بهمن
معنی کلمه بهمن در لغت نامه دهخدا

بهمن

معنی کلمه بهمن در لغت نامه دهخدا

بهمن. [ ب َ م َ ] ( اِخ ) در اوستا «وهومنا» پهلوی «وهومن » مرکب از دو جزو «وهو» بمعنی خوب و نیک و مند از ریشه «من » بمعنی منش پس بهمن بمعنی به منش و نیک اندیش ، نیک نهاد. طبری ( ج 2 ص 4 ) گوید: «تفسیر بهمن بالعربیة «الحسن النیة» وی یکی از امشاسپندان و نخستین آفریده آهورمزداست. در جهان روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و دانائی خداست. دومین ماه زمستان و یازدهمین ماه سال شمسی بنام او بهمن خوانده میشود. و نیز دومین روز از هر ماه خورشیدی بدو نسبت دارد و همچنین بهمن گیاهی است که بقول بیرونی و اسدی طوسی مخصوصاً در جشن بهمنجنه خورده میشد. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ).
بهمن. [ ب َ م َ ] ( اِ ) نام ماه یازدهم از هر سال شمسی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). ماه یازدهم است از سال شمسی و آن ماه دوم است از فصل زمستان. ( آنندراج ). نام ماه یازدهم از سال شمسی. ( رشیدی ).ماه یازدهم باشد از سال شمسی و آن ماه دوم است از فصل زمستان که مدت ماندن نیر اعظم بود در برج دلو و در دهم این ماه جشن سده بود. ( جهانگیری ) :
به تن ژنده پیل و به جان جبرئیل
به کف ابر بهمن به دل رود نیل.فردوسی.پس آنگه سوی خان قارن شدند
همه دیده چون ابر بهمن شدند.فردوسی.فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمن ماه.فرخی.چنان کز روی دریا بامدادان
بخار آب خیزد ماه بهمن.منوچهری.همی راز گویند تا روز هر شب
ازیرا ز بهمن گل آزار دارد.ناصرخسرو.ماه بهمن نبید باید خورد
ماه بهمن نشاط باید کرد.مسعودسعد.نی نی که با غم است مرا انس لاجرم
مریم صفت بهار به بهمن درآورم.خاقانی.ذخیره ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دی.حافظ. || نام روز دویم است از هر ماه شمسی و بنا بر قاعده کلیه ٔفارسیان که چون نام روز با نام ماه موافق آید آن روز را عید گیرند و در این روز جشن سازند و انواع غله ها و گوشتها پزند و گل بهمن سرخ و سفید بر طعامها پاشند و هر دو بهمن را میده کرده با نبات و قند بخورند و بهمن سفید را سائیده با شیر بخورند و آنرا مقوی حافظه دانند و گویند این روز را خاصیت تمام است در کندن گیاهها و بیخهای دوایی از کوهها و صحراها و گرفتن روغنها و کردن بخورها، و نیک است در این روز جامه نو بریدن و پوشیدن و ناخن چیدن و موی پیراستن و عمارت کردن و این روز را بهمنجنه خوانند. ( برهان ) ( جهانگیری ). در دهم این ماه جشن عظیم واقع شده... ( آنندراج )( از ناظم الاطباء ). نام روز دوم از هر ماه شمسی. ( غیاث ) ( رشیدی ) :... چون دو روز از ماه بهمن گذشته بودی بهمنجنه کردندی و این عیدی بودی و بهمن سرخ و زرد بر سر کاسه ها افشاندی. ( فرهنگ اسدی ).

