تباهکار
معنی کلمه تباهکار در فرهنگ معین
معنی کلمه تباهکار در فرهنگ عمید
۲. نابودکننده.
۳. خراب کار.
۴. گناه کار.
معنی کلمه تباهکار در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- فساد کننده خراب کننده . ۲- فاسق فاجر .
معنی کلمه تباهکار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تباهکار
مِنْ أَجْلِ ذلِکَ از بهر دلیری وی بر خون برادر، کَتَبْنا نوشتیم عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ بر فرزندان اسرائیل: أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً که هر کس که تنی کشد، بِغَیْرِ نَفْسٍ بیقصاص تنی، أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ یا بیتباهکاری که در زمین کرده بود، فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً هم چنان بود که همه مردمان را بکشته بود، وَ مَنْ أَحْیاها و هر که تنی زنده کند، فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً هم چنان بود که همه مردمان را زنده کرده بود، وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ و آمد به بنی اسرائیل، رُسُلُنا فرستادگان ما، بِالْبَیِّناتِ به پیغامهای روشن، ثُمَّ إِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ پس آن گه فراوان از ایشان، بَعْدَ ذلِکَ پس آن، فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (۳۲) در زمین بگزاف میروند و گزاف میکنند.
وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بالشرک و المعاصی و سفک الدماء، بَعْدَ إِصْلاحِها ببعث الرسل و بیان الشرائع و منع النّاس عن المعصیة و الظلم. لو لا الأنبیاء و الشرائع لأکل الناس بعضهم بعضا، و کل ارض قبل ان یبعث الیها نبی فاسدة، حتی تبعث الرسل الیها، فتصلح الارض بالطاعة. میگوید: در زمین همه تباهی و ناراستی و ناشایست بود، تا رب العزة پیغامبران را فرستاد، و خلق را از شرک و معاصی و ظلم باز داشتند، و بر اسلام و طاعت و صلاح داشتند. رب العزة میگوید: پس از آنکه بفرستادن پیغامبران آن فسادها بصلاح باز آوریم، دیگر باره تباهکاری مکنید، و به بد مردی در زمین مروید؟
وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ تباهکاری ایشان آن بود که عامّه خویش را از اسلام باز میداشتند، و ضعیفان مسلمانان را در شک میافکندند و دلها را میشورانیدند و راهها به بیم میکردند و راه میزدند و سخن چینی میکردند و ببد گویی مردم را در هم میافکندند.
با داس مقاومت دروده کشت ستم و تباهکاری