( آرن ) آرن.[ رَ ] ( اِ ) بندگاه میان ساعد و بازو از برون سوی یعنی جانب وحشی. آرنج. وارن. رونکک. مرفق : زمانی دست کرده جفت رخسار زمانی جفت زانوکرده آرن.آغاجی. آرن. [ رُ ] ( یونانی ، اِ ) گیاهی است که آن را لوف گویند. قسم بزرگ آن لوف الکبیر و شجرةالتنین و آرن مطلق ، و قسم کوچک آن لوف الصغیر و خبزالقرود و آذان الفیل و پیلگوش و فیلغوش و فیلگوش و فیلجوش و رجل العجل ، و قسم دیگر آن لوف الحیه و دراقیطون و لوف مستطیل ، و قسم چهارم آن لوف الجعدة، و قسم پنجم آن قلقاس نامیده میشود. و رجوع به آرن صارن شود. ارن. [ اَرْ رَ ] ( اِ ) بلغت زند و پازند گوسفند ماده را گویند که میش باشد. ( برهان ). اَرَشن. ارن. [ اَ رِ ] ( ع ص ) شادان. شاد. شادمان. ( آنندراج ). || اشتر نشاطکننده. ( کنزاللغات ). ارن. [ اَ رَ ] ( ع مص ) شادمان شدن. شادی. نشاط. نشاطی شدن. ( زوزنی ). نشاط و خرمی کردن. ( آنندراج ). نشاطمند و خرم شدن. اِران. اَرین. ارن. [ اَ ] ( ع مص ) بدندان گزیدن. ( از ناظم الاطباء ). ارن. [ اُ رُ ] ( ع اِ ) ج اِران. || ج ِ اَرون. ارن. [ اُ رُ ] ( اِخ ) شهری بطبرستان. ( منتهی الارب ) ( مرآت البلدان ). و صاحب تاج العروس اَرَن بتحریک ضبط کرده است. یاقوت گوید: اَرَن و شرز بلدان بطبرستان. ( معجم البلدان ). ارن. [ اِ رَ / رِ ] ( اِخ ) موضعی در دیار بنی سلیم بین أتم و سوارقیه ، بر جادّه راه بین منازل بنی سلیم و مدینه و عمرانی گوید آن بکسرتین بر وزن اِبِل است. ( معجم البلدان ). ارن. [ اِ رَ ] ( اِخ ) نام قدیم ایرلاند. ارن. [اِ ] ( اِخ ) شط و بحیره ای است در ایرلاند که از دو دریاچه اِرَن عبور کند و باقیانوس اطلس ریزد و طول آن 100 هزارگز است. ارنه. ارن. [ اَ رِ ] ( اِخ ) اسب عُمَیْربن جَبَل بَجَلی. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه آرن در فرهنگ معین
( آرن ) (رَ ) ( اِ. ) آرنج .
معنی کلمه آرن در فرهنگ عمید
( آرن ) = آرنج: زمانی دست کرده جفت رخسار / زمانی جفت زانو کرده آرن (آغاجی: شاعران بی دیوان: ۱۹۵ حاشیه ).
معنی کلمه آرن در فرهنگ فارسی
( آرن ) ( اسم ) نوعی گیاه از خانواد. آرنها که از انواع آن اریصارن یا لوف آذان الفیل یا فیلگوش لوف الجعدرا میتوان نام برد. بندگاه میان ساعد و بازو نام گیاهی به نام لوف آرنج، آرنگ، بندگاه میان ساعدوبازو، وارن و آران هم گفته شده نامی از نامهای اسبان
آرن. آرن ( به فرانسوی: Areines ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Vendôme - 2 واقع شده است. آرن ۴٫۸۴ کیلومتر مربع مساحت دارد ۸۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. آرن (فرانسه). آرن ( به فرانسوی: Aren ) یک کمون در فرانسه است که در Canton of Oloron - Sainte - Marie - Ouest واقع شده است. آرن ۷٫۳۹ کیلومترمربع مساحت و ۲۰۷ نفر جمعیت دارد و ۲۰۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. آرن (کمون). آرن ( به فرانسوی: Arrènes ) یک کمون در فرانسه است که در کروز واقع شده است. آرن ۲۲٫۵۶ کیلومتر مربع مساحت دارد. ارن (بلژیک). شهر ارن ( به فرانسوی: Herne ) در ناحیه اداری ال - ویلوورد در استان فلومیش بربان در منطقه فلاندری در کشور بلژیک واقع شده است.
معنی کلمه آرن در ویکی واژه
آرِن
جملاتی از کاربرد کلمه آرن
سرزمینهای مرتفعی در غرب کوهستان مهآلود و شمال کولدفلز. آنجا میدان جنگ مردمان آزاد آرنور و آنگمار در دوران سوم بود، هنگامی که ویچکینگ پس از شکست در جنگ فورنوست فرار کرد.
استادیوم آلیانتس آرنای شهر مونیخ تنها ورزشگاه در دنیا است که بدنه بیرونی آن قابلیت تغیر رنگ دارد. رنگ معمولی بدنه بیرونی آن سفید است ولی در هنگامی که باشگاه فوتبال بایرن مونیخ در این استادیوم میزبان است، بدنه بیرونی آن به رنگ قرمز تغییر رنگ میدهد. هنگامی که تیم ملی فوتبال آلمان در این ورزشگاه میزبان است رنگ بدنه بیرونی آن سفید است. قبل از احداث این ورزشگاه، بازیهای تیم فوتبال بایرن مونیخ در ورزشگاه المپیک مونیخ برگزار میشد.