معنی کلمه بهمن در فرهنگ معین

(بَ مَ ) [ په . ] ( اِ. ) ۱ - یکی از امشاسپندان . ۲ - دوّمین روز از هر ماه خورشیدی . ۳ - یازدهمین ماه سال خورشیدی و دومین ماه زمستان . ۴ - تودة بزرگ برفی که در اثر صدا یا هر محرک دیگر از کوه فرو می ریزد. ۵ - از الحان قدیم ایرانی . ۶ - گیاهی دو ساله و سبز

معنی کلمه بهمن در فرهنگ عمید

۱. ماه یازدهم از سال خورشیدی، ماه دوم زمستان.
۲. تودۀ برف که در اثر وزش باد در قسمتی از کوه جمع می شود و ناگهان سرازیر می گردد.
۳. ‹بهمنین، بهمنان› (زیست شناسی ) گیاهی خودرو و خاردار با برگ های بریده که ریشۀ آن مصرف دارویی دارد.
۴. [قدیمی] روز دوم از هر ماه خورشیدی.
۵. [قدیمی] در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر چهارپایان مفید که ماه بهمن و روز بهمن به نام اوست.
* بهمنِ سرخ: (زیست شناسی ) گیاهی علفی و پایا با ساقه های پرشاخه و گل های چهارتایی.
* بهمنِ سفید: (زیست شناسی ) ریشۀ گیاه بهمن.
* بهمن گردی: [قدیمی] ذرات فراوان برف به حالت غبار که به واسطۀ وزش باد به شکل گردباد درمی آید و گاهی تلفات زیاد وارد می کند.

معنی کلمه بهمن در فرهنگ فارسی

ابن کیقباد شاعر زردشتی سراینده [ قصه سنجان ] .
ماه یازدهم ازسال خورشیدی، ماه دوم زمستان ، توده برف که دراثروزش بادازکوه میریزد
۱ - ( اسم ) یکی از امشاسپندان ۲ - دومین روز از هر ماه شمسی ( بنام امشاسپند مذکور ) ۳ - یازدهمین ماه سال شمسی و دومین ماه زمستان ( بنام امشاسپند مذکور ) . ۴ - بیخی است سپید رنگ یا سرخ مثل زردک . سابقا ریش. آنرا باسم بهمن سرخ و بهمن سپید در داروها مصرف میکردند بهمنین بهمنان ۵- برف انبوه و لختهای برف که از کوه بتابش آفتاب وزش باد یا انعکاس صوت جدا شود و سرازیر گردد . یا بهمن گردی . ذرات بسیار برف بحالت گرد و غبار که بسبب وزیدن باد بشکل گردباد در می آید وممکنست تلفات بسیار وارد آورد .
دهی از دهستانی صنعاد است که در بخش مرکزی شهرستان آباده واقع است .

معنی کلمه بهمن در فرهنگ اسم ها

اسم: بهمن (پسر) (فارسی، پهلوی، اوستایی، کردی) (تاریخی و کهن، طبیعت، گل) (تلفظ: bahman) (فارسی: بَهمن) (انگلیسی: bahman)
معنی: نیک اندیش، نیک پندار، راست گفتار، راست کردار، ماه یازدهم از سال شمسی، ( در جغرافیا ) توده عظیمی از برف و یخ، ( در شاهنامه ) پسر اسفندیار، ( در اوستایی، vohumana )، ( در پهلوی، vahuman ) نیک اندیش، به منش، نیک نهاد، ( در گیاهی ) نام گیاهی دو ساله و سبز رنگ با گلی زرد رنگ که ریشه ی آن مصرف دارویی دارد، که از قسمت های بلند کوهستان لغزیده و همراه خود هزاران تن سنگ و مواد دیگر حمل می کند، ( در قدیم ) در فرهنگ ایران قدیم فرشته ای که موکل بر روز و ماه بهمن بوده است، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) از الحان قدیمی، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) پسر اسفندیار که پس از کشته شدن پدر به پادشاهی رسید و به خونخواهی پدر برخاست، ) نام پسر کیقباد، شاعر زردشتی، سراینده ی «قصه ی سنجان»، ( در اعلام ) در روایات ایرانی نام پسر اسفندیار پسر گشتاسب پادشاه کیانی، سراینده ی ' قصه ی سنجان '، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام ‏پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی، تخلص شاعر کرد «فریدون بهمن» ( نگارش کردی

