ثخن
معنی کلمه ثخن در فرهنگ معین
معنی کلمه ثخن در فرهنگ عمید
معنی کلمه ثخن در فرهنگ فارسی
جمع ثخین
معنی کلمه ثخن در دانشنامه اسلامی
معنی یُثْخِنَ: تا آرامش و قرار گیرد - تا استحکام یابد (از کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او .در عبارت "مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَیٰ حَتَّیٰ یُثْخِنَ فِی ﭐلْأَرْضِ " منظو...
تکرار در قرآن: ۲(بار)
(بر وزن عنب) غلیظ شدن. محکم شدن. راغب گوید: ثَخُنَ الشَّیءُ آن گاه گویند که چیزی غلیظ شود و از جریان باز ماند (مثل غلیظ شدن شیره) و به آنکه زخم بزنند و از رفتار بازماند به طور استعاره گویند «ثَخُْتَهُ ضرباً». تا آنگاه که آنها را از حرکت باز داشتید و اسیرشان کردید ریسمان را محکم کنید. . آیه شریفه در ملامت مسلمانان است که درباره اسیران بدر به حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله وسلم اصرار کردند که آنها را نکشند و فدیه بگیرد تا وضع مالیشان بهتر شود ولی حق آن بود که اسیران کشته شوند تا دیگران به جنگ مسلمین جرئت ننمایند زیرا آن روز اسلام قوی نشده بود میبایست کفار در هول و هراس باشند. به نظرم جرأت کفّار قریش و راه انداختن جنگ «احد» از همان آزادی اسیران جنگ بدر سشرچشمه گرفت و اگر اسیران بدر کشته میشدند کفّار بار دیگر به مدینه لشگر کشی نمیکرد. بلی آنگاه که دین قوی شد و آزاد کردن اسیران خطری پیش نیاورد کشتن «یُثْخِن فی الْاَرْضِ» قدرت و استقرار یافتن دین پیامبر است که آزاد کردن دشمن ضرری نداشته باشد. مضمون آیه چنین است:(شرف الدین عاملی این مطلب را انکار کرده و میگوید: نزول آیه درباره آنهاست که میخواستند رسول خدا به عوض جنگ بدر کاروان قریش را به اسارت آورد، وگرنه آن حضرت با فتح بَدر نیرومند شده بود، قول ایشان بسیار دلچسب است رجوع شود به «النصّ والاجتهاد ص 182») برای هیچ پیغمبری تبوده که اسیران داشته باشد تاآنگاه که در زمین خود را نیرومند کند شما متاع دنیا را میخواهید و خدا آخرت را، خدا توانا و حکیم است. بعضی آن را مبالغه در قتل گفتهاند یعنی: اول پیامبران برای تقویت خود و ارعاب دشمنان مبالغه در قتل میکنند و پس از نیرومند شدن اسیر میگردند ولی این به نظر درست در نمیآید.
معنی کلمه ثخن در ویکی واژه
ستبری، ضخامت، کلفتی.
غلظت.
سختی.
جملاتی از کاربرد کلمه ثخن
نه بس شکفت که همچون ستاره در تدویر هزار گنبد دوارگنجدش به ثخن
یکی ترا زادست ثخن پهلودار نه از گریبن نه از قبن آیت فتحا
عجباً لحلمک کیف اثخنک العدی و رحی المنایا فی یدیک زمامها
قال مجاهد و سعید و قتاده حتی تنقطع الحرب و لا یکون فی الارض مشرک و هذا یکون زمان نزول عیسی بن مریم و الجهاد لا ینقطع ما دام فی الارض مشرک و معنی الایة: اثخنوا المشرکین بالقتل و الاسر حتی یدخل اهل الملک کلها فی الاسلام و یکون الدین کلّه للَّه فلا یکون بعده جهاد و لا قتال و ذلک عند نزول عیسی بن مریم (ع).
ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْری حَتَّی یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ. قراءت بصری بیا است و اسری جمع اسیر، مثل قتیل و قتلی، ای لم یکن لنبی ان یشتغل بالاسر و الفداء لانّ ذلک یذهب بالمهابة یثخن، ای حتّی یکثر القتل و الاثخان الاکثار من القتل مشتق من الثخانة و هی الصلابة و الکثافة، و قیل الشدة و القوة. میگوید هیچ پیغامبر بر آن نبود که اسیر را دارد و فدا ستاند، که داشتن و فدا ستدن هیبت و حشمت ببرد تا بسیار از آن اسیران میکشتند و در زمین میافکندند و مغلوب و مقهور خود میداشتند تا در دلهای مشرکان از پیغامبر و مؤمنان مهابت و رعب بود. ابن عباس گفت: این حکم روز بدر بود که مسلمانان اندک بودند و اسلام هنوز قوی نگشته بود باز که مسلمانان بسیار شدند و کار اسلام و مسلمانان بالا گرفت و قوی شد، در کار اسیران این آیت آمد: فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً.