آکنده گوش

معنی کلمه آکنده گوش در لغت نامه دهخدا

( آکنده گوش ) آکنده گوش. [ ک َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) اصم . کر. مجازاً، اندرزناپذیر. که پند ننیوشد :
فراوان سخن باشد آکنده گوش
نصیحت نگیرد مگر در خموش.سعدی.پریشیده عقل و پراکنده هوش
ز قول نصیحتگر آکنده گوش.سعدی.بفریادتا برنداری خروش
سخن نشنود مرد آکنده گوش.؟

معنی کلمه آکنده گوش در فرهنگ معین

( آکنده گوش ) ( ~. ) (ص مر. ) اندرزناپذیر.

معنی کلمه آکنده گوش در فرهنگ فارسی

( آکنده گوش ) ( صفت ) ۱ - کر اصم . ۲ - اندرز ناپذیر آنکه بپند گوش ندهد .
کر اندرز ناپذیر

معنی کلمه آکنده گوش در ویکی واژه

آکنده‌گوش
(قدیم): بی‌اعتنا به سخنان و اندرزهای دیگران. اندرز ناپذیر.

جملاتی از کاربرد کلمه آکنده گوش

عشق میگوید که ای آکنده گوش از سرود من جهان اندر خروش
عشق می گو‌ید که ای آکنده گوش از سرود من جهان اندر خروش
گذشت از فلک ناله داد خواه تو در خواب و از غفلت آکنده گوش
همه از نصیحت برآکنده گوش به پیکار یغما تبرها به دوش
پریشیده عقل و پراکنده هوش ز قول نصیحتگر آکنده گوش