معنی کلمه بهمن در دانشنامه عمومی

بهمن (آباده). بَهمَن شهری از توابع بخش بهمن صغاد شهرستان آباده در استان فارس می باشد.
شهر بهمن آرامگاه دو امامزاده واجب الاحترام احمد و جعفر است. از دیدنی های این شهر می توان به مقبره این دو امام زاده عزیز و کوچه باغ های با صفا و خوش آب و هوا مثل کوچه باغ سر آسیاب و چهارباغ و عیون آباد و باغ های خیابان خندق و گودالی ، مزارع گندم و جو دولت آباد و زمین های زراعی بهمن و عباس آباد ، دو قنات بزرگ و تاریخی این شهر ، تپه نور الشهدا و تل حاجی آباد اشاره کرد . صنایع دستی بهمن اعم از گیوه ، سفیداب، پوست ماستی ، قالی دست بافت ، گلیم، جاجیم و انواع دیگر صنایع کار با چوب هستند . سوغاتی های این شهر متشکل از محصولات باغی و زراعی و لبنی میباشد، لبنیات بهمن زبان زد کل منطقه و شهرستان است و به همین دلیل محصولات لبنی شهر بهمن به تمامی نقاط استان فارس و اصفهان صادر میشود. شهر بهمن به برکت حضور این امامزادگان احمد و جعفر قطب مذهبی شهرستان و بدون اغراق قطب مذهبی شمال فارس است .
شهر بهمن در میان کوه های داخلی زاگرس و ارتفاعات بهمنک کوچک و بزرگ قرار گرفته که تا ارتفاعات تل تبرک و ترسالی ایزدخواست ادامه دارند. هوایش معتدل و نسبت به شهر آباده سردتر است.
بهمن (فیلم ۱۹۷۸). بهمن ( انگلیسی: Avalanche ) فیلمی به کارگردانی کوری آلن است که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد.
• راک هادسن
• رابرت فورستر
• میا فارو
• جانت نولان
• ریک موزز
• استیو فرنکن
• بری پریموس
بهمن (نیشابور). روستای بهمن یا بهمان ( نیشابور ) ، روستایی از دهستان دربقاضی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور، در استان خراسان رضوی ایران است. نام روستا بهمان یا بهمن است که به گویش محلی بهمو یا بمو تلفظ می شود.
فاصله روستا تا شهر نیشابور حدود ۴ کیلومتر و مساحت تقریبی آن حدود ۱۰ کیلومتر مربع است. حدود جغرافیایی از شمال و شمال شرق به روستاهای بحرودی و جوری و محمود آباد ( به قول محلی ها، گوری و محمود هوا ) و از جنوب به روستای کریم آباد، از غرب و جنوب غربی به قلعه نو و جاده الدی و از غرب به زمین های خالصه گازیرگا منتهی می شود.
گویش محلی این روستا، گویش نیشابوری است.
جمعیت روستا نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵ ، تعداد 45 خانوار و 139 نفر مشتمل بر 74 نفر مرد و 65 نفر زن می باشد.
این روستا خاستگاه قوم انتظاری ها می باشد.
شغل اهالی روستا برای مردان در گذشته کشاورزی، قالی بافی و دامداری و برای زنان فرت بافی و نخ ریسی بود. اما در حال حاضر شغل بیشتر اهالی گاوداری و کارگری است.
قنات روستا سالیان سال است خشک شده و لذا زمین های آن زیر کشت نمی رود. قبل از خشک شدن آب قنات، نوبت آب هرکس که بود، آب در آبگیری که به آن تلخ می گفتند جمع می شد و بسته به میزان سهمیه آب طی ۱۲ تا ۲۴ ساعت آب در تلخ می ماند و جهت آبیاری از طریق جوی ها به سر زمین برده می شد.
در گذشته روستا دارای حمام خزینه ای بود که آن هم تخریب شده است. همچنین در ایام قدیم در تمام خانه ها تنورهای نانوایی قرار داشت و همه کدبانوها می توانستند نان بپزند ولی حالا در خانه ها دیگر کسی نان نمی پزد چرا که روستا دارای نانوایی به سبک جدید شده است. حالا دیگر روستا از نعمت برق و گاز و آب لوله کشی و جاده آسفالت بهره مند است و مسجد روستا نیز بازسازی شده و به همت خیرین دارای گنبد و گل دسته هم شده است. دانش آموزان می توانند تا پایان مقطع ابتدایی در مدرسه روستا تحصیل نمایند.

