد فارسی

اُرْجوزَه
در لغت ارجوزه خوانی به معنی شعر خواندن در نبرد و خودستایی و در فارسی رَجَزخوانی است. امّا در اصطلاح ادبیات عرب، عنوان عمومی منظومه های تعلیمی، در بحر رَجَز و در قالب قصیده و مثنوی که به قصد تسهیل یادگیری و حفظ کردن قواعد و اصول فنون مختلف سروده می شود. ارجوزه از ابتکارات مسلمانان برای آموزش دانش های گوناگون است. معروف ترین ارجوزه های عربی عبارت اند از ارجوزۀ ابن معتز در تاریخ معتضد (۲۸۹ق)، ارجوزة فی الطب از ابن سینا، که از قدیم شهرت بسیار داشته و ابن رشد بر آن شرحی نوشته است؛ ارجوزة فی المنطق، باز هم از ابن سینا، و ارجوزة قُطرُب، در ۶۲ بیت، در لغات مثلث معروف.

معنی کلمه ارجوزه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارجوزه (حسینی بغدادی). حسنی حسینی بغدادی، سید احمد بن محمد (۱۱۲۸ - ۱۲۱۵ ق) صاحب کتاب ارجوزة است.
مؤلف، این ارجوزه را در شرح حال راویان آورده است. اسامی بر اساس حروف الفبا تنظیم شده و راویان مجهول نیامده است و در نهایت، کنیه ها و القاب آورده شده اند. سپس مؤلف، شرح مختصری در بیان مواردی را که به خاطر ضرورت شعری اجمال بیان شده اند، آورده است. محقق تهرانی در الذریعة این حاشیه را با عنوان حاشیة علی ارجوزة فی الرجال و در الذریعة ، این کتاب را با عنوان منظومة فی الرجال و نیز با عنوان رجال السید احمد بغدادی فهرست نموده است.نسخه خطی این کتاب، در کتاب خانه های ایران موجود است.

معنی کلمه ارجوزه در ویکی واژه

قصیده در بحر رجز، شعر کوتاه.
اراجیز.

جملاتی از کاربرد کلمه ارجوزه

پالان توش خان که با توش یلان در کتاب والا ارجوزه ولآلی می خواند و رخش صفائی شیب و بالامی تاخت مصاف پنهانش، پیدا شد و خلاف پیمان هویدا.خورشید شهریاران مصلحت را همی با گل آفتاب اندود و بر چشم ادراکش به چشم بندی های اعضا نقاب افکند. هر روزش مهلتی فرمود و بر همگان به مزایای رحمت منزلتی نهاد. به نبید ساری مست کرد، و برفتح سرخس و نهب خلخ دست داد، خیمه به هامون زد و قبه به گردون. صوت صلابت در کوه و فلات افکند، وصیت سرداری به کابل و کلات، دلی در خروش سگالش،آنکه اینان را نیز چون نوبینان پیشین در بنگه خود تاخت و تازی بازد و رامش مشکو را به یغمای ترکان و ترکمان یغمائی، ساخت و سازی.
در آن نبرد کز ارجوزه شاعران آرند زکشور لمن الملک لشکر افضال
بر بدین... لر ارجوزه سردار شیر یا ز کوهه کوه هرای پلنگ آید همی
ابن سینا در شعر نیز دستی داشته و اشعار زیادی به زبان عربی سروده‌است و حتی منظومه‌هایی مثل قصیده ارجوزه در مسایل علمی ساخته‌است. اشعاری نیز به زبان فارسی از او روایت کرده‌اند که برخی از آن‌ها به نام دیگران نیز آمده‌است و با توجه به اسلوب و معانی آن‌ها باید در انتساب این اشعار به ابن سینا تردید روا داشت[نیازمند منبع].
ابونخیله ارجوزه‌ای سرود که در آن ابوجعفر منصور را مدح نمود و او را ترغیب کرد که ولایت‌عهدی را از پسرعمویش عیسی بن موسی به پسرش محمد المهدی برگرداند. عیسی از او در غضب شد و کشتنِ ابونخیله را تدبیر نمود.
و درین عصامی و عظامی ارجوزه‌ و بیتی چند یاد داشتم، نبشتم، شعر:
پی ناورد من سردار اگر گیتی کند میدان من و ... لر ارجوزه وان میدان... به