معنی کلمه خمیازه کشیدن در لغت نامه دهخدا خمیازه کشیدن. [ خ َم ْ زَ / زِ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) تثاؤب. فاژه کشیدن. دهن دره کردن. فاژیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به خمیازه شود.
جملاتی از کاربرد کلمه خمیازه کشیدن لطف کن جام روان بخش! وگرنه چو حباب اینک از خویش به خمیازه کشیدن رفتم