معنی کلمه بهمن در دانشنامه آزاد فارسی

بهمن (اوستا). بَهمَن (اوستا)
صورت دگرگون شدۀ واژۀ اوستایی وُهُومَه نَه. در زبان اوستایی وُهوُ یعنی نیک و مَه نَه یعنی اندیشه و منش؛ پس بهمن یعنی نیک منش. در تقویم ایران پیش از اسلام و نیز در سالنامه های زردشتی، دومین روز از هر ماه بهمن نام دارد و تقارن روز بهمن از ماه بهمن، روز جشن و شادی است؛ که آن را بَهمَنگان یا بَهمَنجِه نامند. بهمن از اَمشاسپندان یا ایزدان مقدس دین زردشتی است که زردشت را به بارگاه اهورامزدا رهنمون شد. سحرخیزی و کشت و کار از صفات ایزد بهمن شمرده می شود و نیز جامۀ سپید و گل یاسمن سفید نمادهای وی هستند.
بهمن (شاهنامه). بَهمَن (شاهنامه)
از شخصیت های پیچیده و پرچهرۀ داستان های کهن ایرانی . بنابر روایت ، یکی از چهار پسر اسفندیار که به هنگام رفتن اسفندیار به زابل برای دستگیری رستم ، پیغام پدر را برای رستم برد. زال بهمن را به شکارگاه رستم فرستاد. بهمن که از فراز کوه رستم را در حال خوردن گوری بریان و نوشیدن شراب دید از جان پدر خود نگران شد و خواست که خود کار رستم را بسازد. او سنگی بزرگ را سوی رستم پرتاب کرد. رستم این سنگ را با پاشنۀ پا به سویی افکند. بهمن ناگزیر به دیدار رستم شتافت . رستم او را شناخت و مهمانش کرد. قرار شد که اسفندیار در ساحل هیرمند با رستم دیدار کند. اسفندیار در واپسین لحظه های مرگ از رستم خواست که پدروار به آموزش بهمن همت گمارد. رستم، به رغم مخالفت برادرش زواره، این مسئولیت را پذیرفت . پس از چندی، چون جاماسپ آیندۀ بهمن را به گشتاسپ گفت ، گشتاسپ او را از نزد رستم فراخواند و او را شایستۀ نام اردشیر یافت . همین بهمن اردشیر است که مورخان دورۀ اسلامی در روایت های گوناگون با عنوان درازدست از او یاد می کنند. گشتاسپ سرانجام تاج وتخت را به او سپرد. بهمن، پس از نشستن بر تخت ، برای برگرفتن کین اسفندیار، به رغم پوزش خواهی زال، به زابلستان لشکر کشید. زال به پیشواز او آمد، اما بهمن او را به بند کشید و پس از کشتن فرامرز، دستور به غارت زابلستان داد. اما سرانجام به کوشش پشوتن از کردۀ خود پشیمان شد و زال را آزاد کرد. بنابر روایت، بهمن را پسری بود به نام ساسان و دختری به نام همای . بهمن شیفتۀ همای شد و با او ازدواج کرد و او را به شاهی برگزید. ساسان از ایران گریخت و بهمن درگذشت .
بهمن (هواشناسی). بَهمن (هواشناسی)(avalanche)
بَهمن
سقوط یا حرکت تودۀ برف و یخ به سمت پایین دامنۀ شیب دار، تحت نیروی ثقل. سقوط بهمن به علت ناپایداری توده های برف در نواحی کوهستانی رخ می دهد. تغییرات حرارت، صدای ناگهانی یا لرزش های زمین بُرد ممکن است باعث وقوع بهمن، خصوصاً روی شیب های بیش از ۳۵ درجه، شود. با حرکت بهمن، برف فشرده و تبدیل به یخ می شود و امکان دارد سنگ ها را هم به حرکت درآورد و خسارات بیشتری ایجاد کند. بهمن ها، بر اثر لغزه، شیارهایی به صورت گسله هایی طویل، با طول حداکثر یک کیلومتر و عرض ۱۰۰ متر بر دامنۀ کوهستان برجا می گذارند. این لغزه ها، همچون آتش سوزی در جنگل، در ایجاد تنوع زیستی آثار مثبتی هم دارند. بدین ترتیب که با پاک کردن دامنه ها از برف و جنگل های قدیمی کوهستانی، امکان رشدِ گیاهان و بوته هایی را که نمی توانند در سایه زندگی کنند، فراهم می آورند. درنتیجه، کولونی ها احیا و مسیرهایی برای عبور حیات وحش ایجاد می شود. بهمن ها، خصوصاً در نواحی مناسب برای اسکی، خطرآفرین اند. در ۱۹۹۱، بهمنی عظیم تغییر شکلی نظرگیر در ماونت کوک در نیوزیلند ایجاد کرد.

