معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 121
- جناب
- کلاسیک
- تکاثر
- تفاخر
- بیدار کردن
- هیجده
- نمایش تلویزیونی
- زعیم
- ترهات
- خیال باطل
- ضلالت
- نینوا
- خشک ریش
- خصومت
- کلیچه
- خانگی
- بیگانگی
- دیوانگی
- تخت بزرگ
- خونخواهی
- بهمن
- هنگامه
- توزیع
- تصدیع
- تطبیق
- دخانیات
- خزانه داری
- دواوین
- زبان ایرانی
- گره خوردن
- عقد
- بیمه نامه
- درکشیدن
- تنظیم
- کلاف
- در
- دو
- بعلاوه
- سرسام
- جانکاه
- بکلی
- وقت استراحت
- نیمه اول
- نیمه دوم
- موشکافی
- حکمرانی
- تنگه
- خروشیدن
- تاراج
- کنسرت
- هریک
- تقسیم کردن
- تجزیه
- توقف
- بندر
- پیچاپیچ
- مسکوت
- دایم
- بیخ
- بیستم
- کرونا
- هندواروپایی
- جمهوری چک
- نهیب
- تورانی
- غیاث
- بگه
- بهرام گور
- بهرام
- کرسی
- ثری
- بلند
- بهاره
- بهارش
- خوشباش
- یزدگرد
- تشنج
- پویان
- دیسه
- طیور
- عالیات
- فازمتر
- غمره
- شیربرنج
- شيت
- سجاد
- غاسق
- روایا
- غلام بچه
- ریدک
- نوایب
- رزاق
- چمن پیرا
- رزق
- رغیف
- درافتادن
- هممرکز
- ورق پاره
- مادر خوانده
- ژنژیویت
- پالاینده
- هستهای
- مفاجات
- نجیع
- ندامتگاه
- فرماندار
- متارکه جنگ
- کاکایی سرسیاه
- کرجی
- کریج
- کفر آمیز
- شطاح
- مسافت آزاد میانگین
- پاویون
- نخجیرگان
- زجاجی
- خر
- تابش
- بوشهری
- تاب و توش
- ترور
- تعلیل
- تند و تیز
- خین
- بنابراین
- جاله
- عفونت
- جنبی
- سکنی
- حوا
- تش
- حبیب
- حشا
- نابویا
- خواه
- بعضاً
- تثنی
- تیل
- جهانگرد
- بنی عباس
- بنیان
- بغض
- لاما
- بهادر
- بی خود
- توش
- تشبه
- تشریع
- تفته
- جلاد
- حشاش
- حكم
- خوره
- رومان
- ملخ
- فولاد
- بلیت ورودی
- بولتن
- بکور
- بیخته
- تناظر
- تاریک
- دارالعلوم
- درست
- دنان
- دیزاین
- بنه
- تازه کار
- تباهکار
- تحکم
- تخلی
- تسریع
- تصغیر
- تعریف
- تعویذ
- تفارق
- تقارب
- تمجید
- تناسخ
- تو
- جهاز
- حجله
- حسرت
- خداوندی
- رابه
- زامیاد
- زیغ
- لبن
- لنف
- غر
- فرماندار نظامی
- خیال
- حکومت کردن
- بع
- بغال
- بغلطاق
- بلاتکلیف
- بنداد
- بنیاسرائیل
- تأمین مالی