هزار رنگ برآرند این فسون سازان که آفریده صنع هزار نیرنگند
و گفته اند چون حورالعین اندر بهشت سماع کنند درختان گل ببار آرند.
ده و شش هزارند پیل نبرد که برمه ز ماهی برآرند گرد
در مجموعهٔ مانگای بلیچ از تیته کوبو، شخصیت آرونیرو آروروئری به نام ارو آرنیو نامگذاری شده است.
در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد در سال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد. آرنولد حقوق سالانهٔ ۱۷۵ هزار دلار حاصل از فرماندار شدن را قبول نکرد و تمام این پول را به سازمانهای خیریه اهدا کرد.
که شاهنشاه عادل سعد بوبکر به ایوان شهنشاهی درآرند
وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا چون مؤمنانرا بینند گویند ایمان آوردیم وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ و چون با یکدیگر رسند گویند که ایشان را از توریة می سخن گویند، و این آن بود که کس کس از جهودان که توریة میدانستند و نه چنان سخت معاند بودند با رسول خدا، و نه باز نهاده بشوخی با مسلمانان قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ میگفتند در نهان که در توریة هست که محمد پیغامبرست و نعت و صفت او در توریة مذکور است. آن مهینان جهودان که معاندتر بودند این دیگران را گفتند که چرا ایشان را از توریة می خبر کنید که محمد رسول است از آن خبرها که اللَّه شما را گشاد در توریة. عَلَیْکُمْ لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تا فردا نزدیک خداوند شما حجت آرند بدان ور شما.
نه روی خواستن از حق بود جز آنان را که بنده وار همی طاعتش بجا آرند
در هنرهای رزمی فیلیپینی، استفاده از زانو، آرنج، لگدهای کوتاه و مشت در هنگام ایجاد فاصله بسیار نزدیک بین دو مبارز آزاد است. ضربه با سر، گرفتن حریف، پرتاب، ضربه با آرنج، شانه، قوزک و زانو نیز آزاد هستند.
اوپانیشاد بریهدآرنیکه اشوامدا را تمثیلی تفسیر میکند و میگوید که با قربانی کردن اسب، فرد میتواند به سلطنت بر زمین برسد، و در ادامه عنوان میکند که تنها با وارستگی از دنیا (که در تصویر اسب مجسم شدهاست) میتوان به خودکفایی روحانی دست یافت.
در طول همه این سالها، آرنه ترهولت، ادعا کرده که تهمت جاسوسی علیه وی، نا رواست؛ با این حال او ملاقات مخفی با مقامات کا گ ب را پذیرفته؛ و به تحویل اسناد محرمانه به مقامات کا گ ب و نیز دریافت پول، هم از مقامات شوروی و هم عراق، اعتراف کردهاست. بخشی از این مبالغ به یک حساب بانکی مخفی، درکشور سوئیس سپرده شدهاست.
به خوان اطعمه گر صد هزار لوت آرند به پیش خاطر من چون برنج و حلوا نیست
و اندر این، سخن دراز گشته است در این زمانه و هر کسی بر وجه تعجب عبارتی میکنند و بر یکدیگر قولی غریب میآرند و اندر تقدیم و تأخیر فقر و صفوت خلاف است و عبارت مجرد نه فقر است و نه صفوت به اتفاق. پس از عبارت مذهبی برساختند و طبع را از ادراک معانی بپرداختند، و حدیث حق بینداخت. نفی هوی را نفی عین میخوانند و اثبات مراد را اثبات عین میدانند. پس موجود و مفقود و منفی و مثبت جمله ایشانند به قیام نفس و هوای خود؛ و طریقت منزّه است از ترّهات مدّعیان.
از رابعه میآرند رضی الله عنها که روزی خدمتکار او دو درم آورد و به دست او داد. یک درم به دست راست گرفت و یک درم به دست چپ و وقت نان خوردن بود. گفتند: بخور. گفت: لقمه در دهانم نهید که دستم مشغول است. گفتند: این سهل است، آن دو درم را به یک دست بگیر. گفت: معاذاللهّ! آن درم جادوست و ایندرم جادوست، من این دو جادو را بهمدیگر جمع نکنم، که ایشان هر دو چون همنشین شوند، فتنهای بیندیشند، ایشان هم چون وصال یابند، تدبیر فراق ما کنند که: «یتعلمون منهمامایفرقون به بین المرء و زوجه»: جدا کنند میان مرد و زن، در تفسیر اهل ظاهر و جدا کنند میان روح و پیکر به نزدیک اهل تحقیق، زیرا زوج قدیم و جفت پاینده مر روح را «مقعد صدق» است. جفت او آن است که او را از جفتی برهاند، طاق کند، از درد برهاند، فرد کند.
نگارندهٔ پیکر از خاک و آب برآرندهٔ گوهر از آفتاب
آرنولد چرنوشویچ (روسی: Арнольд Петрович Чернушевич؛ ۱۵ ژانویهٔ ۱۹۳۳ – ۲ سپتامبر ۱۹۹۱) ورزشکار شمشیربازی اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.
در اساطیر یونان، آفارئوس (Ἀφαρεύς)، فرزند گورگوفونه و پری یرز بود. وی شوهر آرنه و پدر لینکئوس و آیداس محسوب میشد.