معنی کلمه بهمن در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بهمن، نام یازدهمین ماه سال و دومین ماه فصل زمستان در تقویم کنونی ایران و نیز نام دومین روز هرماه شمسی در تقویم ایرانیان باستان می باشد.
بهمن (اوستایی: وُهومنه؛ پهلوی: وُهومَن و وَهمَن)، به معنای «اندیشه نیک»، و به عقیده زردشتیان نخستین امشاسپند و ایزد موکل بر چارپایان سودمند است. برای ایرانیان باستان ـ که بر ۱۲ماه سال و ۳۰ روز ماه نام های ایزدان خود را نهاده بودند ـ هر روزی از هر ماه که نام همان ماه را داشت، خجسته بود. آنان چنین روزهایی را جشن می گرفتند و این جشن ها را با افزودن پسوند نسبتِ «- گان» به نام ماه ها نام گذاری می کردند، همچون تیرگان، مهرگان، بهمنگان و جز آن. بدین ترتیب، در دومین روز ماه بهمن جشن بهمنگان برگذار می شد که در متون دورۀ اسلامی به صورت «بهمنجنه» ضبط شده است.
جشن های بهمن
در این ماه بجز بهمنگان جشن های دیگری هم بود که یکی از مشهورترین آن ها که در روز دهم برگذار می شد، «سده» نام داشت، سبب نام گذاری سده را چنین دانسته اند که از این روز تا پایان سال صد شب و روز (۵۰ شب و ۵۰ روز) فاصله است و برخی هم گفته اند: در این روز شمارِ زادگان کیومرث، نخستین انسن به صدتن رسید، در این روز مردم به یاد رخدادهایی اسطوره ای آتش می افروختند.
← نوشته بیرونی
(۱) ابوریحان بیرونی، الآثارالباقیه، به کوشش پرویز اذکایی، تهران، ۱۳۸۰ش.(۲) ابوریحان بیرونی، التفهیم، به کوشش جلال الدین همایی، تهران، ۱۳۵۲ش.(۳) ابوریحان بیرونی، القانون مسعودی، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.(۴) حسن تقی زاده، گاه شماری در ایران قدیم، تهران، ۱۳۱۶ش.(۵) جلال الدین همایی، حواشی و تعلیقات بر التفهیم.(۶) Justi، F، Iranisches Namenbuch، Marburg، ۱۸۹۵.(۷) Nyberg، H S، A Manual of Pahlavi، Wiesbaden، ۱۹۷۴.
[ویکی شیعه] بهمن (ماه). بهمن یازدهمین ماه سال خورشیدی(شمسی) است که در تقویم ایران ۳۰ روز دارد.

