یزدگرد

معنی کلمه یزدگرد در لغت نامه دهخدا

یزدگرد. [ ی َ گ ِ ] ( اِخ ) نام چندتن از سلاطین ساسانی است. ( از یادداشت مؤلف ). نام چندتن از پادشاهان ایران بوده هریک لقبی داشته اند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).
یزدگرد. [ ی َ گ ِ ] ( اِخ ) یزدگرد اول ، پسر شاهپور سوم در 399 م. به تخت نشست. در روایات ایرانی این شاه را گناهکار ( بزه کار )، اثیم ، خوانده اند ولیکن مورخین خارجه میگویند که شاهی بود باصفات خوب و جوانمرد و چون می خواست از نفوذ بزرگان بکاهد و به تعصب مذهبی مغها میدان نمی داد او را گناهکار گفتند. در زمان او امپراطور روم شرقی در تحت حمایت یزدگرد درآمد. توضیح آنکه آرکادیوس امپراطور بیزانس چون نزدیکی مرگ را احساس کرد و ولیعهدش تئودوس در گهواره بود برای اینکه پسرش بی مانع بر تخت نشیند و امپراطوری شرقی از جنگهای ایران محفوظ بماند در وصیت نامه خود او را به یزدگرد سپرد و خواهش کرد که امپراطوری را حمایت کند. یزدگرد همین که بر مفاد وصیت نامه اطلاع یافت خواجه دانایی آنتیوخوس نام که نیز خیلی مجرب بود به قسطنطنیه فرستاد تا تئودوس را تربیت نماید و به سنای بیزانس اعلام کرد که دشمن امپراطور صغیر دشمن شاه است. تئودوس دوم با سرپرستی یزدگرد بزرگ شده بر تخت نشست و چنانکه نوشته اند تا یزدگرد زنده بود از فتوت و جوانمردی خود نسبت به بیزانس نکاست و این دولت از طرف ایران نگرانی نداشت. حتی بعد از اینکه امپراطور سفارتی به دربار حامی خود فرستاد خواهش کرد نسبت به مسیحیان مقیم ایران توجهی بشود. یزدگرد سفیر مزبور را که از روحانیان بلند مرتبه بود گرم پذیرفت و رفتار خود را نسبت به مسیحیان تعدیل نمود و راجع به آزادی عیسویان ایران در بنا کردن کلیساها و پرستش مسیح فرمانی داد ( 309م. ) مقارن این زمان دولت بیزانس سخت تضعیف شده بود و این زمان یزدگرد بسهولت میتوانست بقیه بین النهرین و نیز شامات و آسیای صغیر را تصرف نماید ولیکن صلح طلبی یزدگرد و دوستی که آکاردیوس نسبت به او اظهار میکرد مانع از جنگ ایران با بیزانس گردید. شهر یزد رااز بناهای یزدگرد می دانند. جهت فوت او معلوم نیست. موافق روایت ایرانی در نزدیکی دریاچه سو ( چشمه سبزنیشابور ) از لگد اسب آبی مرد ولیکن بعضی گمان می کنند که به سوء قصد فوت کرده است. ( 420 م. ). ( دوره تاریخ ایران تألیف پیرنیا چ دبیرسیاقی صص 197 - 198 ).
یزدگرد. [ ی َ گ ِ ] ( اِخ ) یزدگرد دوم ، پسر بهرام گور شانزدهمین پادشاه ساسانی ، بعد از پدر به تخت نشست و حملات هیاطله ، به ایالات شمال شرقی در ایران مجالی به او نداد که به رومیها بپردازد. در این اوان مذهب عیسوی در ارمنستان انتشار می یافت و یزدگرد میخواست آن را در مذهب زرتشتی نگاهدارد تا از ایران جدا نشود. اما خطی که میسروپ ارمنی اختراع کرده بود ( 397 م. ) مبانی ملی ارامنه را محکم نموده آنها را به پافشاری تشویق می کرد. وزیر ایران مهرنرسی اعلامیه ای منتشر و اصول مذهب عیسوی را رد کرد. رؤسای روحانیان ارامنه ردی بر این رد نوشتند و بعد ارامنه شوریدند. در این موقع یزدگرد از جنگهایی که در مشرق هیاطله می نمود خلاصی یافته به ارمنستان شتافت و جنگ خونینی در آوارائیر درگرفت. سردارقشون ارامنه واردان مامی کنی کشته شد و رئیس روحانیین ارامنه با ده نفر از کشیشهای بزرگ اسیر شدند. پس از آن آرامش برقرار و آتشکده ها روشن گردید و برگشت مردم به مذهب زرتشتی از اینجا حاصل شد که مذهب عیسوی در میان مردم هنوز ریشه ندوانیده بود. از وقایع سلطنت یزدگرد عهدنامه ای است که با روم شرقی بست و به موجب آن تئودوس متعهد شد که رومیها استحکاماتی در نزدیکی حدود ایران بنا نکنند و نیز قبول کرد سالیانه مبلغی بپردازد تا دولت ایران یک ساخلو قوی در دربند ( قفقاز کنار دریای خزر ) نگاهدارد و نگذارد مردمان شمالی به طرف ایران و روم شرقی تجاوز کنند. یزدگرد در جنگهای خود با هیاطله بهره مندی بهرام گور را نداشت ولیکن باوجود این موفق شد که از تاخت و تاز آنها در حدود ایران جلوگیری کند. این جنگها از 443 تا 451 م. دوام داشت. ( تاریخ ایران تألیف پیرنیا صص 201 - 202 ).

