انغماس

معنی کلمه انغماس در لغت نامه دهخدا

انغماس. [ اِ غ ِ ] ( ع مص ) به آب فرورفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). به آب فروشدن. ( تاج المصادر بیهقی ). به آب درآمدن. اغتماس. انقماس. ارتماس. غوط خوردن. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه انغماس در فرهنگ معین

(اِ غِ ) [ ع . ] (مص ل . ) زیر آب رفتن .

معنی کلمه انغماس در فرهنگ عمید

۱. فروشدن در آب، زیر آب رفتن.
۲. (تصوف ) فرورفتن در مادیات و تعلقات جسمانی که انسان را از توجه به عالم قدس باز دارد.

معنی کلمه انغماس در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) فرو شدن باب زیر آب رفتن ۲ - ( اسم ) فرو رفتگی .
به آب فرو رفتن . به آب در آمدن غوط خوردن .

معنی کلمه انغماس در ویکی واژه

زیر آب رفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه انغماس

جلال کبریا چون بحر و حیدرماهی آسایی که اندر بحرقدرت دایم او را انغماس استی
وصف تو را نه عقل مجرد کند نه روح در بحر بیکران ننماید خس انغماس
دارد ازین خجالت مرداب کن هنوز آب حیات در عرق شرم انغماس
عقل مجرد کجا و بحر گمانت خس نکند هرگز انغماس به عمّان