معنی کلمه بهمن در ویکی واژه

بهمن ماه، یازدهمین ماه از سال شمسی و از اسامی مردانه ایرانی و یکی از امشاسپندان.
توده بزرگ برف که در اثر صدا یا هر محرک دیگر از کوه فرو می‌ریزد.
از الحان قدیم ایرانی.
گیاهی دو ساله و سبز رنگ با گلی زرد که ریشه آن مصرف دارویی دارد.
در اوستا «وهومنا»، در زبان پهلوی «وهومن» مرکب از دو جزو «وهو» بمعنی خوب و نیک و مند از ریشه «من» بمعنی منش؛ پس بهمن بمعنی به منش‌ و نیک اندیش، نیک نهاد. تاریخ طبری جلد ۲ صفحه ۴.
«گوید: «تفسیر بهمن بالعربية «الحسن النية» وی یکی از امشاسپندان و نخستین آفریده اهورمزدا است. در جهان روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و دانائی خداست. دومین ماه زمستان و یازدهمین ماه سال شمسی بنام او بهمن خوانده میشود. و نیز دومین روز از هر ماه خورشیدی بدو نسبت دارد و همچنین بهمن گیاهی است که بقول بیرونی و اسدی طوسی مخصوصاً در جشن بهمنجنه خورده میشد. (حاشیه برهان قاطع چ معین).
کلمه بهمن در اشعار فارسی:
به تن ژنده پیل و به جان جبرئیل.....به کف ابر بهمن به دل رود نیل (فردوسی)
پس آنگه سوی خان قارن شدند.....همه دیده چون ابر بهمن شدند (فردوسی).
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد.....عید فرخنده و بهمنجنه و بهمن ماه (فرخی یزدی).
چنان کز روی دریا بامدادان.....بخار آب خیزد ماه بهمن (منوچهری).
همی راز گویند تا روز هر شب.....ازیرا ز بهمن گل آزار دارد (ناصرخسرو).
ماه بهمن نبید باید خورد.....ماه بهمن نشاط باید کرد (مسعودسعد).
نی نی که با غم است مرا انس لاجرم.....مریم صفت بهار به بهمن درآورم (خاقانی).
ذخیره ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار....که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دی (حافظ).