معنی کلمه یزدگرد در فرهنگ فارسی

اسم علم برای مردان .

معنی کلمه یزدگرد در فرهنگ اسم ها

اسم: یزدگرد (پسر) (فارسی) (تلفظ: yazdgerd) (فارسی: يزدگرد) (انگلیسی: yazdgerd)
معنی: افریده خداوند، به معنی آفریده ی یزدان، یا ایزد آفریده است، ( اَعلام ) یزدگرد: نام سه تن از شاهان ساسانی ) یزدگرد اول: شاه [، میلادی]، که به خاطر حمایتش از مسیحیان به بزهکار معروف شد، ) یزدگرد دوم: شاه [، ) یزدگرد سوم: آخرین شاه ساسانی [، که بر اثر شکست از مسلمانان به مرو گریخت و در آنجا کشته شد، ( در اعلام ) نام پدر بهرام گور که پس از مرگ برادر خود ' بهرام شاپور ' به پادشاهی نشست، نام پسر بهرام گور، نام موبد و دبیر درگاه انوشیروان و، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام آخرین پادشاه ساسانی

معنی کلمه یزدگرد در دانشنامه آزاد فارسی

یَزْدگِرد
در متون پهلوی ایزد کَرْت، و در متون عربی یَزْدِجِرد؛ به معنی کردار الهی.نام سه تن از شاهان ساسانی.

معنی کلمه یزدگرد در ویکی واژه

یزدگرد را ممکن است یازه‌گرد هم تلقی نمود در این صورت به فارسی باید بیرون‌گرد تعبیر کرد.
~ اسم یا لقب شاهانه در ایران زمان ساسانیان است و سه پادشاه ساسانی یزگرداول، یزدگرددوم و یزدگردسوم بدین عنوان موسومند. یزدگردسوم آخرین شاه سلسله ساسانیان است. چو بگذشت زو شاه شد یزدگرد ..... به ماه سفندارمذ روز ارد.

جملاتی از کاربرد کلمه یزدگرد

همه نامداران نشستند گرد خرامان بر شاه شد یزدگرد
آنچه گفت اندر اوستا (زردهشت‌» و آنچه کرد اردشیر بابکان تا یزدگرد بافرین
کنون پرسخن مغزم اندیشه کرد بگویم جهان جستن یزدگرد
به فرمان شاه جهان یزدگرد که سالار بُد او بر این هفت گرد
چنین گفت پس یزدگرد دبیر که‌ای مرد گوینده و یاد گیر
یزدگرد از سریر سیر آمد کارِ بالا گرفته زیر آمد
برای نمونه، طالع‌بینان دربار ساسانی به خسروپرویز گفتند که پسری از تو زاده می‌شود که در بدنش علامت‌هایی دارد و این پسر کسی است که قلمرو تو را از بین می‌برد و به دست اقوام بیگانه می‌اندازد. خسروپرویز چون این علامت‌ها را در بدن یزدگرد سوم دید، دستور داد او را به اصطخر تبعید کنند تا پادشاه نشود. چند سال بعد، یزدگرد سوم بر تخت نشست و در همین زمان عرب‌ها به ایران حمله کردند و ایران را تسخیر کردند.[نیازمند منبع]
تن یزدگرد و جهان فراخ چنین باغ و میدان و ایوان وکاخ
بر انگشتری یزدگردست نام به شمشیر بر من نگردند رام
ابا موبد موبدان اردشیر چوشاپور وچون یزدگرد دبیر
پدرش یزدگرد خام‌اندیش پختگی کرد و دید طالع خویش
جشن سِپَندارمَذگان یا اِسپَندگان یا اِسفَندارمَذگان یکی از جشن‌های ایران باستان است که در ۵ اسفند گاه‌شمار یزدگردی و ۲۹ بهمن گاه‌شمار خورشیدی برای گرامیداشت زن، زمین و مادر برگزار می‌شود. این جشن ریشه در شاهنشاهی هخامنشی دارد. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان باستان، پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانستند.