نوایب
معنی کلمه نوایب در فرهنگ معین
معنی کلمه نوایب در فرهنگ عمید
معنی کلمه نوایب در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع نایبه ( نائبه ) سختیها مصیبتها:... و نوایب زمان از این درگه با جاه مصروف دارادا .
معنی کلمه نوایب در ویکی واژه
جِ نائبه ؛ پیش - آمدها، حوادث.
جملاتی از کاربرد کلمه نوایب
فریاد از این جهان! که خردمند را ازو بهره به جز نوایب و احزان نمیرسد
به بزم باده نشین تا به اختیار طرب دل نشاط فزایت شود نوایب کاه
حاسدانت ز نوایب همه با هایاهای گوش پر ولولهٔ طبل ولی طبل رحیل
طاقتی بخشد شه و شهزادهها را ذوالمنن تا ابدشان دارد از کل نوایب در امان
گشت از دل من قرار غایب کارم نشود به از نوایب
عقاب صول او را نوایب آمده مخلب هژبر سطوت او را حوادث آمده دندان
مهتران را از حوادث هست توقیعش پناه کهتران را از نوایب هست درگاهش حصار
ابن یمین بیمن مساعی دولتت از محنت نوایب ایام رسته باد
مباد از مصایب تن تو نژند مبادا از نوایب دل تو فگار
بود چند حالم پریشان ازیشان بود زخمیم دل ز تاب نوایب