جملاتی از کاربرد کلمه بهمن

محمدرضا کلباسی، سحرگاه سه شنبه چهارم شوال ۱۳۸۳، ۲۹ بهمن ۱۳۴۲، در ۸۵ سالگی در مشهد درگذشت. خاکسپاری او از منزل وی واقع در بازار بزرگ به سمت حرم رضا، با حضور علما و مردم مشهد انجام شد. سید محمدهادی میلانی نماز بر پیکر وی خواند و جنازه او در صحن عتیق (سقاخانهٔ اسماعیل طلا) ایوان سوم، کف ایوان دفن شد. میلانی برای کلباسی مجلس ترحیم گرفت و به دستور او سنگ بزرگی به دیوار ایوان نصب شد و نام و نسب او روی آن نوشته شد. در نجف نیز به دستور سیدابوالقاسم خویی در جوار حرم علی مراسم بزرگداشت او برگزار شد
تخت جمشید و افسر دارا تیغ شاپور و رایت بهمن
عاطفه احمدی در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱ مهاجرت خود به کشور آلمان را علنی کرد و به این موضوع اشاره کرد که از این به بعد زیر پرچم کشور آلمان بازی خواهد کرد، رئیس فدراسیون اسکی در اولین واکنش خود به مهاجرت عاطفه احمدی گفت: «امیدوارم خبر پناهندگی عاطفه احمدی درست نباشد» ولی بعد از مدتی در دومین واکنش خود گفت: «شوکه شده‌ایم!»
آرامگاه عبدالرحمن شیخ مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان بستک، بخش کوخرد، روستای کوخردواقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۹۲۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
خورشید ما مقیم حمل در بهار جان فارغ ز بهمنست و ز کانون زهی مساغ
این فرمانده ایرانی در بهمن سال ۱۳۵۷ (مصادف با وقوع انقلاب اسلامی ایران) در کمیته دفاع-شهریِ شهرستان اصفهان به فعالیت پرداخت و پس از مدتی به عنوان مربی تاکتیک و سلاح در سپاه پاسداران در اصفهان مشغول گردید و با شروع «غائله کردستان»، به عنوان مسئول عملیات سپاه سنندج منصوب شد.
کند نبرد اگر مهرگان اگر کانون کشد سپاه اگر فرودین اگر بهمن
به هم‌سنگی‌ِ خود مرا بر مسنج که از اژدها بهمن آمد به رنج
در ۲۹ بهمن جمعی از معلولان با حضور در اولین روز نمایشگاه رسانه‌‌های ایران، با در دست داشتن نوشته‌‌های اعتراضی سعی کردند تا صدای اعتراض خود را در رسانه‌های کشور منعکس کنند و از دولت خواستند که ماده بیست و هفتم قانون اساسی را اجرا کند. مدیر کمپین معلولان گفت که فقط ۵ درصد از حداقل دستمزد «معلولان بسیار شدید»، یعنی معادل ۲۷۳ هزار تومان به معلولان پرداخت میشود.
اسماعیل دولتشاهی یا دکتر اسماعیل دولتشاهی(زاده: ۱۳۰۶ خورشیدی در کرمانشاه، درگذشت: ۱۸ بهمن ۱۳۸۲ خورشیدی در تهران)، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار برجسته و نامدار ایرانی، و استاد و مدّرس تاریخ عمومی جهان و تاریخ تمدّن در دانشسرایعالی تهران (دانشگاه خوارزمی امروزی) بود.
مراسم سی و پنجمین دوره جایزه کتاب‌سال جمهوری اسلامی ایران و بیست و پنجمین دوره جایزه جهانی کتاب سال با حضور حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ در تالار وحدت برگزار شد.
مر او را خجسته پسر بود هفت چو آگه شد از پیش بهمن برفت
این اثر در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۵۶ با شمارهٔ ثبت ۱۵۷۹ به‌عنوان اثر ملی ایران به ثبت رسید.
در این زمان آقای بهمن بیگی به عنوان یک فرد محلی، برای همکاری و تسهیل کمک رسانی آمریکایی‌ها و همچنین مترجم کارشناسان آمریکایی اصل چهار بود. آقای بهمن بیگی می‌نویسد: «خوشبختانه در راستای پیشرفت‌های فرهنگی مملکتی عده‌ای از ثروتمندان عشایر فارس به ندای من پاسخ مثبت دادند و تقبل کردند حقوق بیش از یکصد نفر معلم را شخصاً بپردازند. سپس با تلاش فراوان از میان روستاهایی که در مسیر ایلات بودند معلم کافی برای ایجاد ۷۹ مدرسه سیار پیدا کردم.».
آب‌انبار آجری پاسنگان مربوط به مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، کیلومتر ۲۰ جادهٔ کاشان در کنار کاروانسرای پاسنگان واقع شده است. این اثر در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۰۷۱۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
رویه‌اش وصله‌ای ز چکمه زال زیره‌اش تخت چارق بهمن
در تموزش توری و کتان خرم پوستینش بهر بهمن آورم
وز شرم باد سرد بد اندیشت کرده عرق جبین دی و بهمن
می نبینی بهمن و دی گر سجام بسته گردد آب و بشکافد رخام
بدان معنی که همنامی تو با فاروق میکوشی که تا مرسنت او را بهمنامی کنی احیا