دسه

دسه

معنی کلمه دسه در لغت نامه دهخدا

دسه. [ دَ س َ / س ِ ] ( اِ ) تتمه ریسمان و ابریشمی باشد که به عرض کار در نورد بماند چون جولاهه جامه ٔبافته را از آن ببرد. ( برهان ) ( آنندراج ). دسک. دشک. || گلوله ریسمانی. ( برهان ) ( آنندراج ).
دسه. [ دُ س َ / س ِ ] ( اِ ) گلوله سنگ. ( برهان ) ( آنندراج ).

معنی کلمه دسه در فرهنگ معین

(دَ سَ یا س ) (اِ. ) = دسک : گلولة ریسمانی .

معنی کلمه دسه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تتمه ریسمان و ابریشمی که پس از آن که جولاهه جامه تافته را از آن ببرد بعرض کار در نورد بماند . ۲ - گلوله ریسمانی .
گلوله سنگ

معنی کلمه دسه در دانشنامه عمومی

دسه شهری در شهرستان سولنزو در استان بانوا در بورکینافاسوی غربی است و جمعیت آن ۱, ۷۵۶ نفر است.

معنی کلمه دسه در دانشنامه آزاد فارسی

دِسِه (Dese)
(به زبان امهری «شادی من») شهری در ناحیۀ امهره، در مرکز اتیوپی، به فاصلۀ ۲۵۰کیلومتری شمال آدیس آبابا. در سراشیبی غربی گریت ریفت ولی (درۀ نشستی بزرگ) قرار دارد. جمعیت آن ۱۱۲هزار نفر است (۱۹۹۲). مرکز ارتباطات و خرید و فروش است و صنایع آن بیشتر سنتی اند.

معنی کلمه دسه در ویکی واژه

دسک: گلولة ریسمانی.

جملاتی از کاربرد کلمه دسه

و آنچه مذکور شد از وجوب توبه از گناهان مذکور، توبه از بعضی از آنها واجب شرعی است، که اگر کسی مرتکب آن شده باشد و بی توبه از دنیا برود مستحق عذاب الهی خواهد بود و آن گناهانی است که در شریعت مقدسه بر همه کس حرام شده و نهی از آنها وارد شده و همه خلق در وجوب توبه از آنها یکسانند و اما بعضی دیگر از آن گناهان چون وساوس نفسانیه و رغبت قلبی به معاصی، و قصور درمعرفت و عظمت و جلال حضرت باری و امثال اینها، پس توبه از آنها واجب شرعی نیست که ترک آنها واجب شرعی نیست که ترک آنها موجب عذاب اخروی گردد بلکه وجوب آن به معنی دیگر است که عبارت از وجوب شرطی باشد یعنی کسی که خواهد پا بر بساط قرب حضرت معبود نهد و به مقام محمود برسد باید از آنها نیز توبه نماید.
به فن فلسفه و طب و کیمیا و نجوم حساب و هندسه موسیقی و فنون ادب
در زیارت ناحیه مقدسه از او چنین یاد شده‌است. السلام علی ابی ثمامة عمر بن عبدالله الصائدی، این سلام در زیارت رجبیه نیز با اندکی تفاوت نقل شده‌است.
چنانچه سهروردی در آثارش تصریح کرده، خانواده وی منسوب به سهرورد (نام شهری در زنجان) بوده و اصالتا ایرانی بوده‌است، زبان مردم این شهر در آن زمان ، پارسی پهلوی بوده است او در برخی از امضاهایش نام پدر و اجداد خویش را چنین نوشته‌است: «احمدبن یحیی‌بن محمدسهروردی» این هنرمند در پشت صفحه آخر کتاب نهج‌البلاغه که به شیوه ثلث و نسخ در غایت هنرمندی نوشته‌است، آورده «هذا کتاب نهج‌البلاغه الیاقوت‌الثانی شیخ‌زاده السهروردی کان...» از این نوشته برمی‌آید سهروردی ایرانی است که خود را شیخ‌زاده می‌نامد. از طرفی او را فرزند شهاب‌الدین عمر سهروردی است.
پرسش‌های یکم تا هفتاد و یکم دربارهٔ هندسه؛ پرسش‌های هفتادودوم تا صدونوزدهم دربارهٔ حساب؛ سؤال‌های صد و بیست تا دویست و سی و شش دربارهٔ نجوم (هیئت)؛ از دویست و سی و هفت تا دویست و چهل و یک در مبحث جغرافیا؛ پرسش‌های دویست و چهل و دو تا دویست و شصت و هفت مجدداً دربارهٔ نجوم (هیئت)؛ سؤال‌های دویست و شصت و هشت تا سیصد و بیست و سه در مورد گاه‌شمار، از سیصد و بیست و چهار تا سیصد و چهل و شش دربارهٔ اسطرلاب و بخش پایانی یعنی از ۳۴۷ تا ۵۳۰ مربوط به احکام نجوم است…
در سلسلهٔ زمان مخر بر هندسهٔ جهان مقدم
ستاره‌شمر نیست چون ما کسی که از هندسه بهره دارد بسی
نراقی در زمینه‌های بسیار گوناگونی مهارت دارد. او یک مجتهد شیعه، نویسنده و شاعر بود که در علوم اسلامی متخصّص بود. خصوصاً: فقه، اصول، حدیث، رجال، معقول و منقول، و اخلاق. امّا با این حال در علوم مختلف دیگری هم تبحّر داشت. از قبیل: ریاضی، نجوم، هندسه، فلسفه، ادیان‌شناسی، ادبیات و شعر و بسیاری از علوم دیگر.
آن یکی گوید: حساب و هندسه جمله وهم است و خیال و وسوسه
یومینگ پی در ۲۶ آوریلِ ۱۹۱۷ در گوانگ‌ژو در جمهوری چین به دنیا آمد و در ۱۸ سالگی به ایالات متحده آمریکا رفت و زیر نظر والتر گروپیوس در دانشگاه هاروارد تحصیل نمود. تمرکز وی در طراحی‌هایش بر هندسه دقیق، سطوح صاف و نور طبیعی بوده‌است. او در جریان جنگ جهانی دوم به عنوان پژوهشگر برای حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا کار کرد. سپس در سال ۱۹۵۵ به عنوان معمار، شرکت خود را در شهر بوستون تأسیس کرد. او حتی در سنین کهنسالی هم به کارش ادامه داد. موزه هنر اسلامی دوحه قطر یکی از پرآوازه‌ترین آثاری است که او در دهه ۸۰ زندگیش طراحی کرد.
قدسهی قامتان زان چمن آراست راست روی پری پیکران زان گل رو روست روست
یک بفقه و خلافی و تفسیر یک برمل و بهندسه و تعبیر
قضیه پیتو در هندسه مسطح به افتخار او نامگذاری شده‌است.
این اصل پایه و اساس نوعی از هندسهٔ نااقلیدسی که امروز به آن هندسهٔ هذلولوی یا هندسه لباچفسکی می‌شود، است.
عقول کامله را از ضمیرت استمداد نفوس قادسه را از علومت استظهار